۱۳۹۳ فروردین ۲۷, چهارشنبه

گزارش تصویری اختصاصی قدیمی ها از تولد محمدعلی کشاورز

قدیمی ها - فرامرز امینی: مراسم تولد 84 سالگی محمدعلی کشاورز با حضور برخی از هنرمندان تئاتر و سینما در منزلش برگزار شد.


در این مراسم جعفر والی، داریوش اسدزاده، نصرت الله وحدت، محمد متوسلانی، تهمینه میلانی، خواجوئی و بنایی کارگردان و فیلم بردار سریال تلویزیونی «پدر سالار» حضور داشتند.

فرستنده تصاویر: فرامرز امینی 

محمد متوسلانی، خواجویی (کارگردان پدر سالار) و محمدعلی کشاورز

محمد متوسلانی، محمدعلی کشاورز، جعفر والی

محمدعلی کشاورز، نصرت الله وحدت و جعفر والی

محمدعلی کشاورز

محمدعلی کشاورز و جعفر والی

محمد متوسلانی، تهمینه میلانی، محمدعلی کشاورز و داریوش اسدزاده

خواهر زاده محمدعلی کشاورز، رویا راعی، خواهر محمدعلی کشاورز

محمد متوسلانی، محمدعلی کشاورز، نصرت الله ومدت و جعفر والی

فرامرز امینی، محمدعلی کشاورز، نصرت الله وحدت و محمد متوسلانی

محمدعلی کشاورز و نصرت الله وحدت

مراسم تولد محمدعلی کشاورز

محمدعلی کشاورز و نصرت الله وحدت

بنایی فیلم بردار مجموعه «پدرسالار»، محمد متوسلانی و داریوش اسدزاده

محمدعلی کشاورز و سردار طلایی

داریوش اسدزاده، خاجویی، تهمینه میلانی، محمدعلی کشاورز و جعفر والی

شاهین نوازنده ویلون

بنایی فیلمبردار و خواجویی کارگردان مجموعه «پدرسالار» و محمدعلی کشاورز

۴۶ نظر:

Unknown گفت...

Eshon hich jaygaheh mardomi nadarnad

ناشناس گفت...

شما چنین حقی ندارید که ازطرف دیگران نظر بدید ضمنا غلط املایی خودراتصحیح کن نظر دادن پیشکشت !

آریا گفت...

آقا یا خانم irandoosty واقعا متاسفم برای طرز فکرت آیا ماجواب زحمات استاد کشاورز که سالیان طولانی درراه خدمت به هنراین مرزوبوم سپری کرده رااینطور باید جواب دهیم ؟! برعکس نظرشماایشان جایگاه مردمی فوق العاده بالایی دارند بسیار تعجب آور بود این نظر شما !

Unknown گفت...

اقای کشاورز برای خوش خدمتی به سیستم فعلی توهین بزرگی به اقای بهروز وثوقی کردند که در این سن و سال شایسته ایشون نبود .حالا تو این مصاحبه با تعریف از ناصر ملک مطیی سعی در ترمیم ابروشن هستن.

ناشناس گفت...

البته که بهروز وثوقی بخاطر بازی درچندفیلم ازجمله فیلمهای (رشید وبلوچ و....)قابل انتقاد است .

Unknown گفت...

ایشون فعلا نگران سلامتیشون باشن تا توهین وانتقاد از استوره سینمای ایران

بهزاد گفت...

irandoosty عزیز (سعی درترمیم ابروشن هستن) یعنی چه من که چیزی ازاین جمله شما نفهمیدم !

ثریا گفت...

ناشناس(۲۹ فروردین ۱۳۹۳ ه‍.ش.، ساعت ۲۲:۰۸)
که با استنباط غلطشان از نتیجه گیری مقایسۀ معمولی ، جنابirandoosty درمورد عدم جایگاه مردمی آقای کشاورز ، حکم صادر کرده اند که شما چنین حقی ندارید ؛ بهتر است بفهمند (ضمن آنکه هرکسی حق بیان و نظردارد) تعیین جایگاه هنری / مردمی و مقایسۀ هنرمندان ومیزان محبوبیت و شهرت آنها نظر های شخصی افراد نیست،بلکه نتیجه گیری افراداست.
به این ترتیب که با مطرح شدن یک هنرمندو پی گیری اکثریت یک جامعه که درشرایط عادی انعکاسش در رسانه های مختلف و بین مردم هنر دوست نمود دارد، مشخص می شود و همۀ مردم برتری ِمحبوبیت و جایگاه خاص مردمی ِ بازیگران وهنرمندان را درک می کنند مگر در موارد برابری ونزدیکی شهرت ومحبوبیت دو یا چند هنرمند که آن وقت هرکسی می گوید به نظر من فلانی جایگاه مردمی دارد یا مثلاً ندارد.

در پاسخ آقای بهزاد - (سعی درترمیم ابروشن هستن) یعنی سعی در ترمیم آب روی رفتۀ خودشان - البته به زعم ایشان- دارند (مشغول مرمت آب روی شان هستند)

ناشناس گفت...

ثریا خانم ایشان حق دارند فقط نظر خودرابگویند نه اینکه به نمایندگی ازطرف میلیونها تماشاگربه آقای کشاورز بگویند شماهیچ جایگاه مردمی ندارید شماهم نمی خواد وکیل irandoosty بشید خودشان می توانند جواب دهند !

ثریا ثابتی گفت...

ناشناس(۲۹ فروردین ۱۳۹۳ ه‍.ش.، ساعت ۲۲:۰۸)سابق که فعلاً تبدیل شده ای به- ناشناس ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ ه‍.ش.، ساعت ۹:۳۳

بنده گفتم - ایشان نظر نداده اند و آن نوشته نتیجه گیری شان است و شما موضوع را نفهمیده اید .
فرض اینکه نظر داده اند. (جدای از اینکه ایشان فارسی را به لاتین نوشته اند) مگر نظرشان یک جمله بیشتر است .
Eshon hich jaygaheh mardomi
nadarnad
- ایشون هیچ جایگاه مردمی ندارند-
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
این جمله کجا نشان از نمایندگی مردم دارد؟
حالا لطف کرده ومی گویید: ایشان حق دارند فقط نظر خودرابگویند.
اگر مایل هستید نام تان را بنویسید، از چه می ترسید که می خواهید ناشناس باشید؟
اول بفهم چه نوشته شده بعد دستور بده و حکم صادر کن که
شماهم نمی خواد وکیل irandoosty بشید.
اگر کسی بخواهد وکیل دیگری بشود و او هم بخواهد موکل آن وکیل باشد ، آن وقت هیچ ربطی به هیچ حاکم فضولی ندارد.

علیرضا گفت...

جناب آریا سلام

اجازه دهید همان گونه که شما به آقا یا خانم irandoosty میگویید واقعاً متاسفم برای طرز فکرت ... من هم خدمت شما بگویم
واقعاً متاسفم برای طرز فکرشما نسبت به این استاد! استاد ِهنرمندی که به جهت ...... اشتباه گویی به حیثیت و وجه ی هنریِ هنرمند دیگری که درغربت و دور ازوطن است ، لطمه می زند وهیچ به روی خودش نمی آورد. و ارزش گذاری اش در مورد هنر بازیگری هنرمندان ایران اینگونه است که می گوید:

خوشبختانه حدود 5 سال است که کار نمی کنم،.... خوشبختانه!!!
خدمت ایشان عرض می کنم
روغن ریخته را نذر امام زاده نکنید.
استاد عزیز چهار پنج سال پیش متأسفانه برای شما اتفاق بدی افتاد که این همه سال گرفتار آن شده ایدو طبق همین عکس ها هنوز در خانه نیز مجبور به استراحت هستید.
وبازهم متأسفانه طی پنج سال گذشته نتوانسته اید که مقابل دوربین بازی کنید.
انشاالله که به زودی کاملاً خوب وسرحال می شوید ومثل گذشته بازی های خوب ویک برداشته مانند بازی های مرحوم کوئین از شما می بینیم.

استاد هشت سال پیش در مصاحبۀ با حمیده شریف راد می گوید: به جوان هایی که عاشق این کارند ، درس این رشته راخوانده اند وتلاش جدی می کنند پیشنهادمی کنم که قید بازیگری را بزنند و به دنبال یک شغل آبرومند بروند.
وامسال در گفتگو با نشریه قدیمی ها درپاسخ به- نوصیه شما به جوانان علاقه مند بازیگری می گوید: هنرپیشه باید همیشه از نظر سواد و کار شاخص باشد و در همه دنیا هنرمندان بزرگ، شاخص آن مملکت هستند.آیا این تناقض گویی ها نشان از آشفتگی فکری نیست ؟

ناشناس گفت...

