۱۳۹۳ فروردین ۲۹, جمعه

فرزانه تاییدی، نوستاره ای با ده سال سابقه بازیگری

اکثر سینماگران بومی ما استعداد عجیبی در مزخرف سازی دارند! و اگر این استعداد را در ساختن کارهای اصیل بکار برند، بی تردید سینمای ما پیشرفتی سریع خواهد داشت.

فرزانه می گوید اولین سوال فیلمسازان اینست: «خانم امکان لخت شدن شما چقدر است؟»
«اکثر سینماگران بومی ما استعداد عجیبی در مزخرف سازی دارند! و اگر این استعداد را در ساختن کارهای اصیل به کار برند، بی تردید سینمای ما پیشرفتی سریع خواهد داشت. درست است که در سینما، تجارت را نباید از نظر دور داشت اما در اینجا هدف فقط گیشه است!»
«دو روز مانده به شروع فیلمبرداری تازه به فکر انتخاب هنرپیشه می افتند. وقتی سناریو را برای مطالعه مطالبه میکنی می گویند: وقت نیست، یا دو سه نسخه بیشتر نیست که به هنرپیشگان نمی رسد. این سینما نیست کلاشی است».
«این چه سینمائی است که برای اکثر دستاندرکارانش فقط یک چیز مطرح است: سکس ... و اولین سوالشان این است: خانم امکان شما در لخت شدن چقدر است؟ در حالیکه من ضعفی در بازی خود نمی بینم که متوسل به سکس بشوم».
«اصلا نمیفهمم چرا فیلم می سازند و اسم سینما و یکی دو تا فیلمساز خوبی را که داریم خراب می کنند. بیایند شو بگذارند! در آن صورت اقلا می شود گفت کارشان اصالت دارد».
«هر فیلم باید حداقل سه چهار ساعت تماشاگر را به فکر وا دارد اما فیلم های ما آنچنان سطحی است که حتی ده دقیقه هم فکر را مشغول نمی کند.»
رو در روی خانم زیبائی نشسته ام که موهایش چون آبشاری از طلا روی شانه هایش فرو آمده و موجی از احساس در دریای سبز چشمانش غلیان دارد. او یک ستاره است، هنرمندی با نام فرزانه تائیدی. حدود 29 سال بیشتر ندارد اما بیش از ده سال به اصطلاح خاک «سن» خورده است و 30 نمایشنامه صحنه و 120 پیس تلویزیونی حاصل کار اوست. یک دوره هشت ماهه تاتر را در واشنگتن طی کرده و سه سال از پنج سال دوره هنرپیشگی کالج معروف «سنتامونیکاسیتی» کالیفرنیا را گذرانده است و حالا با چنته ای پر از تجربه هنری باز آمده تا در تاتر و سینما تواما فعالیت کند. در مورد کالج مزبور و اینکه چرا آن را به پایان نرسانیده است اینگونه توضیح می دهد:
«به طور کلی کالیفرنیا، لوس آنجلس و هالیوود مرکز ترتبیت هنرپیشه است و سنتامونیکاسیتی یکی از معروفترین کالج های کالیفرنیاست. اهمیت این کالج یکی هم در این است که هنرپیشگان معروفی چون مارلون براندو، جیمز دین و بن گازارا از آنجا فارغ التحصیل شده اند. تصور نکنید که می خواهم خودم را هم سطح آنها معرفی کنم فقط منظورم این است که آنها هم این کالج را تمام کرده اند. دوره کالج پنج سال است اما به خاطر پول نداشتن نتوانستم آن را به پایان برسانم. روزها مجبور بودم برای امرار معاش کار کنم. بنابراین وقت کم می آوردم و این مدت سه سال را نیز در کلاس های شبانه گذراندم.
در همین مدت واحدهای مختلف هنرپیشگی، تکنیک و تا اندازه ای کارگردانی تاتر را گذراندم. به علاوه با گروه های مدرسه در محیط دانشگاه نمایشنامه هائی روی صحنه می آودیم. از میان همین کلاس ها و برنامه هاست که دری به تخته می خورد و ناگهان ستاره ای کشف و مشهور می گردد. تلاشی هم برای راه یافتن به هالیوود کردم اما بی فایده بود! فراموش نکنید که من با اینکه مهاجر بودم و مکانات یک امریکائی را داشتم و با تمام تسلطی که به زبان انگلیسی پیدا کردم، به هر حال یک خارجی بودم. هم ته لهجه ای داشتم و هم کار برایم تا حدودی محدود بود و فقط می توانستم رل هائی را بازی کنم که لهجه ام به نحوی توجیه شود. من نه خودم را گول را می زنم و نه به خودم دروغ می گویم. آنجا مدرسه ای بود که تعداد بی شماری هنرجو از سراسر دنیا داشت و درآن میان طبعا بودند کسانی که از نظر هنر و زیبائی بر دیگران برتری داشتند و همین نسبت شانس را کم می کند. من چون دقیقا به وضع آنجا و راه یافتن به هالیوود وارد هستم، وقتی در مجلات می خوانم که از فلان هنرپیشه ایرانی دعوت شده به هالیوود برود سخت متعجب می شوم.


