بانی فیلم: عملیات ساخت
و ساز برای احداث مجتمعی تجاری در کنار مزار محمدرضا لطفی با عث اعتراض اهالی هنر شده
است.
به گزارش تسنیم،
چندی است در استان گلستان و در کنار مزار محمدرضا لطفی عملیات ساخت و ساز برای احداث
مجتمعی تجاری آغاز شده که این امر با اعتراض علاقهمندان به هنر روبهرو شده است.
حاضرین در
تجمع اعتراض آمیز به اداره کل اوقاف استان گلستان در خصوص احداث مجتمع تجاری در کنار
باغمزار استاد محمد رضا لطفی بیانیهای منتشر کردهاند که متن آن به شرح زیر است.
به نام خدا
دل به ما داشت
و دلدارش نبودیم
در آن روز
تلخ، تنها یک چیز توانست کمی تسلی بخش اهالی داغدار فرهنگ گرگان باشد: جامه عمل به
آرزوی استاد، انتقال پیکر، آن تشییع باشکوه و امیدبخش و تصمیم در انتخاب محل آرام گیری
قلندر سپید هنر این مرز و بوم.
آن تصمیم هوشمندانه،
که تحسین فرهیختگان ملی را باعث شد جز امتداد جهد استاد برای فرهنگ این بوم نبود. که
چنین بزرگانی حیات و مماتشان در جهت رسالتشان است.
همگان شاهد
بودند که وجود آرامگاه استاد، چه تأثیری در تحقق خواست دیرین مردم گرگان در مرمت و
احیای بافت تاریخی به عنوان هویت ملی و دینی شهر داشت و باعث تهیه طرح برای این منطقه
برای اولین بار و تخصیص بودجههای قابل توجه از منابع ملی و زنده شدن امیدها برای
ارتقای سطح زندگی ساکنان بافت و باززنده سازی اجتماعی اقتصادی آن (و به تبع آن برای
شهر گرگان) شد. بافت ارزشمندی که سیاستهای غلط محلی در این سالها باعث تخریب کالبدی
و انسانی آن شده است.
اکنون متأسفانه
شاهدیم که با وجود تلاشهای مردم و همکاری برخی مسئولان محلی در تحقق طرح باز زنده
سازی محله سبزه مشهد، بنیاد عمران موقوفات استان گلستان بیتوجه به منافع جمعی و شهر،
عملیات عمرانی ساختمانی تجاری را در جنب مزار استاد آغاز کرده است.
از آنجا که
متأسفانه هیچ توضیحی از سوی مسئول این بنیاد تا کنون به مردم گرگان ارایه نشده است
یادآوری چند نکته را لازم میدانیم:
یکم: موقوفات
از مردم بر میآید پس مسئول بنیاد مربوطه به مردم گرگان توضیح دهد، با وجود املاک متعدد
وقفی در مکانهای مختلف شهر، چگونه این ملک را به صورت مشارکتی! در اولویت ساخت قرار
داده است؟ آیا این تصمیم جز یک نگاه تجاری آینده نگرانه نسبت به طرح باززنده سازی محله
سبزه مشهد و موقعیت این ملک بوده است؟ آیا رسالت ایشان در جهت منافع عمومی است یا بهره
برداری سازمانی به مثابه ارگانی غیرمردمی!.
دوم: چرا در
حالی که به گفته مسئولان مربوطه، همه گونه همکاری مادی و معنوی برای تصمیم مناسبتر
در مورد این ملک اعلام شده بود، چرا مدیرکل محترم اوقاف گلستان در برابر افکار عمومی
موضع گیری غیرشفاف اتخاذ نموده و دلایل مستند قانونی خود را مبنی بر عدم امکان راهکار
دیگری ارایه نداده است؟ (خبرگزاری مهر، 19 مرداد 94). اینکه مردم نامحرم فرض میشوند،
آیا خدای ناکرده جزو سیاستهای سازمان اوقاف است که سازمانی برخواسته از اعتقادات دینی
و مذهبی مردم است؟ شما امانتدار مردم هستید و عملکرد بنیاد عمران در حافظه تاریخی مردم
گرگان ثبت میشود.
سوم: برای
ما این سؤال مطرح است چگونه وزارت راه و شهرسازی با صرف بودجه فراوان، به مرمت و احیای
تکایا و مساجد تاریخی میپردازد و بنیاد اوقاف گلستان به ساخت و سازهای تجاری و مشارکتی
مشغول است؟!
چهارم: در
یکسال گذشته، حضور قابل توجه علاقمندان به استاد از جای جای ایران و حتی در گذر از
مسیر گرگان بر مزار وی، نشان از پتانسیل این گوهر ارزشمند ملی برای ارتقای سطح فرهنگی
شهر و محله دارد. چگونه بنیاد از یک سو به موقعیت تجاری میاندیشد و از سوی دیگر خود
مانع تحقق اجرای کامل طرح میشود؟!
پنجم: از مسئولان
محترم اداره کل اوقاف استان گلستان درخواست داریم ساخت این مجتمع در این مرحله متوقف
و مذاکرات راهگشا با سایر مسئولان مربوطه برای اتخاذ تصمیمی آینده نگرانه و بهتر مبتنی
بر منافع عمومی و مطابق قوانین تا حصول نتیجه و اعلام به مردم ادامه یابد.
ششم: از ارگانهای
مختلف، مدیران کل ارشاد، میراث فرهنگی و راه و شهرسازی استان، شهرداری و شورای اسلامی
شهر، عمران و بهسازی شهری و سایر مسئولان مربوطه میخواهیم ضمن اعلام صریخ و مستند
عملکرد سازمان خود در این ارتباط، به وعدهها عمل نموده و از توان خود در جهت حل موضوع
بهره گیرند تا خدای ناکرده پروژه احیای محله سبزه مشهد به سرافکندگی شهر گرگان و ناتوانی
در پاسداشت این امانت ملی تبدیل نشود.
قلندر رفت،
اما بدیل نداشت که سلفی پیدا شود تا مردم این کوی، دوباره شب آسوده سرآرام گیرند به
هوایی که، قلندر هست و گذر، امن است و نامرادان دور... صدای قلندر سپید هنوز در گوش
هاست: ا.. مدد.. ا.. مدد... حالا میخواند: آی اهل محل! قلندر شمایید...
هشتم آبان
ماه نود و چهار
جمعی از دوستداران
فرهنگ و هنر ایران زمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر