جوانان امروز: من متولد تهران هستم، اصول آشنائی
من با موسیقی از پدرم که نوازنده ویلون بودند آغاز شد، و بعد از اتمام تحصیلاتم به
هنرستان عالی موسیقی راه پیدا کردم و با اساتید مختلفی چون میشل خوتسیف، هوشنگ سنجری
و محمد پورتراب کار کردم.
البته باید بگویم آندوره هر هنرجوئی که پا به هنرستان
عالی موسیقی می گذاشت، یک مشکلی بود با نبود کافی سازهای مختلف به تعداد هنرجوبان برای
همین من در یک برهه به اجبار نوع ساز خود را تغییر داده و در محضر مرتضی حنانه برای
یادگیری فرنچ هورن (شیپور فرانسوی)…
من در سن چهارده سالگی شروع به کار با ارکستر بزرگ
رادیو کردم، و با اساتیدی چون ایرج گلسرخی و فریدون شهبازیان نکته جالب اینجا بود که
چون زیر سن قانونی بودم، به همین دلیل خانم هوشنگ ظریف حقوق مرا به جای من دریافت و
بعد به من می داد. به هر صورت از همان مقطع شروعی بود برای همکاری من با ارکستر های
مختلف رادیوئی، ولی از نظر قانون هنرستان عالی موسیقی ما نمی بایست که در ارکستر رادیوئی
می نواختیم به هر دلیل که این قانون بود، ولی این مانع از رفتن من برای نواختن در ارکستر
ها ی رادیوئی نمی شد گرچه چند باری هم برای تخطی از قوانین من جریمه شدم.
کم کم من توانستم با گروه های موسیقی بیرون از
رادیو آشنا شده، و با آنها شروع به همکاری کردم به طور مثال در نواختن آهنگ فیلم «قیصر»
که از ساخته های آقای منفردزاده است من هم شرکت داشتم و همینطور موسیقی متن فیلم «گوزنها»،
موزیک متن فیلم «گاو» که کاری از دکتر هرمز فرهت بود، و خیلی کارهای متفاوت دیگر در
کارنامه خود دارم. در تمامی این موسیقی ها من وبلون سل نواخته ام.
همینطور در نواختن ویلون سل در موزیک متن های سریال
هائی چون «سلطان صاحبقران»، «سلطان و شبان» و آخرین کارم هم نواختن در متن موزیک سریال
«امیر کبیر» بود…
بعد شروع کردم به همکاری در گروه هائی موزیک پاپ
و با آقای واروژان همکاری کردم. بعدها توسط آشنائی ام با آقای سیروس شاملو و فرشید
نسرین راه به موسیقی تئاتر پیدا کردم. بعد از آن راه پیدا کردم به ارکستر سمفونی تهران
و مدت پنج سال کار با فرهاد مشکات را در کارنامه هنری خود دارم، در همان زمان دو بورسیه
از اداره فرهنگ و هنروقت گرفته و به آلمان و اتریش رفتم و پس از گذراندن دوره های موسیقی
به ایران بازگشته و با ارکستر مجلسی برای مدت پانزده سال کار کردم، ارکستر مجلسی، گروه
ارکستری بود که نیمی از گروه آن را نوازندگان چیره دست خارجی تشکیل می دادند، به واسطه
چگونگی شکل گیری این ارکستر معمولأ از هنرمندان کشورهای دیگر دعوت به عمل می آمد تا
با هم تمرینات بسیاری کنیم که خوب بسیار تجربه عالی می توانست باشد.
در دوران همکاری خود با ارکستر مجلسی، بارها در
مراسم و برنامه های جشن هنرهای شیراز شرکت داشتم، و همچنین در فستیوال های مختلف بین
المللی شرکت داشتم. اصولأ بافت کاری ارکستر مجلسی اینچنین بود که ما در اقصی نقاط دنیا
برنامه اجرا می کردیم و این موقعیتی بسیار عالی برای ما بود.
در اواخر سال پنجاه و هفت بود که ما در گروه ارکستر
مجلسی دو صفحه توسط کمپانی EMI
ضبط کردیم که بر روی هر صفحه یکسری از آثار موسیقی باروک پر شده بود
به رهبری امیل چاکاروف تهیه نمودیم که به دلیل تحولات داخل ایران به بازار ارائه نشد
ولی خوشبختانه هر یک از نوازندگان یک نسخه از این دو صفحه را در آرشیو خود باید داشته
باشند.
تأثیر انقلاب و تحولات پس از آن و منع موسیقی و
مسائلی از این دست در زندگی هنری شما چه بود؟
پس از تحولات ایران به واسطه تجربیاتی که در هنرستان
عالی موسیقی و فعالیت های دیگرم کسب نموده بودم بیشتر سرگرم شروع تدریس موسیقی در مدرسه
باغچه بان و هنرستان عالی هنرشدم و همینطور
مشغول تهیه گروه های مختلف نموده و در ایام جنگ خوب به خاطر دارم که برای جمع
آوری کمک های مالی برای جنگ زدگان فعالیت می
کردیم، از نواختن موزیک در انجمن های فرهنگی مختلف گرفته تا حتی پارک ها که معمولأ
با مخالفت مأمورین مواجه می شدیم در دوره های اول انقلاب. از دیگر فعالیت هایم همکاری
ام با گروه موسیقی کلایسک در ضبط آهنگ های شجریان و یا موسیقی متن دکلمه های شاملو
(سکوت سرشار از ناگفته هاست) و… فعالیت های دیگری از این دست.