فرزانه تاییدی

از فرازنه سوال می کنم با اینهمه بدبینی که به سینما و سینماگران ایرانی دارد چرا به سینما روی آورده است؟ می گوید: «اولا من هنوز یک هنرپیشه تاتر هستم و بیشتر وقتم را در این راه صرف می شود. تئاتر زندگی است اما سینما امکان بیشتری برای ارائه کار دارد. من هنوز خوردم را به سینما نفروخته ام! برای هر نمایشنامه تلویزیونی یک ماه و برای هر نمایشنامه صحنه حدود سه ماه روزی سه تا چهار ساعت کار مداوم می کنم. اما کار سینما را هم خیلی دوست دارم. برای اولین بار به دعوت حسین رجائیان که تحصیلات خود را در لوس آنجلس به اتمام رسانیده ست در فیلم «هشتمین روز هفته» شرکت کردم. در این فیلم با علی شاهیلانی و ژاله سام و محسن سهرابی همبازی هستم.
اواسط این فیلم بود که از طرف آقای فردین برای ایفای نقش یک زن روسپی در فیلم «جهنم + من» دعوت شدم. از آن به بعد هم چند پیشنهاد به من شده که همه را یکجا رد کرده ام! دلیلش هم همان مطالبی است که در آغاز گفت و گو به آنها اشاره کردم. سینمای حرفه ای بمن با وجود ده سال سابقه کار تئاتر به چشم یک هنرپیشه تازه کار نگاه می کند و به خود اجازه می دهد تمام ظلم هائی را که به یک هنرپیشه تازه کار وارد می کند به من هم روا دارد! البته من کار در سینما را ادامه می دهم مشروط بر اینکه از طرف سینماگران واقعی، آنها که سینما را دوست دارند، دعوت شوم. با آنها کار می کنم نه با آنهائی که از سینما برای نشان دادن عقده های شخصی استفاده می کنند! یک آرتیست باید آرتیستی فکر کند، نباید متظاهر باشد. بهتر است خودش باشد. با گذشت و بدون عقده!
فرزانه تا حدودی حرف هایش را زده است بهتر است به عنوان حسن ختام کمی هم به عشق و ازدواج بپردازیم. نتیجه اینکه فرزانه خانم 19 ساله بوده که اولین نمایشنامه تلویزیونی را با نام «مزرعه سبز» بازی می کند. استقبال از کار او موجب می شود تا در اداره تاتر وزارت فرهنگ و هنر ماندگار شود. به اقتضای کار با پرویز کاردان آشنا، و به فرزانه کاردان مبدل می شود! حاصل این ازدواج بی فرجام پسر 8 ساله ای به نام کیوان است. مدتی پس از متارکه به قول خودش به علت خستگی از محیط و ایجاد تنوعی در روحیه چمدان ها را می بندد و راهی امریکا می شود.