ثریاخانم واقعا برات متاسفم ادب خودت رانشان دادی شما که اینقدر کم ظرفیت هستی بهتر است که اصلا بدون اینکه کسی ازشماخواسته باشددرکاری که به شما مربوط نیست دخالت نکنی !

سامان گفت...

سلام بنظر می رسد که افای کشاورز هنوز ازدواج نکرده اند نمی دانم که نظرم درست است یا خیر

آریا گفت...

آقای علیرضا سلام شمامی گیدحیثیت و وجهه هنری تعجب آوراست این حرف شما ! بازیگری که بابازی درصحنه های شرم آور سکسی درفیلمهای قبل ازانقلاب آیا سهمی دررواج فساددرجامعه نداشته آیا به چنین کاری باید گفت هنروبه چنین شخصی باید گفت هنرمند ؟

سیاوش گفت...

خانم ثابتی (nadarnad) غلطه (nadarand ) درسته !

رضایی گفت...

به نظر من یکی ازاسطوره های واقعی درعالم هنر بازیگری استاد کشاورزاست که نمونه بازیهای به یادماندنی او درسریالهای " هزاردستان " و "پدرسالار" وده ها فیلم وسریال دیگرشاهداین ادعاست .

کیانوش گفت...

آقای بهروز وثوقی ازطرف طرفدارانش اسطوره سینمای ایران نامیده میشه مگر ما درحال حاضر اسطوره دیگری نداریم نمونه اش آقای "اکبرعبدی " که هنربازیگری اش رادر دهها فیلم به یاد ماندنی به اثبات رسانده ؟

پارسا گفت...

خانم ثریا ثابتی شخصی که بانام ناشناس مخاطب شماست چه اشکالی دارد که ازنام ناشناس استفاده کند این اختیار را سایت محترم "قدیمی ها "به اوداده وآیاباگفتن اسمی مشکل حل میشه؟
آقای علیرضا ایراداتی که از آقای کشاورز گرفته اید را فقط خودایشان میتوانند پاسخ دهند وشاید دلایلی برای این حرفها داشته باشند که ماازآن بی اطلاعیم !

علیرضا گفت...

سلام واحترام به آقای آریا

دوست عزیز وقابل احترام - برای درک کامل و واقعی شرایط هر دورانی یا باید - در آن دوران با باورهای اجتماعی اش زندگی کرده باشیم و ضمناً دیدگاهی بی طرفانه و نگاهی تیزبینانۀ و اجتماعی داشته باشیم - یا غیر متعصبانه و آگاهانه شرایط غالب ِ فرهنگی / اجتماعی آن دوران را از منابع معتبر و بی غرض مطالعه کرده و سپس نتیجه را بی طرفانه تحلیل کرده باشیم، تا زه اگردر شرایط درک آزاد اندیشی باشیم آنرا درک می کنیم و آن وقت از هر مسئله وپدیده غیر خودی تعجب نمی کنیم .
البته ما پس ازاین مراحل هم می توانیم بگوییم : ایشان سهمی دررواج فساد درجامعه داشته اند ومن به بهروز هنرمند نمی گویم. اما در نگاه دمکراتیک معیار ومتر سنجش هنرمندی جدای از عقاید و ایدئو لُژی است .
در یک قیاس مع الفارق و به عنوان نمونه ی غربی می توان از خانم ِلنی ریفنشتال کارگردانِ مستند ساز دوران نازیسم درزمان هیتلر نام برد، که آثارش هنوز پس از هفتادو چهار سال مورد تأیید و تحسین ِ منتقدان واساتید دانشگاه های سینمایی و بینندگان فیلم های اوست. او علیرغم عقاید نژادپرستانه اش هنرمند بزرگی بود. البته بهروز وثوقی مردی آزاد اندیش و انسان دوست ومردم گرا و عدالت جو بوده وهست.

Unknown گفت...

پس اگر بهروز وثوقی عددی نیست چرا اجازه نمیدید کار کنه تو ایران..شما فیلم عبدی ببین ما فیلم وثوقی رو. چه حقی داره کشاورز به همکارش بد ترین توهن بکبه. چون تو فیلم هاش زن لخت بوده.پس چرا حسین گیل اجازه کار داره.اون که فقط نقش لاتارو بازی می کرد.

فرهاد گفت...

آقای علیرضا درجواب انتقاد شما از استادکشاورز که گفته : ( خوشبختانه حدود 5سال است که کار نمی کنم ...خوشبختانه!!! )
سایت محترم قدیمیها چنین توضیح می دهد :محمد علی کشاورز حدود پنج سال به دلیل شرایط نامساعد وهرج ومرج موجود برعالم سینما که امروزه گریبانگیر این عرصه گشته دست ازکار کشیده وامیدش به وضعیت مساعد وشرایط بهتراست !

آریا گفت...

دوست عزیز آقای علیرضاآنچه که شمافرمودید نمی تواند توجیح کننده عمل آقای بهروز وثوقی درآن دوران باشد زیرا در آنزمان هنرمندانی امثال آقای فرامرز قریبیان راهم داشتیم که درسیستم فعلی هم توانستند به کارخودادامه دهند
ایکاش آقای بهروزوثوقی این شجاعت راداشتندکه رسما ازملت ایران عذرخواهی کنند شایداین میتوانست کمی ازباری که درخلوت ایشان ازنظر وجدانی سنگینی می کردراسبکتر کند !

ناشناس گفت...

آقای علیرضا اینبار باید به شما گفت : روغن ریخته را نذر امامزاده نکنید !!!

ناشناس گفت...

irandoosty عزیز درمورد حسین گیل حق باشماست متاسفانه بعضی ها فرصت طلبند وخوب می توانند باچابلوسی از موقعیت بدست آمده استفاده کنند دراین مورد باشماموافقم .ناشناس 29 فروردین ساعت 22.08

خواننده ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ، ساعت ۱۳:۰۲ گفت...

بابا توهم زور میگی ها

عزیزم کسی که تو هشتادسالگی پاش شکسته و سه چهارساله که داره درمان میکنه (الحمدلله بهتر شده ولی هنوز کاملاً خوب نشده)
چه طوری می تونسته تو فیلمها بازی کنه ؟
خب حالا میگه : به دلیل شرایط نامساعد و هرج مرج موجود بر عالم سینما که امروزه گریبان گیر این عرصه گشته است، دست از کار کشیده و امیدش به وضیعت مساعد و شرایط بهتر است.
پس روغن ریخته ،می شه پای شکسته
ونذری امامزاده هم می شه،اعلام دلیل ایشان که می گه: بخاطر شرایط نامساعد و هرج مرج موجود در سینما 5 سال است بازی نکرده ام

ثریا ثابتی گفت...

دوست عزیز جناب آقای پارسا

از تذکر شما ممنونم
اما یک توضیح برای حل مشکل خودم می دهم .

[یک ناشناس میگوید : ثریاخانم واقعا برات متاسفم ادب خودت رانشان دادی شما که اینقدر کم ظرفیت هستی بهتر است که اصلا بدون اینکه کسی ازشماخواسته باشددرکاری که به شما مربوط نیست دخالت نکنی !
ناشناس دیگری می گوید: شما نمی خواد وکیل irandoosty بشید]

من گفتم : اگر مایل هستید نام تان را بنویسید، از چه می ترسید که می خواهید ناشناس باشید؟
شما می گویید این اختیار را سایت محترم "قدیمی ها "به اوداده . به خودی خود هرکسی در شرایط مباحث اینچنینی و آزاد، اختیار دارد اسمش را بنویسد یا نه- من می دانم که وبلاگ قدیمی ها یک نشریه آزاد است ، منظور من تشخیص خواننده (مثلاً خود من) برای شناخت یک ناشناس از ناشناس دیگر است ؛ حتی اگر یک شماره دو_سه رقمی قبل از نوشته شان بگذارند برای تشخیص آنها ازهم کافی است یا یک اسم مستعار که پاسخ گیرنده مشخص شود فقط همین.
مسلما ً همۀ این مسائل بستگی به رضایت خود شخصِ ناشناس دارد .

ناشناس گفت...

مگر خانم آذرشیوا هنرمند خوب قدیمی نبود که بخاطر وضعیت موجود درسینمای آنزمان ازسینما کناره گیری کرده ودرمقابل دانشگاه تهران آدامس فروشی کرد ؟

شهاب گفت...

بابا ایول به (خواننده 3 اردیبهشت 1393ساعت 13.02)بعد از خواندن اینهمه جروبحث
طرفداران آقایان کشاورز و بهروز وثوقی بانوشته شما خیلی حال کردیم و خندیدیم !

علیرضا گفت...