کمی از فعالیت های خود پس از خروج از ایران برای
ما خوانندگان ما بگوئید..
در اینجا هم با گروه های مختلف موسیقی همکاری دارم
و از طریق همکاری با این ارکسترها من توانستم اقامت خود را در امریکا بگیرم، ولی باید
بگویم همکاری من با گروه های موسیقی در امریکا به هیچوجه مانع از این نشد که من به
هنر موسیقی و عشقی که به موسیقی ایرانی دارم پشت کرده و یا غافل شوم. البته ساخت و
خلق آثار هنری سرمایه لازم دارد و من تا اینجا توانسته ام فقط چندین کاررا با هزینه
شخصی خود ضبط کنم که خوب به دلیل امکانات محدودی که در استودیودارم از کیفیت باید و
شاید برخوردار نیستند.
نکته ایکه خیلی مهم است، عدم علاقه سرمایه گذاران
برای ضبط موسیقی های کلاسیک است، سرمایه گذاران ترجیح می دهند در زمینه موزیک پاپ فعالیت
داشته باشند که هم زود بازده است و هم طرفدار بیشتر دارد، البته در داخل ایران موسیقی
کلاسیک جایگاه بهتری دارد ولی خوب در خارج از ایران یک هنر رو به زوال است و این دغدغه
تمامی کسانی است که چون من در این زمینه فعالیت دارند. بسیاری از دوستان هستند که مایل
هستند کارهای هنری انجام دهند ولی به دلیل نبود حمایت های مالی نمی توانند.
خبر هائی از شکل گیری سندیکای هنرمندانی در لوس
آنجلس به گوش می رسد، آیا شما فکر می کنید با تشکیل این سندیکا کمی از دغدغه های هنرمندان
کاسته شود؟
این سندیکا، سندیکای خواننده های موزیک پاپ است
و فقط در رابطه با مسائل آنان فعالیت خواهد داشت، نه هنرمندان و تا کنون هم فقط برخی
ازخوانندگان پاپ در این سندیکا عضو شده اند و عمده علت تصمیم گیری برای وجود چنین سندیکائی
فقط و فقط در خصوص مسائل ومنافع خوانندگان پاپ است.
شما در تلویزیون اندیشه نیز برنامه دارید؟
بله روزهای چهارشنبه ساعت 5 به وقت محلی در تلویزیون
اندیشه برنامه دارم و در این برنامه سعی بیشتر من این است تا به معرفی هنرمندان بپردازم،
هنرمندانی که زحمت کشیده و درس خوانده اند و نقش در خلق آثار هنری دارند، حال از هنر
موسیقی گرفته تا حتی نقاشی و دیگر هنرها… و خوب می دانید در درجه اول من این تلاش را
برای این می کنم که هنرمندان واقعی را که برخی تا کنون گمنام مانده و مردم با آنها
آشنائی ندارند را معرفی کنم، و به دلیل تجارب هنری که خودم حداقل در زمینه موسیقی دارم
به نظرم بهتر می توانم دیدگاه های آنها را درک و با دغدغه های فکری و هنری شان ارتباط
برقرار کنم و بگوش مردم برسانم …
برای مثال همین چند وقت پیش از یک نمایشگاه نقاشی
دیدن و از سه نقاش که کارهایشان را در نمایشگاه قرار داده بودند مصاحبه ای داشتم و
خوب بعد از پخش این برنامه با من تماسی داشتند که یکی دو تا از تابلوهایشان را فروخته
اند و منبع اطلاع دوستان هم برنامه من در تلویزیون اندیشه عنوان شده بود… که خوب این
موجبات خوشحالی مرا بوجود آورد که توانسته بودم برای شناساندن سبک و کار این هنرمندان
عزیز نقش داشته باشم. البته از چهره های بنام موسیقی هم دعوت می کنم ولی عمده تلاشم
شناساندن نسل جوان است.
به هر حال می بایست فارغ از نیازهای روزمره زندگی
به فکر حمایت از نسل جوان خود باشیم نسلی که بدون حمایت های مالی و معنوی ما نخواهند
توانست در عرصه های هنری و علمی و فرهنگی موفق باشند… خصوصأ در زمینه فرهنگی و هنری،
پس بیائید با هم در این راستا قدم برداریم و نگذاریم که جوانان ما به دلیل عدم حضور
فعال ما برای حمایت از آنها یا از هنر و خلق آثار هنری فاصله بگیرند به دلیل نبود معاش
کافی برایشان در این رشته و یا اینکه جذب هنر و موسیقی خارجی شده و برای جذب آنان کمی
دیر شده باشد. دوستان امروز باید به فکر باشیم.
با سپاس از وقتی که به ما دادید و امید به اینکه
آینده ای روشن در انتظار هنرمندان ما در رشته
های مختلف هنری باشد و سپاس و درود به افرادی دلسوز و مهربان چون شما برای حمایت از
جوانان و فرهنگ و هنر ایران. دوستان و خوانندگان از شما دعوت می کنیم که هر چهارشنبه پنج بعد از ظهر دیدن
برنامه «ضیافت با همایون خسروی» را که از تلویزیون اندیشه پخش می شود دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر