۱۳۹۳ دی ۲۱, یکشنبه

پرونده «هزار دستان» بعد از 26 سال باز شد

سریال «هزار دستان» 26 سال قبل، از تلویزیون ایران پخش شد؛ مجموعه ای که مهمترین دستاوردش ساخت شهرک سینمایی غزالی بود.

شهرکی که تلویزیون در این سال ها چند بار تلاش کرد نمونه ی پیشرفته تر آن را بسازد اما تاکنون این امر محقق نشده است.
«هزار دستان» در سال ۱۳۵۸ برای تلویزیون ساخته شد و ساخت آن هشت سال به طول انجامید. این مجموعه که این روزها از شبکه آی فیلم در حال پخش است، کلکسیونی از بهترین بازیگران ایرانی از جمله جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، داود رشیدی، علی نصیریان و محمدعلی کشاورز را در خود جای داده که با هدایت علی حاتمی، یکی از ماندگارترین سریال های تاریخی تلویزیون ایران را رقم زده است.
پخش مجدد سریال تاریخی «هزار دستان» از شبکه ای دیجیتال، انگیزه ای شد تا با باز کردن مجدد پرونده ی این سریال، ناگفته هایی از «هزار دستان» را یادآور شود.


سریال هزار دستان

ماندگارترین تاثیر به جا مانده از سریال «هزار دستان» ساخت شهرک سینمایی غزالی است؛ شهرکی که به گفته خود علی حاتمی، زمان شروعش جوان بوده و وقتی تمام شده پیرمردی از شهرک بیرون آمده  است.
مرحوم حاتمی گفته است: هنگام تولید «هزار دستان» فکر می کردم آن آخرین سریال تلویزیونی ام باشد برای همین تمام توان و نیرویم را برای تولید آن گذاشتم. پس از فراهم شدن لباس و وسایل صحنه نوبت به ماکت و اجرای دکور رسید. برای ساختن شهرک سینمایی تلاش کردم جایی را انتخاب کنم که بعدها بشود آن را گسترش داد. نباید در انتخاب خطر می کردم. اگر ما زمینی به وسعت ۱۲۰ هزار متر داشتیم، می توانستیم ایده آل های مان را در آن پیاده کنیم.
مدتی طولانی به دنبال چنین مکانی گشتم و نهایتا نزدیک اتوبان تهران - کرج، جای مناسبی پیدا کردم. تصادفا بعد از تحقیق فهمیدم این زمین در تملک تلویزیون است. دو سالی برای سر و سامان دادن آن زمان صرف کردیم تا نهایتا به شهرک سینمایی به شکل و شمایل امروزی رسیدیم.
علی حاتمی در این مجموعه قصد داشته از چند چهره تاریخی استفاده کند و بقیه را از چهره های ذهنی خودش تصویر کند و این تلفیقی بود از قصه و واقعیت. با این حال زمزمه ی تغییر قسمت آخر سریال «هزار دستان» و حذف برخی قسمت ها در بازنویسی فیلمنامه در آن زمان بین مردم و بینندگان این مجموعه تاریخی شنیده شد.
جمشید مشایخی در یکی از مصاحبه هایش حذفیات سریال «هزار دستان» را تایید کرده و گفته است: خیلی حیف شد؛ چرا که خیلی از صحنه های مجموعه «هزار دستان» حذف شد. به یاد دارم برای صحنه هایی ما چهار ساعت تصویر گرفته بودیم، اما فقط یک ربع پخش شد. شاید اگر الان این مجموعه پخش می شد تا این حد حذف نمی شد.
او تاکید کرده است: 11 ساعت از سریال «هزار دستان» سانسور و خیلی از صحنه ها کم شد. چهار ساعت در خانه پیرنیا صحنه های مونتاژ شده وجود داشت که فقط 20 دقیقه اش پخش شد یا در خانه  اقدسیه سه ساعت مونتاژ شده داشتیم؛ این صحنه ها در آن زمان سانسور شد، ولی الان ممکن بود سانسور نشود.
علی حاتمی در اواخر دهه ی 50 برای نوشتن «هزار دستان» به فرانسه رفت و اولین کاری که کرد سرش را از ته تراشید تا رویش نشود به خیابان برود و تنها کارش این باشد که از صبح تا شب بنویسد.
زری خوشگام همسر مرحوم حاتمی در این باره گفته است: علی روزی که به فرانسه رفته بود، سرش را تراشید و چهره اش را کاملاً تغییر داد تا مجبور شود در خانه بماند. قیافه او در آن زمان آن قدر تغییر کرده بود که وقتی لیلا، علی را دید، او را نشناخت. همان زمان هوای فرانسه خیلی گرم شده بود. علی هر بار که به من زنگ می زد از گرمای هوا گلایه می کرد.
به هر حال همسر یک نویسنده بودن خیلی سخت است. من به خاطر عشقی که به این کار و همسرم داشتم و نبوغی که در او می دیدم تمام این سختی ها را تحمل می کردم. گاهی اتفاق می افتاد ۲۴ ساعته و حتی یک هفته در خانه سکوت حکمفرما بود تا او بتواند کارش را انجام دهد.
مرحوم علی حاتمی حدود 15 روز بعد از 22 بهمن ماه سال 57 کارش را تمام کرد، اما سرنوشت مجموعه «هزار دستان» بعد از انقلاب اسلامی تا مدتی بلاتکلیف ماند. در نهایت تلویزیون به او اعلام کرد که تصمیم گرفته  است این سریال را بسازد، اما پیش از آن باید فیلمنامه را بخواند.
سریال «هزار دستان» به داستان زندگی رضا خوشنویس که شخصیتی تخیلی مبتنی بر شخصیتی تاریخی به  نام کریم دواتگر است، می پردازد. فیلم از دو بخش اصلی تشکیل شده  است؛ بخش اول به داستان رضا تفنگچی می پردازد که دوران احمدشاه و آغاز حکومت رضا شاه را تصویر می کند و بخش دوم در مورد زندگی رضا خوشنویس است که در دوران پایانی حکومت رضا شاه و آغاز حکومت محمدرضا شاه می گذرد.


سریال هزار دستان

محمد علی کشاورز که با نقش «شعبون استخونی» دراین سریال یکی از برترین نقش های دوران بازیگری خود را به یادگار گذاشته است، درباره چگونگی دعوت شدن به سریال مرحوم علی حاتمی گفته است: وقتی در سریال «سربداران» مشغول به کار بودم، علی حاتمی آمد و گفت: می خواهم سریال «هزار دستان» را بسازیم و تو حتما باید بازی کنی و برای تو نقش «شعبان استخونی» را در نظر گرفتم. بعد هم متوجه شدم بازیگرانی مثل جمشید مشایخی، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی و... در آن بازی خواهند داشت و برای همین مشتاق شدم که این نقش را ایفا کنم.
کشاورز متفاوت بودن را دلیل پذیرش نقش «شعبان استخونی» عنوان کرده است و گفته که ویژگی های شخصیتی شعبان استخونی برایش بسیار وسوسه انگیز بوده است.
کشاورز چیزی نزدیک به یک ماه فقط در مورد این شخصیت مطالعه کرده، مسافرت رفته، به برخی محله های جنوب شهر می رفته و با آدم های آنجا صحبت می کرده تا با نحوه بیا نشان آشنا شود و حرکاتشان را به ذهن بسپارد.
او درباره گریمش گفته است: پوستم کنده می شد تا این گریم پرحجم را از چهره ام پاک کنم. پس از پاک کردن صورتم، سوزش وحشتناکی در اطراف چشمم شروع می شد و روی پیشانی و اطراف صورتم و در نهایت ملتهب می شد. در زمان ساخت «هزار دستان» حدود چهار ساعت زمان صرف گریم کشاورز می شده است.
کشاورز گفته است که علی حاتمی اصلا سر صحنه های زد و خورد حاضر نمی شد، چون از خون می ترسید و با دیدن خون حالش بد می شد و بیشتر صحنه های دعوا را دستیارش (احمد بخشی)  می گرفت.
جمشید مشایخی هم درباره بازی در مجموعه «هزار دستان» یادآور شده است: علی حاتمی به من گفت دو نقش به تو می خورد؛ ولی من دوست دارم تو نقش «رضا خوشنویس» را بازی کنی. می گفت با توجه به شناختی که از تو دارم شخصیتی که نوشتم به روحیه تو نزدیک است. شخصیت «رضا خوشنویس» که در بعضی جاها «رضا تفنگچی» هم هست، شخصیت دوگانه ای دارد. به هرحال «رضا خوشنویس» یا «رضا تفنگچی» نقش اصلی این سریال است که من هم از بازی در این نقش بسیار لذت بردم.
وی اضافه کرده است: بعد از انقلاب بود که کار «هزار دستان» را شروع کردیم. علی حاتمی به من گفت حق ما را طوری که باید و شاید به ما نمی دهند، ولی برای پول کار نکنیم، برای هنر کار کنیم و سرمان را برای این کار بگذاریم. نه تنها من، بلکه همه، حتی کسانی که نقش های کوتاه بازی می کردند سرشان را برای این کار گذاشتند.


سریال هزار دستان

مشایخی در خاطراتش درباره «هزار دستان» گفته است: علی سال 58 تصمیم گرفت این سریال را کار کند. به یاد دارم در لاله زار نو در یک خانه قدیمی کار را شروع کردیم. در ابتدا قرار بود من همراه خانم فخری خوروش بازی کنم، اما علی به دلیل اینکه معتقد بود سن خانم باید کمتر باشد آن صحنه را با شهلا میربختیار بازی کردم؛ البته قبل از شروع کار حاتمی به من گفت جمشید دستمزدی که در این کار داده می شود، ممکن است زیاد نباشد؛ اما می خواهم با تمام وجودمان کار کنیم و دقیقاً هم همین اتفاق افتاد. همه هنرمندان همچون آقایان اسکندری، معیریان و... زحمت زیادی برای مجموعه «هزار دستان» کشیدند.
مشایخی گفته است: به نظرم دیالوگ هایی که علی می نوشت، خیلی شاعرانه و زیبا بود. علی همیشه در آثارش موفق بود، چون به راحتی از صحنه ها نمی گذشت و برای تک تک پلان ها وقت می گذاشت. او مثل کارگردانانی نبود که ادای این رشته را درمی آوردند. اگر بازیگر نظری داشت به نظرش احترام می گذاشت. او همیشه با منطق حرف می زد و منطقی هم پاسخ می داد.
جمشید مشایخی، از صدابرداری سریال تاریخی «هزار دستان» گفته است و اینکه در «هزار دستان» حدود هشت ساعت صدابرداری سر صحنه داشتند و او هشت ساعت را با صدای خودش بازی کرده است.
او درباره تصمیم نهایی علی حاتمی برای دوبله سریال یادآور شده است: به دلیل اینکه صدای مزاحم در آن کار زیاد بود و ما آن وقت از لحاظ تکنیک در حد امروز نبودیم، علی حاتمی ترجیح داد که کل صدای سریال را از اول صداگذاری کند تا کیفیت آن پایین نیاید. به هر حال صدابرداری سر صحنه در آن زمان به قدرت امروز نبود و برای همین فیلم های ایرانی هم دوبله می شد.
علی حاتمی در آخرین روزهای عمرش در مصاحبه ای که پس از مرگش منتشر شد، درباره سختی هایی که برای ساخت «هزار دستان» متحمل شده، گفته است: هیچ جریانی با ساخت «هزار دستان» به جز چند رفیق قدیمی موافق نبود. به لحاظ معنوی راضی ام چون شیره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بی عیب باشد. اصلا غایت یک هنرمند متعهد باید همین باشد، کدام هنرمند یا روشنفکر مسوول در طول زندگی اش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است؛ مگر با انعکاس موثر و جاودانگی  اثرش در گذشت زمان. امیدوارم آیندگان نقادان با معرفتی در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتیقه ای متهم نکنند.

گزارش: ایسنا - پیوند مرزوقی

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از جمله کارگردانان بسیار مشهوری است که ضعیف ترین فیلمنامه ها را نوشته و بناچار فیلمهای کم ارزشی ساخته است. استاد جعل تاریخ واستاد سرهمبندی فیلمهای تاریخی بهترین عنوان برای اوست. روانش شاد باد که رهایمان کرد.