برداشت از سایت فرزانه تاییدی
چاپ شده در مجله زن روز - شنبه بیست و هفتم آبان 1351
رپورتر: مریم اتحادیه

۸ نظر:

روشن گفت...

سلام به همه دست اندرکاران قدیمی ها
بسیار از خواندن این مصاحبه لذا بردم و پی بردم که چقدر خانم تاییدی روشت و واضح درباره سینما صحبت کردن.
آفرین به خانم تاییدی

لطفعلی بیانی گفت...

آقای روشن یا...

لذا بردم و پی بردم
چقدر خانم تاییدی روشت و واضح درباره سینما صحبت کردن. یعنی چه؟

لذا یعنی : ازاین رو ، ازاین جهت، به این دلیل

اما نمی شود فهمید روشت raveshat بوده یا rooshet است در هردوی این دو صورت بی معنی است ، مگر آنکه خواسته ای بنویسی روشن که معنایش همان واضح و نورانی است.
یعنی باید اسم یا شناسنامۀ خودتان را بنویسید!!!!

شعله افشار گفت...

با سلام وعرض احترام

خانم فرزانه تأییدی هنرمند بزرگ وقدیمی . فرموده اید که اولین بار به دعوت حسین رجائیان در فیلم «هشتمین روز هفته» شرکت کردم. اواسط این فیلم بود که از طرف آقای فردین برای ایفای نقش در فیلم «جهنم + من» دعوت شدم.درحالی که ترتیب آگهی تبلیغ و معرفی این دوفیلم در روزنامه های اطلاعات وکیهان تاریخ دیگری است .اکران «جهنم + من» از 17 آبان 1351 بوده وزمان اکران فیلم «هشتمین روز هفته» یک سال بعد یعنی اول آذر 1352 درج گردیده است علت آن چیست؟

شیلا گفت...

مجتبی خان نظری سلام . شما چند باره قول گفتگو با خانم تاییدی را داده اید ولی انجام ندادید؟ دلیلش چیست؟
خانم فرزانه تاییدی ما شما را بسیار دوست می داریم.

گروه قدیمی ها گفت...

خانم شیلا سلام
من همیشه با خانم تاییدی در تماس هستم و درباره گفتگو هم با این عزیز صحبت شده و در آینده نزدیک به مرور انجام خواهد شد...
موفق باشید

قائم مقامی گفت...

با سلام
به نظر من فرزانه تاییدی با نقش های بسیاری در تئاتر و اندک بازی هایی در سینما، نقشی بسیار موثر در هنر ایران دارد.
درود به شرف فرزانه تاییدی و امیدوارم همیشه سلامت باشد.
آقای نظری امیدوارم این گفتگو با این هنرمند برجسته هر چه زودتر انجام شود چون فکر می کنم خانم تاییدی حرف های زیبایی برای گفتن دارند همانگونه که صحبت های ایشان در گذشته بسیار به جا و جذاب بوده است.

شهرام ملکی گفت...

با سلام وتشکر از مسئولان نشریه زیبا ولذت بخش "قدیمی ها"
جناب مجتبی خان عزیز
من چند بار یادداشت هایی در مورد خانم فرزانه تأییدی هنرمند تئاتر و سینما نوشته ام که شما آن را در بخش ارسال نظر قرار نداده اید . لطفاً همۀ نوشته ها وسؤال هایی که از هنرمند گرامی خانم تأییدی پرسیده می شود را در نشریه منتشر کنید.
برای من سؤال بزرگی شده که آیاایشان از مطالب خلاف نظرشان ناراحت می شوند یافقط احتیاط شماست که همۀ نوشته ها راجع به ایشان رادر نشریه تان نمی گذارید؟

nasrin گفت...

خداییش به این میگن هنرمند . کم بودند زنانی که در سینمای قبل از انقلاب حاضر نشدند فقط ابزار سکس باشند.