دوست عزیزم جناب آقای آریا

با سلام واحترام به شما
درمورد این نکته که فرموده اید : آنزمان هنرمندانی امثال آقای فرامرز قریبیان راهم داشتیم که درسیستم فعلی هم توانستند به کارخودادامه دهند.
ضمن احترام به هنرمند قدیمی فرامرز قریبیان . ابتدا عرض می کنم درآن دوران شرایط به گونۀ امروز نبود که اینقدر قدرت هنری بازیگران درجه یک به هم نزدیک باشد بلکه فقط تعداد محدودی ازهنرپیشگان ، یعنی بازیگران طراز اول ومحبوب ، ستاره های آن سینما بودند وتشخیص آنها ، از فروش فیلم ها ودستمزد شان واستقبال نشریات نسبت به آنها به آسانی میسّر بود ، همچنین معیار تعیین بازی خوب وبرتر با ملاک ومعیارهای امروز متفاوت بود ؛ مثلاً ژست ها ومِمیک صورت ونحوۀ بازی در صحنه های درگیری آن روزگارِ سینما ، وحتی غلو در بازی ارزش محسوب می شد ، شایدآن ملاک بازی ها امروزه برای بخشی از نسل جوان فیلم بین کمیک وغیرقابل باور باشد .به عبارتی باورپذیریِ مردم درآن روزگار آسان تر از امروز بود.
البته بازیگران مثل امروز به چند دسته (به مفهوم طبقه )تقسیم می شدند. این تقسیم براساس قوانین وقاعدۀ نوشته شده ومعینی نبود بلکه شرایط مردمی ومحبوبیت وفروش فیلم های آنان جایگاهشان را تعیین می کرد . در این بین – فردین - بهروز وثوقی- ناصر ملک مطیعی- فروزان – پوری بنایی – آذر شیوا بازیگران درجه یک و با دستمزد بیشتر بودند وسپس گوگوش - ایرج قادری- بیک ایمانوردی – وحدت – منوچهر وثوق - سعید راد- ظهوری - سپهرنیا - شهین – آرام – هاله – و ... - در درجه ی بعدی فروش فیلم ومحبوبیت قرار داشتند وهمینطور در دسته های بعدی کسانی دیگر بودند که البته گاه طی یک یا چند فیلم بسیار مطرح می شدند ویکی دوسال به سطح بالاتری می رسیدند ومجدداً به مکان خود باز می گشتند .
فرامرز قریبیان که در دو فیلم خاک و گوزنها به عنوان نقش مکمل یا نقش دوم بازی های بسیار خوبی انجام داد .در همان زمان قبل از انقلاب در بین فیلمهایش دو نقش بازی کرده که ایکاش آن دوفیلم را ببینید – فیلم " وقتی آسمان بشکافد" 1354- و فیلم " امشب اشکی می ریزد" 1357- به هر حال علت اینکه کسانی مثل مرحوم ایرج قادری یا سعید راد یا حسین گیل وزری خوشکام (زهرا حاتمی )و آفرین توانستند درسیستم بعدی هم به کارخودادامه دهند وبازی کنند ، به دلیل آنچه شما می گویید نبوده است .

آریا گفت...

دوست عزیز آقای علیرضاباسلام مثال خوبی آوردید از هنرپیشگان مردوزن آن زمان که درمیان آنها زنده یاد فردین و ناصر ملک مطیعی و پوری بنایی وآذز شیوا به چشم می خورد سوالی که از شمادارم این است آیاصحنه هایی که این هنرپیشگان بازی کردند به وقاحت صحنه هایی بود که آقای بهروز وثوقی بازی کرد حتی به قول یکی از بینندگان این سایت خانم آذرشیوا به خاطر اعتراض به این وضعیت به آدامس فروشی درمقابل دانشگاه دست زد ! درمورد آن چند هنرپیشه ای که نام بردید حق با شماست البته اگر معیار این رژیم منصفانه ودرست بود برخی از دست اندر کاران فعلی سینما از جمله آقای مسعود کیمیایی بخاطر کارگردانی فیلم گوزنها که دارای صحنه های بسیار وقیحانه ای بود که حتی درکمتر فیلم غربی هم میتوان شاهد آن بود نباید اجازه کار می گرفتند !

مهدی گفت...

آقای علیرضا شاید آقای آریا دوفیلمی که فرامرز قریبیان بازی کرده و شماادعا می کنید را ندیده باشند ولی من هر دوفیلم رادیده ام ولی چیز بدی در آنهامشاهده نکرده ام !

علیرضا گفت...

آقا مهدی
شما می گویید: من هر دوفیلم رادیده ام ولی چیز بدی در آنهامشاهده نکرده ام !
من هم چیز بدی در آن دو فیلم مشاهده نکرده ام ،از نظر من صحنه هایی که برای تفهیم وزیبایی شناسی هر فیلم لازم باشد باید به بهترین شکل هنری و با حفظ شرایط اجتماعی مخاطب در سینما نشان داده شود و کسانی که مخالف اینگونه فیلمها هستند به دیدن فیلم های مناسب خود بروند .

صحنۀ کوتاهی در فیلم "وقتی آسمان بشکافد " از قریبیان با هنرپیشۀ زنِ 17 ساله فیلم وجود دارد که این صحنۀمعاشقه ، آن زمان شایعۀ وجود عشق بین این دو نفر را در نشریات ِ وقت مطرح کرد.
در آغاز فیلم "امشب اشکی میریزد"ضمن تیتراژ ، داخل پارک نیز صحنۀ کوتاهی روی نیمکت بود که مرد دختر را می بوسید ولی در نسخه های ویدئویی خیلی کوتاه شده ولحظه ای است گذرا.

مهدی گفت...

آقای علیرضا آنچه را که خودتان درمورد این دوفیلم ذکر می کنید نسبت به آنزمان با آنچه که آقای بهروز وثوقی در فیلمهایش بازی کرده اصلا قابل مقایسه نیست !

آریا گفت...

دوستان عزیز " قدیمی ها " باعرض سلام وتشکر اززحمات شما لطفا برای حفظ بی طرفی جواب اینجانب به آقای علیرضا را منتشر کنید .باتشکر

علیرضا گفت...

با سلام به آقای مهدی دوست عزیز

به معنی این کلمه ها که گفته اید دقت کنید - نسبت به آنزمان – یعنی پذیرش شرایط فرهنگی توسط بخشی از جامعه ی99 درصد سینما رو . نسبت پذیرفته شده ی غالب درآن زمان . – اکثریت تماشاگران آن دوره به دیدن آن گونه فیلم ها می رفتند- همان زمان فیلم هایی از گونه ای دیگر مثل "طبیعت بی جان " یک اتفاق ساده " باغ سنگی " مغولها " هم ساخته می شد، که بیننده ای نداشت . درآن دوره آدم های صادق با خودشان و مقیّد ومؤمن به آداب غیر دمکراتیکِ متعصبانه و مُلزم به انجام التزامات مذهبی واعتقادی خودشان بسیار بودند و به سینما هم می رفتند ودراصول و رفتار و اعمالشان تابع دستورات مراجع شان بودند . ودیگرانی هم که چنین عقایدی نداشتند متناقضانه (پارادُکسیکال) تعصبی هم بر باورهای مذهبی شان نداشتند؛ برخی فیلم هارا می دیدند و بعضی دیگر را برحسب آنچه به قول آقای آریا شرم وحیا خوانده می شود را نمی دیدند .وکسانی هم اصولاً با نفس وجودی سینما مخالف بودند ؛ مثلاً درشهر قم یک سینما ساخته شد که بعداً آتش گرفت.
این وبلاگ که یک نشریه نوستالوژیک وخاطره برانگیز برای هنردوستان ومردم قدیمی اهل سینما است ؛ طبعاً مناسب دوستان متعصب مسائل جنسیتی نیست .
ای بسا تعصب و ناموس پرستی در موارد زیادی از قوانین شرعی هم سبقت می گیرد و آن رعایت ها ی فیلمسازان امروز را هم کم وناچیز وناقص می داند. شاید فیلم " طبقۀ حساس" به کارگردانی کمال تبریزی مصداق خوبی باشد برای پرستش ناموس .

علیرضا گفت...

با سلام به آقا مهدی

من دو نکته را اشتباه نوشته ام

1- در یادداشت 93/2/6 ساعت 8:02 - داخل پارک نیز صحنۀ کوتاهی روی نیمکت بود که.... غلط است.
آن صحنه در ساحل دریا در شمال است.
2- در یادداشت 93/2/6 ساعت 16:28 منظورم از - جامعه ی 99 درصد سینما رو – 99درصد از جمع همۀ کسانی بوده که در ایران به سینما می رفتند نه ازکل جمعیت ایران، - فقط ازجمع سینما رو ها - که ناقص نوشته ام.

مهدی گفت...

آقای آریای عزیز باسلام شما یک نفر رااز قلم انداخته اید وآنهم کسی نیست مگر جناب " فرامرز صدیقی " بازیگر فیلم " برهنه تا ظهر باسرعت " ساخته شده در سال 1355 که درحال حاظر مشغول بازی در سریالهای رژیم است
آنهم در نقش حاج آقاها !!! اینهم یکی دیگر از معیارهای منصفانه وزارت ارشاد

مهدی گفت...

دوست عزیز وفهیم آقای علیرضا متاسفانه شما نه جواب قابل قبولی به من دادید

نه به آقای آریا هی ازاین شاخه به اون شاخه پریدید دوست عزیز همان حرفی راکه به آقای کشاورز زدید به خودتان بر می گردانم : روغن ریخته را نذر امام زاده نکنید !

آریا گفت...

با سلام وعرض پوزش درجواب به آقای علیرضادرتاریخ 5 اردیبهشت ساعت 10.14 اشتباها نوشته ام آقای مسعود کیمیایی کارگردان " گوزنها "
منظورم فیلم " بلوچ " به کارگردانی آقای کیمیایی است نه گوزنها !

علیرضا گفت...

به دوست ِ ناهمخوان ومحترم وعزیزم

جناب آقای آریا
سلام
5 اردیبهشت پرسیده اید - آیاصحنه هایی که این هنرپیشگان بازی کردند به وقاحت صحنه هایی بود که آقای بهروز وثوقی بازی کرد؟ -
- وقاحت یعنی بی شرمی وبی حیایی وزشتی و ناهنجاری – قبلاً هم نوشتم؛ از نگاه من این صحنه ها درآن زمان نه بی شرمی بود ونه زشتی و ناهنجاری . درآن دوره برای سینمارو ها بسیار عادی وبسیار پذیرفتنی بود و حتی پیشکسوت های متعصبین هم درآن روزگار این فیلم ها را می دیدند
- پذیرفتنی بود ، مثل سینمای امروز که دیگر همه پذیرفته اند مثلاً زنی داخل اتاق در مقابل فرزندان وهمسرش با روسری باشد و یا موقع خواب در تابستان با روسری بخوابد.
- می توانستید صحنه ای را در فیلم نعرۀ طوفان ببینید که هنرپیشۀ اصلی فیلم خانم ایتالیایی ماریا آنتو نئولا دِ پائولیس را درکنار ساحلِ دریا عمیقآً وبه زیبایی تمام و مدل آرتیستی قدیم می بوسد (من وجه زیبایی شناسانه اش را تشریح کردم ؛تعیین درجۀ وقاحتش با متخصصین امر) یا هنرمند عزیز ودوست داشتنی دیگری که امروز بعد از 33 سال خوشبختانه در فیلمی بازی کرده را در فیلم "هاشم خان" ببینی و اگر مایل بودی بوسه اش بر خانمی که به زیبایی الیزابت تیلور بود را درجه بندی کنی . ویا در فیلمی از دهۀ سی بوسۀ عمیق ایشان بر خانم ویدا – ق که این خانم اهل اقلیت های مذهبی هستند. و البته این نکته در میزان درجه بندی شرم و زشتی کار ایشان نزد متعصبین تأثیر مثبتی برایشان داشته و دارد.
ضمنآ نوشته اید گوزنها دارای صحنه های بسیار وقیحانه ای بود که حتی درکمتر فیلم غربی هم میتوان شاهد آن بود نباید اجازه کار می گرفتند ! خدا را شکر که شما مسئول ادارۀ فرهنگ وارشاد این مملکت نشده اید . وگرنه کُل سینما را تخطئه می کردید.
کجا ی فیلم گوزنها دارای صحنه های بسیار وقیحانه ای بود؟؟؟!!!!!!
به قول مرحوم حاج تقی ظهوریِ ِ خدابیامرز : جل الخالق

آریا گفت...

آقای علیرضای عزیز سلام حالا چرا عصبانی میشید اولا که من تصحیح کردم که منظورم فیلم " بلوچ " بوده که اشتباها نوشته بودم " گوزنها " ثانیا آنچه که گفتید نظر شماست نظرمن نیست ثالثا شما به اسطوره ! سینمای ایران علاقه مندید وروی ایشان تعصب دارید خوب منهم روی هنرمند مورد علاقه ام آقای کشاورز تعصب دارم اینکه دیگر دعواندارد ولی دیگه نگید " روغن ریخته رانذر امام زاده نکنید " چون کار به اینجا می کشدوباعث عصبانیتتان می شود !!!

علیرضا گفت...

به دوستان عزیزم آقایان آریا و مهدی

متاسفم که نتوانستم جواب قابل قبولی به شما وآقای آریا بدهم
ومعذرت می خواهم اگر هی ازاین شاخه به اون شاخه پریدم.

من واقعاً نمی فهمم کدام روغن ریخته را نذر امام زاده کرده ام واصولاً مِصداق این ضرب المثل در مورد نوشته های من کدام معنا وکدام قسمت است؟

امید وارم که در بحث وگفتگوهای دیگری بتوانم چیزی ازشما دوستان واز دیگران بیاموزم

خدا نگهدار تا چالش و اختلاف نظری دیگر وتلاش برای قانع ساختن یکدیگر.

آریا گفت...

دوست عزیز وفهیم ودائره المعارف فیلمهای قدیمی فارسی باسلام راستش رابخواهیدمن هم نمیدانم کدام روغن ریخته را نذر امام زاده کرده ام به هرحال برایتان آرزوی موفقیت میکنم خدانگهدار
ضمنا از دوستان عزیز سایت " قدیمی ها " بخاطر انعکاس کامل وبیطرفانه این گفتگوها صمیمانه سپاسگزارم موفق باشید .

مهدی گفت...

آقای علیرضای عزیز موفق باشید .

علیرضا گفت...

جناب آقای مجتبی نظری دوست عزیز ، ضمن عرض سلام واحترام خواهش می کنم این نوشته را دراین صفحه بگذارید (بار دوم است که این مطلب را می فرستم)

با سلام مجدد به دوست عزیز ومحترم جناب آقای آریا

متوجه سؤ تفاهمی شدم که مجبور شدم توضیحی بدهم
من فقط خطاب به جناب آقای کشاوز گفته ام - روغن ریخته را ......

میتوانید به نوشتۀ من در۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ساعت ۱۷:۲۴- نگاه کنید ،
نوشته ام
واقعاً متاسفم برای طرز فکرشما نسبت به این استاد! استادِ هنرمندی که به جهت ...... اشتباه گویی به حیثیت و وجه ی هنریِ هنرمند دیگری که درغربت و دور ازوطن است ، لطمه می زند وهیچ به روی خودش نمی آورد. و ارزش گذاری اش در مورد هنر بازیگریِ هنرمندان ایران اینگونه است که می گوید:
خوشبختانه حدود 5 سال است که کار نمی کنم،.... خوشبختانه!!!
خدمت ایشان عرض می کنم (یعنی خدمت آقای کشاورز) نه شما
روغن ریخته را نذر امام زاده نکنید.

هیچ کجا به شما یا دیگری چنین جمله ای نگفته ام.

والبته شخصی هم خطاب به خواننده ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ، ساعت ۱۳:۰۲
هم توضیح واضح ومشخصی داده اند به این ترتیب :

بابا توهم زور میگی ها
عزیزم کسی که تو هشتادسالگی پاش شکسته و سه چهارساله که داره درمان میکنه چه طوری می تونسته تو فیلمها بازی کنه ؟
خب حالا میگه : به دلیل شرایط نامساعد و هرج مرج موجود بر عالم سینما که امروزه گریبان گیر این عرصه گشته است، دست از کار کشیده و امیدش به وضیعت مساعد و شرایط بهتر است.
پس روغن ریخته ،می شه پای شکسته
ونذری امامزاده هم می شه،اعلام دلیل ایشان که می گه: بخاطر شرایط نامساعد و هرج مرج موجود در سینما 5 سال است بازی نکرده ام ۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ -ساعت ۲۱:۲۱

ببخشید دوستان عزیز ؛ امید وارم همیشه سلامت باشید

آریا گفت...

دوست عزیز وفهیم آقای علیرضای عزیز بسیارسپاسگزار از توضیحی که دادید تازه اگرمخاطب شما منهم بوده باشم هیچ اشکالی ندارد از آشنایی با شما بسیار خوشوقت شدم با آرزوی سلامتی وموفقیت برای شما ارادتمند آریا از کرمانشاه