بهمن فرمان آرا می گوید که از شانس بد، در دو صنعت
ورشکسته مشغول به کار است؛ سینما و نساجی.
به گزارش ایسنا، برخی از اظهارات بهمن فرمان آرا
در پی می آید:
* در سینمای آمریکا مشغول به کار بودم که پدرم
خواست برگردم و مدیریت شرکت کارخانجات پیله را بر عهده بگیرم. با شروع کارم احساس کردم
وارد یک بازی سخت و پیچیده شده ام.
* شرکت خانوادگی ما سال ها زیان می داد اما سال
گذشته ماشین آلات جدید وارد کردیم و دو سال است که شرکت سودده شده است.
* زمین کارخانه امروز میلیاردها تومان ارزش دارد
اما در تمام سال های گذشته که کارخانه به ورطه زیان دهی افتاده بود، هیچ وقت به فکر
فروش کارخانه نیفتادیم.
* کسی که فیلم محمد رسول الله را به ایران آورد
و درآمد زیادی هم به دست آورد، تاجر نخود و لوبیا بود.
* به نظر من بعد از ابلاغ سیاست های اصل 44 قانون
اساسی، موجودیت بنیاد فارابی زیر سوال است.
* من فکر می کنم بزرگ ترین مشکل سینمای ایران این
است که بازار آن به درستی شکل نگرفته است.
* از بچگی به فیلمسازی علاقه داشتم و راه خودم
را انتخاب کردم اما صنعت نساجی هم دغدغه بزرگی است که هیچ وقت نمی خواهم کنارش بگذارم.
* کارخانجات پیله زمانی 450 کارگر داشت. امروز
هم 150 خانواده سر سفره اش نشسته اند و این شرکت برای من و خانواده ام حکم عبادتگاه
را دارد.
* بی ثباتی آزاردهنده ترین چیزی است که در اقتصاد
ما وجود دارد.
* کار کردن در سینما به مراتب سخت تر از کار کردن
در اقتصاد است؛ البته این هم از بدشانسی های من است که در دو صنعت ورشکسته سینما و
نساجی کار می کنم.
* آرزو می کنم درهای سینماهای کشور به فیلم های
جهانی باز شود تا تماشاچیان دوباره به سالن ها برگردند.
* سینما اول باید زیرساخت خوب داشته باشد، بعد
بازار آن شکل می گیرد و بعد فیلم خوب ساخته می شود. ما چسبیده ایم به ساخت فیلم و به
زیرساخت ها فکر نمی کنیم.
* نگاه امنیتی و سلیقه ای به سینما خیلی آزارم
می دهد.
* من شبیه شخصیت گنج قارون نیستم اما اگر اتفاقی
به رودخانه می افتادم و دو جوان نجاتم می دادند، می بردمشان کارخانه و می گذاشتمشان
پای خط تولید تا احساس خوشبختی کنند و من هم احساس رضایت خاطر می کردم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر