کلید، قفل 2 ساله «خانه سینما» را باز کرد. خونی
تازه در رگ های مرده سینمایی ها دوید. شوری نو به پا شد.
شوری که مرد موسپید لامپ فروش سال هاست به یادش
زندگی می کند: فیلم بن هور تازه به لاله زار رسیده بود. مردم از همه جای تهرون ریخته
بودن لاله زار. می خواستن، آخرین فیلم روز دنیا را ببینن. لاله زار غلغله بود. حالا
پیرمرد دارد، می میرد، خاطراتش هم. لاله زار،گورستان بزرگ سینماهای دنیا شده است.
این روزها که به مناسبت روز سینما، هنرمندان دور
هم جمع می شوند و خانه سینما باز می شود و خیابان سمنان گل از گلش می شکفد. آوازه اش
همه جا پیچیده که در بافت تاریخی تهران، خیابان به غایت مشهوری است که به همان اندازه
شهرتش در غربت است. حالا چرا مسئولان فکری به حالش نمی کنند، معمایی است که همه را
انگشت به دهان کرده. خیابان ثبت ملی شده است. اما روز به روز ساخت و ساز در آن بیشتر
و بیشتر می شود. خانه های قدیمش خراب می شوند. سینماهایش از کار افتاده اند. تئاترهایش
تخته شده و کافه هایش همه مغازه لوازم الکترونیکی شده است.
احمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم و تهران شناس می
گوید که عجیب است، مسئولان شهرداری که علاقه به ساختن پردیس های بزرگ سینمایی دارند.
این خیابان را نادیده می گیرند. ساختمان های حاضر و آماده سینمایی که می توانند راه
انداخته شوند. کافه هایی که می توانند فعال شوند. کتابفروشی های بسیاری در همین ساختمان
ها می تواند بازسازی شود. همه این ها در قالب خیابان لاله زار می تواند دیده شود اما
افسوس.
به نظر می رسد که مسئولان بزرگترین پردیس سینمایی
ایران را نمی بینند. محمد قاصد اشرفی، رییس انجمن سینماداران ایران می گوید که مگر
می شود، این سالن های سینمایی را ندید؟ سالن هایی که اگر راه اندازی شوند و از آن ها
حمایت شود. می توانند سینمای ایران را متحول کنند؟
اما اینطورکه شواهد لاله زار نشان می دهد، تا کنون تصمیمی در راستای ساماندهی و بازسازی
این خیابان گرفته نشده است.کسانی که با فیلم «سینما پارادیزو» گریه کرده اند، بهتر
از هر کس دیگر می دانند، که این بی تصمیمی منجر به مرگ یک سالن سینما می شود که برابر
است با مرگ هزاران خاطره. حالا در تهران، پایتخت ایران خیابانی وجود دارد که زمانی 15 سینما داشته. 15 سینمایش اکنون مرده و تنها جنازه هایشان در برابر نابودی کامل ایستادگی
می کنند و دستشان به جایی هم بند نیست.
لاله زار، با این همه رسانه ای شدن، فیلم ساختن
و حرف زدن هنوز مثل قصه های هزار و یک شب است، هنوز ناشناخته است. کمتر نوجوانی است
که بداند لاله زار هنوز وجود دارد. اما لاله زار واقعا وجود داشته و دارد. همان خیابانی
که ناصرالدین شاه فرمان ساختش را داد تا یک خیابان شبیه شانزه لیزه پاریس در ایران
ساخته شود.
تنها سندهای زنده هم تک و توک قدیمی های لاله زار
هستند که خاطرات گذشته را در ذهنشان دارند. آیا لاله زار واقعا خیابانی است که شب هایش
روشن بوده؟ خیابانی با سینماها و تئاتر و کافه های بسیار؟. خیابانی مایه مباهات ایرانی
ها؟
محمود باقری، پیرمردی که سال ها در لاله زار انتشاراتی
دارد، می گوید اگر هر روز کسی سینما نمی رفت، انگار یک چیزی را در زندگی گم کرده است.
او تعریف می کند که آن روزها که بن هور در سینما آسیا به نمایش درآمد، شب افتتاحیه اش تمام هنرپیشه های درجه یک آماده
بودند. از دم بهارستان تا سینما آسیا روی زمین نوشته بود به منطقه بن هور خوش امدید.
من همه این ها را با چشم خودم دیدم.
باقری می گوید که آن قدیم ها سینما طرفدار زیادی داشت. آن روزها بیشتر
فیلم های خارجی نشان می دادند. یکی از بهترین سینماها، سینما سعدی بود که فیلم های
روسی نشون می داد مثل فیلم اتللو. سینما سعدی طرفدارهای خاص خودش را داشت.
او یاد گذشته ها که می افتد آه می کشد و می گوید: لاله زار یا تئاتر و سینما
بود یا پارچه می فروختند. برو بیایی داشت. لاله زار نو هم که ساخته شد، حال و هوای
این جا عالی بود. مثل الان نبود که زمان غروب همه چیز تعطیل و مغازه ها بسته می شود.
امینی هم می گوید که لاله زار زمان قدیم دم دم
های غروب تازه شلوغ می شد. سینماها همه صف های طولانی داشت. حتی این اواخر لاله زار،
سه فیلم با یک بلیط را می فروخت . به خصوص فیلم های بزن بزن. یه مغازه ای هم اینجا
بود به اسم شیش ریالی که این مغازه شش ریالی هر چی می خوردی همان شش ریال حساب می شد.
هنوز خاطرات لاله زار است همین پیرمردها. آن ها
که هنوز گراند سینما را به یاد دارند که با 500 صندلی به سینما کار خود را با بلیت
های یک، دو و سه قرانی از سر گرفت. سه قرانی لژ سینما محسوب می شدند و 100 صندلی و
در درجات پایین تر 400 صندلی داشتند.
آن روزهایی که لاله زار بود و سینما و تئاتر و
کافه. درست شبیه همین اقدامی که مسئولان شهرداری در پردیس ها انجام می دهند. اما لاله
زار با 15 سینما و چندین کافه و تئاتر در فهرست ساماندهی ها قرار نمی گیرد. گویی قرار
است لاله زار برای همیشه گورستان بزرگ سینماهای ایران باشد.
گزارش و عکس: سی اچ ان - شهرام شهریار، فاطمه علی
اصغر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر