شهرام ناظری گفت:
متاسفم که گوهرهای ارزنده این مملکت از بین می روند در حالی که مدیران فرهنگی و رسانه
ها نتوانستند از این گنج های ملی برای پربار کردن جامعه استفاده کنند.
البته بعضی از
مدیران در دوره هایی تلاش کردند اما در مجموع همه ما زیر فشار بودیم. هم اکنون هم این
فشارها سرباز کرده و با مرگ و میر این هنرمندان با سن های کم روبرو هستیم.
به گزارش ایسنا،
شهرام ناظری که در مراسم یادبود محمدرضا لطفی سخن می گفت اظهار کرد: چندی است که می
بینم دلیل جمع شدن ما کنار یکدیگر به خاطر از دست رفتن یک موسیقی دان است و این موضوع
است در چند وقت اخیر تکرار می شود و باعث تعجب بنده است.
پیشکسوت آواز
ایران ادامه داد: می بینم که قتل عامی در میان موسیقی دان ها اتفاق افتاده است اما
به زعم بنده در صنف های دیگر و سایر هنرها اینقدر مرگ و میر نیست و این برایم تعجب
آور است. زمانی که این هنرمند برجسته و همکار عزیز و قدیمی ام از دنیا رفت من مسافرت
بودم و هم دوره هایم از من خواستند که به دلیل اینکه در مراسم های پیشین حضور نداشتم
چند کلمه صحبت کنم.
ناظری در بخش
دیگری از سخنانش گفت: زمانی که پرویز مشکاتیان از دنیا رفت یکی از دوستانم گفت که ایشان
دق کرد و این جمله در ذهن من عجیب بود که چطور ممکن است هنرمندی در آن سطح با آن همه
استعداد و خلاقیت به مرحله ای برسد که از موسیقی زده شود و سال ها دست به ساز نزند
و از طرفی با اهل هنر هم رابطه پیدا نکند.
این هنرمند پیشکسوت
در عین حال گفت: البته این واکنش خیلی هم غیرطبیعی نیست به هر حال سال ها درگیر بودن
با مشکلات و دست و پنجه نرم کردن با آنها سخت است به ویژه برای نسل ما که نسلی آرمان
خواه بود و برای کوچکترین خواسته ای باید می جنگیدیم.
وی همچنین اظهار
کرد: من و لطفی در این اواخر رابطه ی درست و درمانی نداشتیم اما می دانم که او به جز
اعتلای موسیقی ایران چیز دیگری نمی خواست.
در حالی که مشکلات زیادی سرراه داشت و برای همین، دوره ای مهاجرت کرد و پس از سال ها
برگشت. اما لطفی یک استاد کم نظیر و خستگی ناپذیر بود.
وی افزود: ما
شاهد فعالیت های این هنرمند از نزدیک بوده ایم که چگونه با انرژی در هر شرایطی کار
کرد و همان دوره اول زندگی اش به قدری پربار و پرشور بود که فکر می کنم همان دوره کافی
است تا او همیشه در تاریخ ما باقی بماند.
شهرام ناظری از
فقدان چنین استادانی اظهار تاسف کرد و گفت: متاسفم که گوهرهای ارزنده این مملکت از
بین می روند در حالی که مدیران فرهنگی و رسانه ها نتوانستند از این گنج های ملی برای
پربار کردن جامعه استفاده کنند. البته بعضی از مدیران در دوره هایی تلاش کردند اما
در مجموع همه ما زیر فشار بودیم. هم اکنون هم این فشارها سرباز کرده و با مرگ و میر
این هنرمندان با سن های کم روبرو هستیم.
او با اشاره به
اینکه فوت استادان پیشکسوت جبران ناپذیر است گفت: چقدر طول می کشد که یک مشکاتیان یا
یک لطفی به وجود آید؟ شاید 100 سال یا 200 سال دیگر هم این اتفاق نیفتد. درست است که
امروز که هنرمندان زیادی داریم. اما طرز نگاه آن نسل به موسیقی مثل معجزه بود که در
مقابل سختی ها سینه سپر کردند و بدون هیچ خواسته ای راهشان را ادامه دادند که لطفی
در این راستا شخصی برجسته بود.
ناظری درباره
نحوه اشنایی اش با لطفی گفت: بنده از سال 53 با محمدرضا لطفی آشنا شدم زمانی که در
هنرستان ملی موسیقی در رشته آواز کار می کردم ایشان به آنجا آمده بود و حامل پیامی
از نورعلی برومند برای من بود. زیرا نورعلی برومند نواری از من داشت و می خواست خواننده
آن کار را پیدا کند و لطفی آنجا این را به من گفت.
شهرام ناظری که
شامگاه 31 خرداد ماه در تالار وحدت و در مراسم بزرگداشت زنده یاد محمدرضا لطفی سخن
می گفت اظهار کرد: ما در دوره ای با هم آشناش شدیم که برای جهان هنر و جهان موسیقی
پیامی به طور ناخودآگاه می آمد. پیام آن زمان این بود که هنرمندانی را دارای اندیشه
می طلبید که از عشق بیکران برخوردار باشند.
او در بخشی از
سخنانش با اشاره به تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی و مرکز موسیقی رادیو ایران که باعث
دور هم جمع شدن جوانان با استعداد بود اضافه کرد: اولین اثر من از رادیو ایران پخش
شد که با اجرای گروهی شیدا و تار لطفی همراه بود. بدین ترتیب گروه عارف به سرپرستی
علیزاده و مشکاتیان تاسیس شد و فعالیت هایمان آغاز شد با یک نگاه و دیدگاه مشترک که
به صورت آرمان خواه حرکت کردیم. تا اینکه انقلاب شد و پس از انقلاب کانون چاوش راه
اندازی شد.
وی افزود: در
آن سال ها اتفاقات دیگری هم برای موسیقی افتاد که چیزی شبیه به یک رنسانس هنری در زمینه
موسیقی بود و آن اتفاق همین گروه بود. البته هنوز هم اثر ماندگاری می شنوید حاصل فعالیت
همان گروه است که قبل از انقلاب تشکیل شد چون چاشنی عشق بر آن مسلط بود. چون ما نسل
زحمت کشی بودیم. اما امروز همه چیز ساده شده و امیدوارم این دوره گذار به زودی سایه
از جهان و به ویژه ایران بردارد.
این استاد آواز
در پایان سخنانش تاکید کرد: امیدوارم جوی پیش آید که قدر زنده ها دانسته شود و ما باید
از نبودن لطفی و مشکاتیان درس بگیریم.
۱ نظر:
البته عمر دست ما نیست.
اما جناب آقای شهرام ناظری،
جواب موردی که فرمودید، ساده هست،
علت "مرگ زودرس" برای ۹۹ درصد هنرمندان، بویژه در میان "اهالی موسیقی ایران"،
همیشه "افیون" بوده و هست. و البته یکسری هم، با "الکل" میروند.
همین و بس. لطفا خیلی فلسفه نبافیم. دلیلش در همان دو واژه ای بود که گفتم.
ارسال یک نظر