خالق بسیاری از تصاویر کتب درسی «پرویز کلانتری»
است که همه ی ما آن ها را دیده ایم، ولی چرا این هنرمند را فقط با نقاشی هایش می شناسیم؟
به گزارش ایسنا، بیش از 10 روز است که پرویز کلانتری
براثر عارضه ی مغزی وقلبی در بیمارستان بستری است. هنرمندی که او را با نقاشی های کویرش
می شناسند، نقاشی هایی که بسیاری از آن ها را در دل کویر کشیده و خودش درباره ی آن
ها گفته است: من نقاش مناظر خاک آلود مملکتم هستم.
او همچنین از بازمانده های مکتب سقاخانه است و
نقاشی هایی که در این مکتب هنری کشیده است نیز در محافل مختلف مطرح شده اند.
پرویز کلانتری
از سوی دیگر، کلانتری همان هنرمندی است که تصاویر
بسیاری از درس های خاطره ساز در کتاب های مدرسه را خلق کرده و تصویرسازی برای کتاب
های آموزشی، بخش عمده ای از فعالیت های هنری او بوده است.
بیشتر ما در مدرسه، درس هایی را مانند «روباه و
زاغ»، «حسنک کجایی؟»، «کوکب خانم»، «اولین پرواز»، «دهقان فداکار»، «روز اول درس» و
«چهار فصل» خوانده و تصاویر این درس ها را دیده ایم.
اغلب کسانی که پرویز کلانتری را می شناسند، بدون
دانستن این که سال های مدرسه ی خود را با آثار کلانتری گذرانده اند، فقط به نقاشی های
او توجه می کنند. نقاشی هایی که گاهی با قیمت های میلیونی در حراجی های داخلی و خارجی
چکش می خورند و البته به قول خود کلانتری، اغلب مواقع چیزی از فروش آن ها، نصیب او
نمی شود، چون قاعده ی بازی را بلد نیست و در بازی شرکت آثار در حراجی حضور ندارد.
همین نشناختن «تصویر گری» های کلانتری سبب شد تا
وقتی منوچهر درفشه - تصویرگر درس خانواده ی هاشمی - درگذشت، برخی او را به اشتباه خالق
اثر «روباه و زاغ» معرفی کنند. اشتباهی که بعدها تصحیح شد و حاصل آن، معرفی خالق تصاویر
درس «روباه و زاغ» بود.
روباه و زاغ
در همین راستا، کیانوش غریب پور - رییس هیئت مدیره
ی انجمن تصویرگران - اظهار کرد: موضوع مطرح نشدن تصویرسازان، بویژه تصویرگران کتاب
های درسی، بسیار حساس و پیچیده ای است و حتی به نوشتن یک رساله نیاز دارد.
او ادامه داد: در جامعه ی ما، شرایط به گونه ای
است که بین بخش های مختلف زندگی، نقاط انقطاع وجود دارد. ما علاوه بر انقطاع فرهنگی
و تاریخی، در زندگی طبیعی خود هم دچار انقطاع هستیم. مثلا وقتی دوره ای را می گذرانیم،
در دوره های زمانی بعد، دوره های قبل تر را فراموش می کنیم. شاید چون آن دوران ها در
زندگی ما نقشی اساسی ندارند.
این هنرمند تصویرگر بیان کرد: دوره ی مدرسه در
زندگی هریک از ما، جزو دوران هایی است که وقتی در آن بودیم، لحظه شماری می کردیم تا
زودتر تمام شود. کمتر کسی است که از دوران مدرسه اش لذت برده باشد، شاید سال های بعد
که مدرسه و سختی های آن تمام شد، با مرور خاطرات،
سختی های مدرسه را فراموش کنیم و برای مان روزهای مدرسه نوستالژیک شود؛ ولی در دوران
مدرسه، از گذراندن زمان در مدرسه لذت نمی بردیم. بنابراین کسانی که در حوزه ی گرافیک،
تصویرسازی، شعر و متون کتاب های درسی کار کرده اند، در حوزه ی لذت بخشی فعالیت نکرده
اند و چیزی که باعث می شود ما به آثار آن ها برگردیم، همان نوستالژی ها است. این در
حالی است که وقتی فعالیت های انجام شده در
دوران مدرسه را مرور می کنیم، متوجه می شویم که چه انسان هایی، چه عمرهای با ارزشی
را صرف کتاب های درسی کرد ند، ولی ما شناختی نسبت به آن ها نداریم.
رییس هیئت مدیره ی انجمن تصویرگران تأکید کرد:
در مدارس، دیوار بلندی بین دانش آموزان و معلم ها وجود دارد و این دو هرگز با یکدیگر
صمیمی نمی شوند و در نتیجه، در کتب درسی هم فضایی عبوس و بدون لطافتی بین پدیدآورنده
و گیرنده ی مطالب به وجود می آید و دانش آموز هیچ وقت متصور نمی شود که بتواند نویسنده،
شاعر و تصویرگر کتب درسی اش را ببیند و بشناسد.
غریب پور گفت: البته موضوع شناخته نشدن افرادی
که محتوای کتب درسی را تهیه می کنند، شاید در همه جای دنیا وجود داشته باشد؛ ولی بنا
بر دلایلی که بخشی از آن را گفتم، در ایران این موضوع تشدید و سبب شده، در حوزه ی خدماتی
که به کتاب درسی مربوط است، فرد در رأس هرم شهرت قرار نگیرد، بلکه در بدنه ی تولید
فرهنگی باشد. گرچه در جریانی قرار گرفته که بخش عمده ای از زندگی خود را صرف فداکاری
و خلوت نشینی برای این کار کرده است.
او همچنین بیان کرد: کسی که برای کتاب های درسی
تصویرسازی می کند، به اندازه ی کسی که آثارش را در گالری ها به نمایش می گذارد، به
چشم نمی آید و فرصت حضور در حراجی های آثار هنری در داخل و خارج از کشور را ندارد.
در صورتی که یک نقاش، در مکان های مختلف حضور می یابد و آثار خود را عرضه می کند؛ ولی
نهایت اتفاقی که برای یک تصویرساز می افتد، این است که در مسابقات بین المللی جایزه بگیرد.
غریب پور درباره ی یکی دیگر از دلایلی که چهر ه
ی تصویرسازان در ایران شناخته شده نیست، توضیح داد: بخشی از این ماجرا، طبیعی است؛
ولی بخشی از آن به جامعه ی ما بستگی دارد. مثلا به اصراری که خانواده ها برای دکتر
و مهندس شدن فرزندان شان می کنند، توجه کنید؛ آن ها فکر می کنند که فقط دکترها و مهندس
ها مهم هستند و به این فکر نمی کنند که کشاورزی، مکانیکی و هنرمندی هم یک نوع حرفه است و مثلا یک معلم هم می تواند در تاریخ ثبت شود.
چنین رفتارهایی به خاطر خصلت های ما ایرانی ها است و در چنین شرایطی، سرنوشت هنری
«کلانتری» چنان رقم خورد که در بخش نقاشی دیده و در تصویرگری فراموش شود.
کوکب خانم
او ادامه داد: البته باید به این نکته هم توجه
کرد که پرویز کلانتری سال ها است که یک نقاش است و تصویرگر نیست و وقتی درباره ی تصویرگری
پرویز کلانتری صحبت می کنیم، از خاطره ها حرف می زنیم. در حالی که در سال های اخیر، نقاشی می کرد و آثار نقاشی مختلفی
از خود باقی گذاشته است.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش درباره ی تأثیر
درج نشدن اسم هنرمندان تصویرگر در زیر آثار تصویرگری کتب درسی، گفت: طبیعتا این موضوع
تأثیرگذار است. بسیاری از ما وقتی در کودکی تصویر «زاغ و روباه» پرویز کلانتری را در
کتاب های درسی می دیدیم، آن را دوست داشتیم، ولی نمی دانستیم که متعلق به چه کسی است.
البته اکنون در شناسنامه ی کتاب های درسی، اسم هنرمند تصویرساز هم درج می شود؛ اما
در پای اثر هنری، اسم زده نمی شود. البته شاید موضوع درج نشدن اسم هنرمند در پای اثر
هنری در اغلب کشورهای دنیا رایج باشد. چیزی که باعث می شود اثر هنری یک هنرمند تصویرگر
شناخته شود، سبک تصویرگری او است که بعد از مدتی شناخته می شود و افراد وقتی یک اثر
را می بینند، متوجه می شوند که به چه کسی متعلق است.
او اضافه کرد: کسی که برای کتاب های درسی کار می
کند، به دنبال این نیست که مجالی برای شهرت و رکوردگیری حرفه ای پیدا کند، بلکه او
هدف دیگری دارد. گرچه اگر کسی سال ها در این حرفه بماند، در تاریخ نگاری آثارش دیده
می شود؛ ولی کتاب های درسی محلی برای شهرت نیستند. یک تصویرگر کتاب های درسی باید کارش
را درست انجام دهد، چون با آموزش افراد سروکار دارد و اساسا قرار نیست در کتاب های
درسی، تصویرگر و نویسنده دیده شوند، بلکه کار آن ها باید به درستی انجام شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر