استاد اکبر گلپایگانی ضمن گلایه از خوانندگانی
که مقلد صرف هستند مهمترین مشکل امروز موسیقی ایرانی به خصوص در زمینه آواز را غفلت
از عنصر تعیین کننده «بداهه» می داند.
گلپایگانی درباره فعالیت های اخیرش گفت: ما گوشه
های متنوعی در موسیقی ایرانی داریم که بخشی از آنها را امروزه کسی نمی داند؛ گوشه هایی
مانند«یه گاه»، «سه گوشه ناصری»، «گاه و بیگاه» و برخی گوشه های دیگر که من اینها را
اجرا می کنم و قطعاتی نیز بر روی آنها می سازم و به جامعه تحویل می دهم تا کسانی که
به موسیقی علاقه دارند بتوانند استفاده کنند.
گلپا در ادامه افزود: برای مثال سال گذشته قطعه
ای بر روی«یه گاه» اجرا کردم که منتشر شد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت؛ به هر حال
این گوشه ها میراث معنوی ما ایرانی ها محسوب می شود و باید در حفظ آنها بکوشیم و خود
من به عنوان یک آوازخوان و نه ترانه خوان به این میراث پرداخته ام و می پردازم. درست
است که طی سال های فعالیت هنری ام چند ترانه هم اجرا کرده ام اما در حقیقت خودم را
آوازخوان می دانم نه ترانه خوان.
استاد اکبر گلپایگانی
این خواننده پیشکسوت در مورد شیوه آواز خوانی خود
گفت: من استادانی مانند نورعلی خان برومند، محمد ایرانی، عبدالله دوامی و ادیب خوانساری
داشتم که سبک و شیوه خوانندگی من از توجه به آموزش های این استادان به وجود آمده است.
تمام اساتیدی که با آنها کار می کردم به من می گفتند اگر می خواهی مانند دیگران بخوانی
آنها خودشان به خوبی مشغول خواندن هستند چرا باید بروی ادای آنها را در بیاوری؟ می
گفتند حداقل خودت باش و من هم سعی کردم خودم باشم.
وی همچنین عنوان کرد: من در زمان جوانی افسر بودم
و با همین آقای ایرج همدرس بودیم. ببینید در آن زمان اول صدا مهم بود بعد تدریس و تعلیم
شروع می شد. یعنی وقتی شما صدای قشنگی دارید بعد باید به دنبال بحث آموزش بروید. الان
خواننده هایی که می خوانند صداهای قشنگی دارند منتهی خواننده ها اصلا توجهی به«بداهه»
ندارند و به ردیف چسپیده اند که همین موضوع باعث شده تا همه آنها کپی خواننده دیگری
باشند.
گلپا در ادامه افزود: آفت امروز خوانندگان ما توجه
نکردن به «بداهه» است. ببینید من حتی به کسانی که نزدم آموزش دیده اند همیشه تاکید
کرده ام که نباید مانند من بخوانند و حتما به بداهه توجه ویژه داشته باشند تا بتوانند
جای خودشان را پیدا کنند. اینکه یک خواننده ادای شخص دیگری را دربیاورد اصلا جالب نیست.
اکبر گلپایگانی ادامه داد: در گذشته ۵۰ ویلنیست
داشتیم که یکی از آنها پرویز یاحقی یا اسدالله ملک یا حبیب الله بدیعی یا همایون خرم
می شد. این ویلنیست هایی که اسم بردم ضمن اینکه به ردیف اشراف داشتند در واقع بداهه
نواز بودند. مگر می شود شما موسیقیدان ایرانی باشید ولی چیزی درباره ردیف ندانید!؟
این ویلنیست ها ردیف را به طور کامل می آموختند و پس از آن به مولفه بداهه توجه ویژه
می کردند. برای همین هم بود که شویه نوازندگی شان با بقیه فرق می کرد. در خوانندگی
هم همین مسئله صادق است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر