مارکو گریگوریان،
که تربیت شاگردانی مانند حسین زنده رودی و فرامزر پیلارام را در کارنامه خود دارد،
به خاطر علاقه اش به اشیای زندگی از تصاویری مانند دیزی، نعلبکی و نان سنگ آثار نقاشی
جاودان خلق کرد.
به گزارش ایسنا،
مارکو گریگوریان، نقاش و هنرشناس ارمنی- ایرانی بود که در سال 1304 در کروپوتکین روسیه
به دنیا آمد. او در کودکی به همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرده و نقاشی کردن را
در مدرسه ی کمال الملک و آکادمی هنرهای زیبای شهر رم آموزش دید و در سال ۱۳۳۳ بلافاصله
پس از فارغ التحصیلی، با آموخته های خود از مکتب هنری اکسپرسیونیسم، ایتالیا به ایران
بازگشت و گالری استتیک، را در میدان فردوسی تهران افتتاح کرد. این مرکز، محل تجمع مدرنیست
های جوان محسوب می شد و کلاس هایی را در این گالری بر گزار می کرد. از شاگردان او در
این سال ها می توان به حسین زنده رودی و فرامرز پیلارام اشاره کرد.
او از جمله نقاشان
نوگرایی بود که به همراه هنرمندانی مانند جلیل ضیاءپور، هوشنگ پزشک نیا و حسین کاظمی
در جستجوی راهی نو در نقاشی ایرانی بودند و در واقع جزو اولین نقاشانی بود که در ایران
به استفاده از «هنر مفهومی»، روی می آورد و در دهه ی پنجاه به همراه چند نقاش دیگر
مانند مرتضی ممیز، غلامحسین نامی، گروه نقاشان آزاد را پایه گذاری کرد و به همراه همین
گروه نمایشگاهی از هنر مفهومی برپا کرد.
فعالیت های گریگوریان
فقط محدود به نقاشی نبود. او در سال ۱۳۳۷، بی ینال یا دوسالانه ی نقاشی تهران را پایه
گذاری کرد. نمایشگاهی که در معرفی و به نوعی تثبیت هنر مدرن در ایران، نقش مهمی را
ایفا کرد. او همچنین علاقه ی شدیدی به جمع آوری و شناساندن نقاشی قهوه خانه نشان داد
و حتی برای دو تن از معروف ترین نقاشان قهوه خانه، «حسین قوللر آقاسی» و «محمد مدبر»
در زمان حیات شان نمایشگاه برگزار کرد.
گریگوریان در
مورد نقاشی قهوه خانه ای کشورش ایران گفته است: شیوه و سبک این نقاشی ها یا مذهبی است
و یا بر گرفته از افسانه ها و داستان های عامیانه است که در سال های دهه ۱۹۵۰ میلادی کسی چندان اعتنایی به این آثار نداشت.
مارکو گریگوریان
در سال ۱۳۴۱ به آمریکا رفت و به ادامه ی فعالیت های تجربی خود پرداخت و آثار خود را
در چندین نمایشگاه به نمایش گذاشت. در همین دوره به تدریس در دانشگاه و برگزاری کنفرانس
در مورد هنرهای سنتی ایران هم مشغول بود.
او در سال
۱۳۴۹ از سوی دانشکده ی هنرهای زیبا برای تدریس دعوت شد و به ایران بازگشت و در سال
۱۳۵۴ گروه نقاشان آزاد را همراه با فرامرز پیلارام، عبدالرضا دریابیگی، مسعود عربشاهی،
سیراک ملکونیان، مرتضی ممیز و غلامحسین نامی بنیان گذاشت.
گریگوریان پس
از انقلاب 57 ابتدا به آمریکا مهاجرت کرد و قبل از مهاجرت بخش عمده ای از کلکسیون نقاشی
های قهوه خانه ای خود را به موزه های ایران اهدا کرد تا برای همیشه در کشورش باقی بماند.
دامنه ی عشق و علاقه این هنرمند به ایران و ایران زمین به حدی بود که نقاشی های مهمترین
دوره هنری اش را با استفاده از خاک ایران خلق کرده است.
او پس از مهاجرت
به آمریکا، گالری خود را در نیویورک دایر کرد و پس از آن که دخترش را از دست داد، از
آمریکا به ارمنستان رفت و در ایروان موزه کوچکی را به نام موزه «هنرهای خاور نزدیک»
افتتاح و به دولت ارمنستان هدیه کرد. امروز این موزه محل نگهداری و نمایش آثار خود
اوست.
از آن پس مارکو
شش ماه از سال را در ارمنستان و به خصوص در دهکده کوهستانی «گارنی»، می گذراند. در
این سال ها، مارکو قالی های منحصر به فردی را خلق کرد. یکی از خصوصیات مارکو گریگوریان
این بود که تمام مراحل کار را شخصا انجام می داد. از طرح گرفته تا انتخاب مواد و بافت
و پرداخت. به جز قالی هایی که به دست او بافته شدند، با تشویق مارکو، قالی بافان معاصر
ارمنی قالی های ارزشمندی را بافته اند. با این کارها، همچون کارهای انتزاعی، این هنرمند
توانست آنچه در زندگی امروز سنتی دیده می شد با شیوه ای نو ارایه دهد و بی دلیل نیست
که مارکو در جامعه هنری ایران به عنوان هنرمند نوگرا معروف است.
او سرانجام در
روز دوشنبه پنجم شهریور بر اثر نارسایی قلبی در سن ۸۲ سالگی در ارمنستان درگذشت.
درباره ی آثار
مارکو گریگوریان
بخشی از آثار
گریگوریان به خصوص تعدادی از کلاژها و تکه چسبانی هایش تحت تأثیر نزدیکی او به زندگی
کوچه و بازار قرار دارد. او از اشیایی مانند دیزی، فنجان، نعلبکی و نان سنگک، آثار
کلاژ خود را خلق کرده و سعی کرد تا در آثار ایرانی به گونه ای از «پاپ آرت» - هنرعامه
پسند اروپایی، برسد.
او خلاقیت خود
را در کار فرش و قالی هم به کار گرفته و با
نقوشی که از نقش های اساطیری و کهن ارمنی الهام گرفته است، ابتدا در کارگاهش در تهران
قالی بافی کرده و سپس در سال های دهه ی نود و پس از اقامت در ارمنستان، آموزش و بافت
قالی را مجدداْ شروع کرد.
از مهم ترین فعالیت
های مارکو گریگوریان می توان به تحقیق درباره ی هنرهای سنتی ایران، گردآوری تابلوهای
نقاشی قهوه خانه ای و حمایت از نقاشان بازمانده ی این شیوه اشاره کرد. گریگوریان مقالاتی
در مورد این هنرمندان و شیوه نقاشی آن ها نوشت است و نمونه هایی از کارهایشان را در
نشریات چاپ کرده است.
از دیگر کارهای
مهم مارکو گریگوریان، ۱۳ قطعه ی موسوم به آشویتس است که طی دوسال 1339-1340 خلق شده
اند و هم اکنون در مجموعه ی آشویتس ایروان ارمنستان نگهداری می شود. او در این باره گفته است: جنایت های نازی ها و کوره های آدم
سوزی هر انسانی را منقلب می کند. به ویژه هنرمند را. در نمایشگاه آشویتس می خواستم
برخورد انسان با انسان را نشان دهم، بدون آنکه احساس شخصی خود را درکار دخالت دهم.
فجایع و جنایاتی را که انسان انجام می دهد ترسیم کرده بودم. در واقع، این یک سند و
رساله بود علیه انسان ها که خود را اشرف مخلوقات می دانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر