۱۳۹۳ تیر ۶, جمعه

فیلم سازی تقوایی و بیضایی جدی است؟

چند ماه بعد از آنکه خبرهایی درباره دعوت حجت الله ایوبی از کارگردانان سرشناس برای فیلمسازی منتشر شد، دو تن از این کارگردانان یعنی خسرو سینایی و بهمن فرمان آرا پشت دوربین رفتند.

حالا هم حرف و حدیث هایی درباره فیلم سازی «ناصر تقوایی» و «بهرام بیضایی» به گوش می رسد اما واقعیت ماجرا چیست؟
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در جدیدترین اظهارنظرش با بیان اینکه ناصر تقوایی هیچ درخواستی برای گرفتن پروانه ساخت نداشته است، درباره پروانه ساخت بهرام بیضایی هم گفت: ایشان برای ساخت «مقصد»، موافقت اصولی می گیرد.
به گزارش ایسنا، چند ماه بعد از آنکه حجت الله ایوبی به صندلی ریاست سازمان سینمایی کشور تکیه زد، خبرنگار ایسنا باخبر شد که او از فیلمسازان بزرگی مانند ناصر تقوایی، عباس کیارستمی، بهمن فرمان آرا، خسرو سینمایی و... دعوت کرده تا فیلمنامه ای به وزارت ارشاد ارائه کنند تا او امکان فیلمسازی آن ها در دوره جدید را فراهم کند.
پس از آن، دیگر در این باره صحبت نشد تا اینکه اواخر سال خبر رسید که بهمن فرمان آرا پس از 8 سال دوباره پشت دوربین رفته است و می خواهد یک فیلم سینمایی را کارگردانی کند که سرانجام فیلم «دلم می خواد» را ساخت و چندی بعد هم خسرو سینایی دست به کار شد و در جنوب کشور فیلم سینمایی «جزیره رنگین» را جلوی دوربین برد.
اما به هر حال نام کارگردانان پیشکسوتی که سال ها فیلم نساخته بودند دوباره سر زبان ها بیفتد و نهایتا به آن جا رسید که خبر ارائه فیلمنامه به شورای پروانه ساخت توسط «ناصر تقوایی» و «بهرام بیضایی» به رسانه ها کشیده شد.
در ابتدا خبرهایی درباره ساخت فیلم توسط ناصر تقوایی با بازی هدیه تهرانی منتشر شد و خیلی ها از ساخت یک فیلم توسط کارگردان «ناخدا خورشید» پس از سال ها، صحبت می کردند اما این کارگردان در شب تقدیرش در خانه هنرمندان این موضوع را تلویحا رد کرد. اما جدیدترین خبر درباره فیلمسازی تقوایی این است که او اساسا هیچ فیلمنامه ای به شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی نداده است.
البته در این میان، این پرسش هم مطرح بود که آیا فیلم ناتمام «چای تلخ» و نارضایتی تهیه کننده آن از به نتیجه نرسیدن این پروژه مانعی برای دریافت پروانه ساخت توسط ناصر تقوایی نیست یا خیر؟
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در این باره گفت: مورد به مورد این موضوع فرق دارد و در این زمینه یک قاعده کلی نداریم. طبیعتا در این مورد شورای پروانه ساخت تصمیم می گیرد و ممکن است در موارد مشابه به یک نفر پروانه ساخت داده شود و به فرد دیگر خیر اما در مورد آقای تقوایی، ایشان مشکلی برای دریافت پروانه ساخت ندارند.
بحث درباره ساخت یک فیلم سینمایی توسط بهرام بیضایی در ایران هم توسط رییس سازمان سینمایی کلید زده شد. او در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر، از دریافت یک طرح سینمایی با نگارش بهرام بیضایی خبر داده و ابراز امیدواری کرده بود که وی در ایران فیلم بسازد. ماجرا وقتی جدی تر شد که رسانه ها اعلام کردند، بیضایی فیلمنامه ی «مقصد» را برای دریافت پروانه ساخت به سازمان سینمایی ارائه داده است؛ غافل از آنکه ماجرای ارائه «مقصد» به وزارت ارشاد ماجرای جدیدی نیست.
این فیلمنامه سال های قبل به وزارت ارشاد ارائه شده بود اما هر بار تغییراتی بر آن اعمال می شد تا جایی که بیضایی در فروردین سال 89 نا امیدی اش از ساخته شدن این فیلم را به صراحت بیان کرده بود.
او که «فیلمنامه ی «مقصد» از هنگام نوشته شدن یعنی سال 1376 تاکنون  چندین بار برای دریافت مجوز ساخت به بنیاد فارابی و ارشاد رفته و همواره بی پاسخ مانده بود. سال گذشته رسما پروانه ساخت گرفت اما در مراجعه های بعدی به طور شفاهی یا غیر رسمی پرونده های پیشین بار دیگر باز شد و فهرستی از تغییرات شرط شد که تهیه کننده و من  را به این نتیجه رساند که ساخت «مقصد» عملا غیرممکن است، این به معنی انصراف من یا تهیه کننده نیست. ما حاضریم «مقصد» را دقیقا به همان صورت متنی که منتشر شده و رسما بدون قید و شرط پروانه گرفته بسازیم در صورتی که هردو اطمینان داشته باشیم درست به همان صورت روی پرده خواهد رفت.
اما آیا فیلمنامه «مقصد» با ارائه مجددش به شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی دولت جدید به نتیجه ای رسیده است؟
محمد احسانی گفت: آقای بیضایی درخواست شان برای ساخت «مقصد» را به سازمان سینمایی ارائه کردند و این فیلم نامه در دو جلسه از شورای پروانه ساخت بررسی شده است. نهایتا در جلسه تصمیم گرفته شد که موافقت اصولی به فیلمنامه «مقصد» داده شود.
حالا سوال اینجاست که صدور موافقت اصولی چه فرقی با صدور پروانه ساخت برای یک فیلم دارد؟
آنطور که خبرنگار ایسنا، پیگیر شده است، موافقت اصولی به آن معناست که شورای پروانه ساخت با کلیت طرح ارائه شده به آن ها موافقت کرده اند اما یکسری اصلاحات باید بر روی فیلمنامه انجام شده تا پس از آن پروانه ساخت صادر شود.
به عبارت دیگر، موافقت اصولی تنها برای آن است که فیلمساز بتواند مقدمات ساخت فیلمش را فراهم کند و در فاصله پیش تولید، فیلمنامه را در موارد اعلام شده به وی، اصلاح و مجددا به سازمان سینمایی ارائه دهد تا پروانه ساختش صادر شود و بتواند فیلم را جلوی دوربین ببرد.
البته معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم تاکید کرد که: قرار شده بود خبر موافقت اصولی به فیلمنامه بهرام بیضایی اعلام نشود تا با وی مذاکره شود که آیا تمایل دارد در این باره همکاری کنند یا خیر.
با این حساب باید دید پاسخ بهرام بیضایی به موافقت اصولی چیست؟ او فیلم می سازد یا مانند چهار سال قبل تاکید می کند که تنها حاضر است فیلمنامه «مقصد» را بدون قید و شرط خاصی جلوی دوربین ببرد؟ البته در این میان هم خبرهای منتشر شد که یک کارگردان جوان قصد دارد، «مقصد» (فیلم نامه بیضایی) را بسازد، به هرحال باید منتظر ماند تا در ماه های آینده کدام یک از این خبرها به واقعیت می پیوندند.

۱ نظر:

محسن از کرمانشاه گفت...

جناب آقای نظری با عرض معذرت صفحه آوا مشکاتیان به شکیلااعتراض کرد بسته شده.اجباراً به این صفحه ارسال شد.
........................

هم وطن عزیزم در هر کجای جهان که ایستاده ای

جناب آقای محمدبیدقی

سلام

همۀ ما ایرانی ها چند نقطه مشترک داریم که به خوبی در همۀ شئونات مان ، منظورم افکار و گفتار ورفتارمان بروز می کند

1- قهر و بُریدن از افراد ( گفتید : واین آخرین کامنت بنده در اینمورد خواهد بود.)

2- عرصه نظر ومیدان گفتار محلِ گشتن ،گرد برآمدن ، گردیدن ، دور زدن، تاختن و تاخت زدن – است .
(با حرفهاییکه به هیچ وجه شایسته یک بحث دوستانه نیست جولان میدهید)
مگر مباحث در موقعیت اختلاف نظر ، مخالف هم نیستند ؟ اگر شما مایلید (که مطمئنم مایل نیستید) من می توانم یک یا دوصفحه از شما تعریف وتمجید کنم و تمامی گفته هایتان را چشم بسته تأیید کنم . خب وقتی احساس میکنم شما اینگونه نیستید آن وقت نظر های واقعی خودم را می نویسم ، بنابراین خواهش میکنم که از من آزرده خاطر نشوید زیرا نیّت من آزردگی هیچ کس نیست .

3- واقعاً نمی دانم مانند ضبط صوت کدام یک حرف را تکرارکرده ام . اگر ممکن است ،خواهش میکنم آن یک حرف تکراری را برایم بنویسید امیدوارم این نکته را از من دریغ نکنید ، سپاس گزار شما خواهم بود.
من فکر میکنم به مواردی که شما وجناب آقای دارا مرقوم فرموده اید توجه کرده ام ودر حد بضاعتِ فکری ام پاسخ داده ام .اگرمی شود برای مثال لطف کنید یک نمونه بی توجهی مرا بنویسید.

4- (اگر ادعایتان درست است ، در موارد مهمتر از این چکار کرده اید؟)
همان گونه که قبلاً گفتم آنچه را که حق می دانم در حد توانایی ام عمل می کنم یا اینکه آرزو دارم عمل بکنم .اما توجه کنید اینجا - یعنی صفحه های نشریه- جای خواندن و نوشتن و نظر است اینکه من کاری کرده ام یا نه ، به غلط بودن یا دُرُستی نظریاتم ارتباطی ندارد. ضمناً من چه ادعای شخصی ای کرده ام ؟ من فقط در جهت حقانیت ، منطق ، دُرُستی و اخلاق گرایی نکاتی را گفته ام .کم کم دارم گفتۀ آقای دارا دوست عزیزم را باور می کنم که از من پرسیندد : صادقانه بگو خودش هستی؟ - راستی راستی نکنه من خودش هستم ؟ .. خب هرکسی خودش است.

5- من از دوست شما دعوت نکرده ام ، بلکه گفتم – لابد - حالا به خاطر بیان حق و دفاع از حق آوا مشکاتیان ، لابد باید یا در برکلی ویا به ایران برگردد و ...
(ایشان در خیابانهای تهران از حقوقیکه شما جرات بزبان آوردنش ندارید و بجایش چند نقطه میگذارید)
هموطن عزیزم برای اینکه تمامی جمله ی شمارا تکرار نکنم به ابتدای جمله تان اشاره کرده ام وبقیه را نقطه چین گذاشته ام
مگر شما چه گفته اید که کسی جرات بزبان آوردنش را ندارد؟

- (اگر هدف شما از نوشتن این حرفها به انحراف کشیدن بحث های هنری وایجاد کردن موج است.)
-
- تلاش من این بوده که هیچ گونه بحث غیرهنری یا سیاسی پیش نیاید یا حداقل ادامه نیابد .اما متاسفانه گاهی اوقات یا بد نوشته ام یا نامفهوم ومغشوش نوشته ام ویا جملاتم ناتمام بوده وممکن است خواننده منظور مدّ نظر مرا (به دلیل ضعف نوشتاری ام) برداشت نکرده و مفهوم دُرُست و قابل برداشت ازجمله نوشته شده را فهمیده وکار به سیاست کشیده شده است. این شما هستید که از مبارزات دوست تان گفته اید!
-

(ودست از سر قدیمی ها بردارید) !

راستش هم وطن ،این یکی خیلی جملۀ خودخواهانه ایست .من عاشق این وبلاگ هستم. چون به شهادت خیلی از خوانندگان قدیمی اش طی دهۀ اخیر منصفانه ترین آزادترین ودوست داشتنی ترین مجلۀ اینترنتی ِ هنری ای است که بین تمامی فضای مجازی فارسی زبانان وجود دارد . همه چیزش خوب است و رسالتش راصادقانه وبا گذشت انجام می دهد. با عرض پوزش این نکته که می گویم - دست از سر قدیمی ها بردارید - فقط به مسئولینِ روراست مجله مربوط است . ببخشید (خداکند بامن آشتی کنید ودوباره نرنجید)

«شما وامثالهم بنا به ( احساس وظیفه اسلامی) اینهمه گرد وخاک "می" کنید.»

شما در نوشتۀ اولتان هم راجع به گرد وخاک اشاره کردید - دوستان در قسمت نظرها چه گردوخاکی بپا کرده اند.- «دوستان صاحب اثر زیاد مته به خشخاش نگذارند بهتر است.»

حالا فهمیدم که تکرارم چه بوده ؛ چندین بار مثل ضبط صوت تکرار کرده ام که : من فقط در جهت حقانیت ، منطق ، دُرُستی و اخلاق گرایی نکاتی را گفته ام .

6- ، قول میدهم که انرژی خود را درراه مفید و موثر بکار بگیرم وضرر به بیت و به مال نزنم.

مرا به خاطرابراز نظریاتم ببخشید

با کمل احترام و ابرازدوستی
از راه دور روی شما را می بوسم واز بابت اینکه باعث آزرده گی شما شده ام ازشما معذرت می خواهم .