بانی فیلم - مجتبی
احمدی: از هفته گذشته شبکه آموزش اقدام به پخش سریال «امیرکبیر»، یکی از آثار
محبوب دهه 60 تلویزیون کرد تا بیش از پیش جای خالی این دست آثار در تلویزیون حس
شود.
اینکه سریال
«امیرکبیر» ساخته سعید نیک پور بدون تبلیغ خاصی روی آنتن یکی از شبکه های دیجیتالی
می رود و تا این حد پس از سال ها مورد توجه قرار می گیرد، نشان از آن است که نیاز
به تولید آثاری در آن جنس و قالب هنوز احساس می شود.
آثار کلاسیک
و پرداختن به تاریخ در تمام دنیا یکی از ژانرهای پرمخاطب است، چرا که با تفاوت جنس
کلام و ادبیات، گریم، لباس، صحنه و... جذابیت های خاص تصویری را نیز به کلیت خود
اضافه می کند.
در تمام
ادوار سینمای دنیا نیز مبحث پرداختن به آثار غنی و قوی کلاسیک مسبوق به سابقه است
و حتی آثار کلاسیک در ورژن های مختلف تولید و با استقبال هم مواجه شده اند. سابقه
نشان داده علاقه مخاطب ایرانی به تاریخ معاصر هم اگر با حفظ حقایق باشد و کمترین
برداشت ذهنی و شخصی در آن لحاظ شود با استقبال مواجه خواهد شد.
تاریخ معاصر
و اتفاقاتی که هنوز نسل شاهد آن در دسترس هستند، معمولاً جذابیت های سینمایی بسیاری
دارند، اما می توان اذعان داشت گاهی برخورد سلیقه ای با آن باعث شده مخاطب گاهی در
قبولش با تردید مواجه شده و گاهی حتی پس بزند.
اگرچه یکی از
دلایل استقبال از سریال «امیرکبیر» بر می گردد به حس نوستالژی و خاطره بازی مخاطب
با این مجموعه محبوب، اما از منظر دیگر ثابت می کند که مردم ما به این جنس کار
هنوز علاقه مند هستند و اصولاً ورق زدن تاریخ یکی از جذاب ترین فضاهای نمایشی
محسوب می شود.
... و اما
«امیرکبیر»
سریال «امیرکبیر»
توسط پرویز زاهدی نوشته شد تا سعید نیک پور آن را کارگردانی کند. نیک پور که قرار
بود تنها کارگردانی این سریال را برعهده بگیرد، به دلایلی مجبور به ایفای نقش اصلی
سریالش شد تا برای مدت ها او را با نام امیرکبیر بشناسند.
سریال «امیر کبیر»
فرصتی بود تا کلی از اهالی تئاتر حالا با یک مجموعه نمایشی کنار هم قرار بگیرند.
به جز سعید نیک
پور که خودش ایفاگر نقش امیرکبیر شد و با استایل خاص و صدای به یاد ماندنی اش این کاراکتر
تاریخی را به نام خودش ثبت کرد، فخری خوروش
نیز یکی از بهترین بازی های طول دوران حرفه ای اش را با شخصیت مهد علیا جلوی
دوربین برد. محمد مطیع یار غار سعید نیک پور در اوج دوران بازیگری اش میرزا آقا
خان نوری را با گریم و هیبت این شخصیت تاریخی به تصویر کشید. ایرج راد، ناصرالدین
شاه سریال «امیرکبیر» شد تا این مجموعه او را نیز به عنوان یکی از پایه های ثابت ایفای
نقش های این گونه معرفی کند. ژیلا سهرابی، شمسی فضل الهی، پرویز پورحسینی، هادی
مرزبان، رضا فیاضی، مرحوم غلامرضا طباطبایی، ژاله علو، فرزانه کابلی، علی رامز،
فخرالدین صدیق شریف، مرحوم سروش خلیلی، مرحوم حمید مهرآرا، غلامحسین لطفی و... از
بازیگران اصلی این سریال تاریخی بودند.
کامبیز روشن
روان موسیقی خاطره ساز این سریال تلویزیونی را تنظیم کرد تا مدت ها در اذهان
بماند. وقتی که عبدا... اسکندری را در مقام طراح گریم این سریال می بینید، متوجه
خواهید شد این اثر ماندگار یا یک تیم کاربلد و صاحب سبک راه می افتد و در اذهان
نقش می بندد. این مجموعه تلویزیونی سال 1363 تولید شد و اردیبهشت 1364 روی آنتن شبکه
اول سیما رفت و اولین بار چهارشنبه شب ها بعد از اخبار شبکه اول سیما پخش می شد،
اما این روزها شنبه تا پنج شنبه ساعت 10:45 از شبکه آموزش پخش و ساعت 21 پخش مجدد
دارد.
انتخاب
بازیگران درجه یک
نیکپور معتقد
است: بعد از گذشت این همه سال معتقدم بهترین ها را انتخاب کرده بودم که توانستند
نقش های شان را به زیبایی ایفا کنند. همه عوامل چه پشت دوربین و چه جلوی دوربین
زحمت زیادی کشیده بودند. طراحی گریم، لباس و صحنه، موسیقی و... خیلی خوب بودند.
عبدالله اسکندری به زیبایی بازیگران را گریم کردند و کامبیز روشن روان هم به نظرم
بهترین موسیقی را ساخت. تصویربرداران، منشی صحنه و ... تلاش خود را کردند تا
مجموعه مناسبی تولید شود.
ایرج راد:
قرار بود با تقوایی کار کنم، اما ناصرالدین شاه شدم
این کارگردان
افزود:من قبل از اینکه با این پروژه قرارداد ببندم، قرار بود در کار دیگری بازی
کنم، حتی تست گریم هم انجام داده بود. تا اینکه آقای نیکپور پیشنهاد بازی در سریال
«امیرکبیر» را داد و من به او گفتم با آقای ناصر تقوایی قرارداد بسته ام تا در میرزا
کوچک خان نقش اسماعیل را بازی کنم. بعد از صحبتی که با آقای نیکپور داشتم، او گفت
نقش اسماعیل برای مردم زیاد شناخته شده نیست، حتی چهره ام به لحاظ گریم به مجموعه
«امیرکبیر» نزدیک تر است. گذشت تا اینکه من پیشنهاد دادم جلسه ای با آقای تقوایی
داشته باشیم تا بتوانیم این مشکل را حل کنیم.
وی در ادامه
افزود: در این جلسه آقای تقوایی محبت کرد و پذیرفت تا من در مجموعه «امیرکبیر» بازی
کنم. بعد از تست گریم و تست لباس متوجه شدم چقدر به نقش ام در مجموعه «امیرکبیر»
نزدیک شدم. در مجموع تمام لحظات ساخت مجموعه «امیرکبیر» برایم خاطره انگیز بود و
جذابیت های زیادی داشت. در این پروژه سعی کردم فراز و نشیب های نقش ناصرالدین شاه
را لمس کنم و کاملاً با نقش دست و پنجه نرم می کردم. البته برای ایفای نقش در «امیرکبیر»
دچار ترس شده بودم، چرا که قبلاً استادم مشایخی در کار حاتمی این نقش را بازی کرده
بود.
فردین
امیرکبیر نشد!
او ادامه
داد:یکی از کاندیداهای اصلی شخصیت امیرکبیر محمدعلی فردین بود که قطعاً باتوجه به
محبوبیت و جایگاهش می توانست سر و شکل دیگری به این شخصیت تاریخی ببخشد. نیک پور
در این باره گفت: در آن زمان تلویزیون تاکید خاصی روی انتخاب بازیگر نقش «امیرکبیر»
داشت. با توجه به اینکه کار اصلی ام بازیگری بود و زندگی هنری ام را با نقش «میرزا
رضای کرمانی» آغاز کرده بودم، می توانستم به خوبی از عهده این نقش برآیم، اما با این
حال می خواستم نقش «امیرکبیر» را شخص خاصی بر عهده داشته باشد. نیک پور گفت: مرحوم
فردین را از نزدیک می شناختم و می دانستم که از نظر روحی در چه وضعیتی قرار دارد.
به اتفاق مرحوم هوشنگ بهشتی نزد او رفتم و نقش را برایش توضیح دادم اما ابتدا اطمینان
نداشت که مدیران تلویزیون اجازه کار را به او بدهند، درحالی که من از قبل اجازه
کار را برای او گرفته بودم.
همه امیرکبیرهای تلویزیون
او اظهار
داشت: دوباره پیگیر کار از فردین شدم اما او در یک جمله به من گفت: «بگذارید من
برای مردم فردین باقی بمانم» و خودش این پیشنهاد را نپذیرفت. 2 ماه از کلید خوردن
این مجموعه گذشته بود و ما هنوز هیچ کسی را برای این نقش پیدا نکرده بودیم، به همین
دلیل به ناچار خودم آن را پذیرفتم.
چهار امیر
کبیر در یک تلویزیون
تلویزیون ما
چهار امیرکبیر با شکل و شمایل متفاوت از نگاه چهار کارگردان به خود دید. زندگی پر
فراز و نشیب زندگی امیرکبیر باعث شد کارگردانانی همچون زنده یاد علی حاتمی، سعید نیکپور
و محمدرضا ورزی دست به کار شوند و اثری درباره او بسازند. زنده یاد علی حاتمی نخستین
کسی است که زندگی امیرکبیر را در قالب سریالی با نام «سلطان صاحبقران» ساخت. این
سریال روایتگر تلاش های امیرکبیر برای اصلاحات ایران بود. امتیاز این سریال را می توان
بازی های خوب بازیگران و دیالوگ های منسجم و هم آوا دانست. ناصر ملک مطیعی در این
سریال نقش امیرکبیر را بازی می کرد. سعید نیکپور، اولین کارگردانی بود که بعد از پیروزی
انقلاب سراغ شخصیت امیرکبیر رفت. خودش ساخت و خودش ایفا کرد.
سعید نیکپور
در این سریال تلاش کرد بازی اش به گونه ای باشد تا صلابت شخصیت امیرکبیر را نشان
بدهد. وی در این سریال شخصیت فردی امیرکبیر
را برجسته کرد، به همین دلیل مخاطبان با این شخصیت همذات پنداری کردند. تصویر پیر
شدن یک شبه امیرکبیر پس از تحمل سختی ها و رنج های بی شمار در این سریال هرگز از یادها
نمی رود. در میان امیرکبیرهای تلویزیونی، امیرکبیر نیکپور تاریخی ترین، مقبول ترین
و ملموس ترین شخصیت نمایشی است. سریال تلویزیونی «سال های مشروطه» را می توان نسخه
امروزی زندگی امیرکبیر دانست که محمدرضا ورزی کارگردانی آن را به عهده داشت. در این
سریال محمد صادقی ایفای نقش امیرکبیر را به عهده داشت. ورزی در این سریال بیشتر به
ابعاد سیاسی شخصیت امیرکبیر پرداخت. داریوش ارجمند هم از بازیگرانی است که تجربه
بازی در نقش امیرکبیر را دارد. گرچه او تنها یک سکانس در فیلم سینمایی «ناصرالدین
شاه آکتور سینما» بازی داشت، اما در همان یک سکانس یک بازی خوب، روان و تکان دهنده
ارائه کرد که مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
رمز ماندگاری
با توضیحات
فوق می توان فهمید که برای ماندگاری یک سریال تلویزیونی به خصوص در ژانر تاریخی به
متریال مختلفی نیاز است. از آن جمله می توان به یک انگیزه اشاره کرد. با این وصف آیا
امروز برای ساخت یک سریال تاریخی در حد و اندازه های امیرکبیر انگیزه وجود دارد؟
سریالی که یک روز با دوازده میلیون ساخته شد ولی امروز قطع به یقین با بودجه ای
1000 برابری هم شاید نتوان آن سریال را با کیفیت مدنظر تولید کرد.
سریال «امیرکبیر»
همه فاکتورهای مدنظر را یک جا در اختیار داشت. نیک پور بیش از هر فاکتور دیگری به
لحاظ تیم جلوی دوربین خیالش آسوده بود. او خوب می دانست این تیم بازیگری برای او
خرید آبرو خواهد کرد. فاکتور بعدی انگیزه است که همه اعضای این گروه از عوامل جلوی
دوربین تا پشت دوربینی ها غنی از آن بودند. مشخصاً تیم بازیگری آمدند تا هر آنچه
در تئاتر آموخته و تجربه کرده و به مخاطب محدود نشان داده بودند، حالا برای مخاطب
انبوه به نمایش بگذارند. سعید نیک پور نیز سرشار از انگیزه آمد تا ثابت کند می
تواند یکی از سریال سازان مطرح کشور لقب بگیرد که پس از سریال «امیرکبیر» این
اتفاق رخ نداد. عوامل حرفه ای پشت دوربین هم نشان از این دارد که سریال «امیرکبیر»
از ابتدا طوری بنا نهاده شده بود که امروز پس از سی سال بتوان از آن صحبت کرد.
۱ نظر:
فردین انسان بزرگی بود، و با اینکه هم از چهره ای جذاب،
و هم از شهرتی افسانه ای برخوردار بود،
اما تا آخر عمر، به همسر و خانواده اش وفادار ماند.
او در ۱۹ سالگی ازدواج کرد، و ۵۱ سال!، یک همسر وفادار بود.
هر کدام از این تازه بدوران رسیده های بی هنر امروزی،
اگر یک دهم شهرت فردین را پیدا کنند، یا زود جدا میشوند و یا ....
اما فردین نشان داد که جوانمردی را نه فقط در فیلمهایش بتصویر کشید،
بلکه در زندگی واقعی خود نیز، یک انسان بود.
او همچنین سرپرستی چند کودک یتیم را نیز بعهده داشت ...
اما حیف و صد افسوس، که بعد از ۵۷، خودش نخواست که بازیگری را ادامه دهد.
یک هنرمند، چشمه ی جوشان احساس است،
احساسی که باید آنرا را به شیوه ای برونگرایانه، تقدیم مخاطب کند،
تا هم وجودش آرام گیرد، و هم مورد تحسین قرار گیرد و نتیجه ی هنرنمایی اش را ببیند.
مرگ یک هنرمند زمانیست که به دلایل شخصی و یا خارجی، گوشه گیر شود.
آنگاه است که افیون و الکل، همدمش میگردد،
و این آتشفشان احساس، بجای آنکه خروشی بیرونی داشته باشد،
در خود او حبس میگردد، و جانش را میسوزاند.
صد البته که آقای ایرج راد، نقششان را بخوبی بازی کردند،
اما ای کاش فردین این نقش را قبول میکرد،
آنگاه شرایط روحی اش بگونه ای دیگر رقم میخورد!.
هر چند که بگمانم، فردین دوست داشتنی،
از میانه ی دهه ی ۵۰، در خود فرو رفت ...
چهره ی ناشادابش، در چند فیلم آخری که بازی کرد،
حاکی از غصه هایش بود ...
یادش گرامیست. فردین " بی همتا " بود،
و جایگاهش هیچگاه پر نمیگرد.
با سپاس از مجتبی خان نظری و گروه با معرفت "قدیمی ها".
ارسال یک نظر