۱۳۹۳ مرداد ۳۱, جمعه

چگونه «دوباره می سازمت وطن» ساخته شد

برگفته از صحبت های بانوی غزل سیمین بهبهانی: سال های بد بود. سال های بعد از اعدام های روی پشت بام و محکمه های بی عدالتی به نام عدالت.
دلم از ویرانی ها گرفته بود. در خانه تنها بودم. توی آشپزخانه یک میز کوچک بود و من بودم و کاغذ و قلم در دستم و هزار غم در دلم. نشستم. شعر در جانم می جوشید. ویرانی ها را می دیدم و در فکر آن بودم که چه می توان کرد؟ وطن درهم شکسته و ویران بود.
برخاستم. یک فنجان چای ریختم و به آرزوهای لگدمال شده اندیشیدم. کسی را نداشتم که با او درد دل کنم. دو سه شب پیش سیمین را دیده بودم. سیمین دانشور ویرانتر از خودم و سرگردان تر از من. هنوز «جزیره سرگردانی» را ننوشته بود. با من که حرف می زد انگار ایستاده است و از ته قلب من فریاد می کند.
یک مرتبه شعر آمد. شعری که امید را به فردا نشان می دهد. ته قلبم روشن شد. فکر کردم اگر هم مرده باشم دوباره برمی خیزم که اهرمن ویرانگر را درهم بشکنم. نوشتم؛ بله، نوشتم: «دوباره می سازمت وطن» از دلم پرسیدم: با چی؟ و دل گفت: «اگرچه با استخوان خویش» و شعر شکل گرفت. همین شعری که دارید می خوانید «دوباره می سازمت وطن» و شعر را به سیمین دانشور هدیه کردم که همیشه دلش مثل من برای دوباره ساختن وطن می تپد.
… و شعر جاری شد.
شعر «دوباره می سازمت وطن» در اسفند ۱۳۶۰ توسط سیمین بهبهانی سروده و توسط داریوش اقبالی خوانده شد.


داریوش اقبالی و سیمین بهبهانی

دوباره می سازمت وطن!
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
اگرچه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل
به میل نسل جوان تو
دوباره می شویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
دوباره یک روز روشنا
سیاهی از خانه می رود
به شعر خود رنگ می زنم
ز آبی آسمان خویش
اگرچه صدساله مُرده ام
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلبِ اهرمن
به نعرۀ آنچنان خویش
کسی که « عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه
به عرصۀ امتحان خویش
اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بُوَد
جوانی آغاز می کنم
کنار نوباوگان خویش
حدیث «حبّ الوطن» ز شوق
بدان رَوش ساز می کنم
که جان شود هر کلام دل
چو برگشایم دهان خویش
هنوز در سینه آتشی
به جاست کز تاب شعله اش
گمان ندارم به کاهشی
ز گرمی دودمان خویش
۲۰ اسفندماه ۱۳۶۰

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
در کتابی که من دارم بنام موسیقی سنتی ایران نوشته شده که این ترانه دوباره می سازمت وطن رو برای اولین بار خواننده ای بنام حمید ادیب خونده و بعدها توسط داریوش اقبالی خونده شده است حالا نمیدونم چرااین اجرا در محاق مانده است و نامی از آن برده نشده است .

ناشناس گفت...

اگر اشتباه نکنم آقای ادیب خود شاعر بودند. شاید دوباره میسازمت وطن را به عنوانِ شعر خوانده باشند نه به عنوانِ ترانه. باز هم خدا وکیلِ من نبودم