۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

سیامک اطلسی: بازیگران بسیار خوبی داریم که سال هاست خانه نشین شده اند

سیامک اطلسی جزو هنرمندانی است که هم در عرصه تصویر به عنوان بازیگر و کارگردان و هم در رادیو و دوبله تجربیات بسیاری دارد.
به گزارش بانی فیلم، وی این اواخر سریال «تعبیر وارونه یک رویا» را روی آنتن شبکه اول داشت که نخستین همکاری وی با فریدون جیرانی محسوب می شود. وی حضور کوتاهی در این سریال داشت، اما نقش پدر هاشم و یک فرد الکلی را به قدری خوب و تاثیر گذار بازی کرد که با وجود کوتاهی نقشش توانست به یکی از نقشهای ماندگار تبدیل شود. با این حال گله کوچکی از تلویزیون داشت که در خلال مصاحبه بیان کرد. اینکه با وجود یک ماه و نیمی که از پایان بازی او گذشته، اما تلویزیون هنوز با تهیه کننده تسویه نکرده و او نیز نتوانسته دستمزد خود را دریافت کند. با این حال درباره نقشی که در این سریال ایفا کرده و فعالیت های اخیرش و همچنین وضعیت سینما و تلویزیون حرف های مهمی داشت که در ادامه می خوانید...

سیامک اطلسی

آقای اطلسی شنیده شده که برخی سکانس های شما در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به دلیل نشان دادن تصاویر نوشیدنی الکلی در پخش حذف شده است. در ابتدا در این باره توضیح می دهید؟
بله. البته خیلی در جریان اینکه تا چه حد سکانس های من حذف شده نیستم. اما به دلیل نقشی که من در این سریال بازی کردم که فرد الکلی بود، به هر حال در برخی سکانس ها نوشیدنی های الکلی وجود داشت که به صلاحدید تلویزیون هنگام پخش حذف شد.

فرصت می کنید بیننده سریال باشید که در جریان سکانس های حذف شده قرار بگیرید؟
بله، سریال را دنبال می کنم. از کلام و بیان حذف نشده فقط بخشهایی بوده که نباید دیده می شده و به همین دلیل از کار حذف شده است. اما آنقدر محسوس نیست که به بازی ها لطمه زده باشد. چون ما قصد داشتیم عاقبت زندگی یک فرد الکلی را نشان دهیم.

تا به حال چنین نقشی را بازی کرده بودید؟
تا به حال برایم پیش نیامده بود که چنین نقشی را بازی کنم، اما می دانستم که چه اتفاقاتی برای چنین افرادی می افتد و چگونه باید این نقش را بازی کنم. بنابراین سعی کردم با کمک آقای جیرانی همین موارد را با وجود حضور کوتاهی که در سریال داشت، در بازی ام نشان بدهم و به اصطلاح این نقش را دربیاورم. درکنار این ویژگی که داشت، آدم مظلومی بود و من هم دوست داشتم این ویژگی را در این شخصیت نشان بدهم. خوشبختانه هم آنطور که می خواستم شد. با وجود اینکه نقش کوچکی بود، اما خوشحالم که دیده شد. از طرفی برای بیننده ها هم باور پذیر بود.

نخستین همکاری شما با آقای جیرانی چطور شکل گرفت؟
زمانی که آقای جیرانی به دنبال بازیگری برای این نقش می گشت، آقای مطمئن زاده که یکی از دوستان مشترک من و آقای جیرانی هستند، من را برای این نقش به کارگردان معرفی می کنند و با من تماس گرفتند و من هم برای صحبت درباره کار رفتم. اما هنوز فیلمنامه را نخوانده بودم که برای این نقش پذیرفته شده و فیلمنامه نخوانده بازی ام شروع شد. فقط آقای جیرانی درباره نقش توضیحاتی به من دادند.

با این حساب تصویربرداری آغاز شده بود که شما به گروه پیوستید؟
بله، اتفاقا گروه تازه از ارمنستان بازگشته بودند و سکانس های خارج از کشور را فیلمبرداری کرده بودند.

از حال و هوای همکاری با آقای جیرانی و نوع کارگردانی وی در این سریال بگوئید.
به نظر من نوع کارگردانی آقای جیرانی خاص و ویژه است. از زمانی هم که کار پخش شده، خوشبختانه توانسته مخاطبان خودش را پیدا کند و مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل من هم به خاطر اعتمادی که به او داشتم، بازی در این سریال را سریع پذیرفتم و از حضور در این کار هم راضی هستم. یعنی چشم بسته کار را قبول کردم، اما خوشحالم که با آقای جیرانی همکاری کردم.

پیش از این سریال تجربه حضور در فضای امنیتی جاسوسی را داشتید؟
البته من نقش های زیادی را در طول این سال ها بازی کرده ام، اما به این شکل تا به حال تجربه نکرده بودم. البته من در این سریال جزو بخشهای مربوط به مسائل امنیتی نبودم و فقط پدر جوانی را بازی می کردم که درگیر این مسائل شده بود. البته باید منتظر بود و دید تا در انتها کار به کجاها کشیده خواهد شد.

تا اینجای کار چه بازخوردی از سریال و بازی خودتان گرفتید؟
تا جایی که من در جریان هستم و برخورد مردم و اطرافیان را می بینم، خوشبختانه مخاطب از کار و بازی من راضی بوده است. سال ها بود که من را با سریال «پدر سالار» می شناختند، اما با پخش این کار به گونه ای من را حالا با این نقش می شناسند. یعنی همان اتفاق سال ها پیش با یک نقش کوچک در این سریال باز برای من افتاد.

گویا در سریال «معمای شاه» نیز حضور داشتید؟
بله، البته «معمای شاه» یکی از سریالهای عظیم تاریخی است و بازی من دو سال پیش تمام شد. من در این سریال نقش شاپور بختیار را بازی کردم که 37 روز نخست وزیر بود. من در سه چهار قسمت این سریال بازی کرده ام.

از تجربه حضور در کارهای تاریخی و جذابیت چنین نقش هایی بگوئید. البته در «مختارنامه» نیز تجربه چنین فضاهایی را داشتید.
آقای ورزی خیلی برای این سریال زحمت کشید. البته آقای میرباقری نیز کار بسیار خوبی ساختند و نقشی که من در آن سریال هم بازی کردم خوشبختانه دیده شد. به هر حال کارهای تاریخی و نقشهاییکه در این فضاها وجود دارد، برای بازیگران جذابیت دارد. برای من هم این دو تجربیات خوبی بودند.

سال ها پیش شما در زمینه کارگردانی هم تجربیاتی خوبی داشتید. چه اتفاقی افتاد که این روند ادامه پیدا نکرد؟
اتفاقی که افتاد بدین شکل بود که به هر حال کار کردن نیاز به سرمایه گذار دارد. من هنوز هم آمادگی کار دارم. حتی فیلمنامه آماده برای کار در دست دارم و هر زمان که شرایط مهیا شود، علاقه مند هستم که باز هم فیلم بسازم، اما برگشت سرمایه در فیلم سازی خیلی مهم است. در شرایطی که سینما دارد، باید فیلمهایی ساخته شود که بتوان فروش فیلم و بازگشت سرمایه را تضمین کرد. به همین دلیل سرمایه گذار باید در این زمینه اعتماد داشته باشد. به همین دلیل نمی توان خیلی جدی به این مقوله پرداخت. این همه فیلم در طول سال ساخته می شود، اما فقط تعدادی از آنها می توانند پول خود را باز گردانند. بیشتر سرمایه گذارها در این کار متضرر می شوند. اما اگر شرایط چه در سینما و چه در تلویزیون مهیا شود، من آمادگی کامل برای کارگردانی دارم.

فکر می کنید در این چند سال اخیر چه اتفاقی رخ داده فیلم هایی که ساخته می شوند نمی توانند بازگشت سرمایه داشته باشند و در کنار سینما، تلویزیون هم مخاطبان بسیاری را از دست داده است؟ آیا سلیقه مردم نسبت به سال های گذشته تغییر کرده و یا جذابیت فیلم ها و سریال ها کمتر شده است؟
سلیقه مخاطب سینما و تلویزیون که خیلی تغییر کرده است. آن هم به دلیل وجود شبکه های ماهواره و دسترسی آسان به فیلم ها و سریال های روز دنیا. مردم توقع دارند فیلم های خوب و آنهایی که حرفی برای گفتن دارند، ساخته شود. البته چنین فیلم هایی ساخته می شود، اما اجازه اکران پیدا نمی کنند. همین نکته باعث می شود تا سینما برخی تماشاگران خود را از دست بدهد. از طرفی سرمایه گذار و تهیه کننده در این شرایط سینما را کنار می گذارد. در تلویزیون هم زمانی که بیشتر سریال ها نمی توانند مخاطب را به خود جلب کنند، بیننده ترجیح می دهد سریال ها و فیلم های روز دنیا را ببیند. این طور می شود که تلویزیون هم مخاطبانش را از دست می دهد. از طرفی برخی شبکه های ماهواره ای سریال های ترکی پخش می کنند و مردم شیفته جذابیت ظاهری آنها می شوند. در صورتی که بیشتر این سریال هایی که از این شبکه ها پخش می شوند، به لحاظ فیلمنامه، ساختار و بازی ها به هیچ وجه کارهای خوبی نیستند. سریال های 200 قسمتی که مردم را از ابتدا تا پایان سر کار می گذارند. به نظر من تلویزیون باید سریال های خوبی بسازد تا مردم این سریال های ضعیف و بد را دنبال نکنند و جذب کارهای خودمان شوند. البته سریال های خوب هم برای تلویزیون ساخته می شود، اما تعداد آنها خیلی کم است. در مقایسه با این همه سریال که از ماهواره پخش می شود، تلویزیون خیلی سریال پخش نمی کند. کارهای متفاوت زیاد باید ساخته شود. حتی این اواخر هم شاهد برخی سریال ها بودیم که فصل های مختلف داشتند. به نظر من اصلا اتفاق خوبی نیست. باید کار جدید ساخت و به سراغ سوژه های تازه رفت. نه اینکه یک سریال را همین طور ادامه می دهند. خوشبختانه هم نویسنده خوب زیاد داریم و هم کارگردان و بازیگر. اما کار خوب کم ساخته می شود. باید فکری به حال این موضوع کرد.

جالب اینکه سریال های مربوط به دهه 60 و 70 در بازپخش هم مخاطبان بسیاری دارند، اما متاسفانه بیشتر سریال هایی که این اواخر ساخته می شوند، کارهای پرمخاطب و ماندگاری نیستند!
بله باید آسیب شناسی شود. باید تحقیق کرده و دنبال دلیل پرمخاطب بودن سریالهایی مثل «پدر سالار» باشند. چرا سریالهایی که در سالهای خیلی دور ساخته می شد همگی پرمخاطب بودند؟ باید ریشه یابی کرد. مگر ما از این سوژه ها برای سریال سازی کم داریم؟ پس چرا نویسنده ها و کارگردانان و تهیه کننده ها دیگر به سراغ این دست کارهای پرمخاطب نمی روند؟ جالب اینکه مردم هم خیلی این کارها را دوست دارند و عده بسیاری از آنان هنوز هم بازپخش آنها را دنبال می کنند. حتی نسل جدید هم به خوبی می تواند با این سریال ها ارتباط برقرار کند. باید رمز موفقیت این کارها را پیدا کنند.

در کنار تمام نکاتی که ذکر کردید، بخشی از این اتفاق به بازیگران سریالها نیز باز می گردد. اینکه مردم به طور مداوم شاهد حضور تعدادی از بازیگران هستند که همزمان در چند سریال بازی می کنند. این در حالی است که مردم از چهره های تکراری و بعضاً جدید و بی استعداد خسته شده اند. نظر شما در این باره چیست؟
بله موافقم. خیلی از بازیگران هستند که چهره شان هم کلیشه شده و مخاطب از دیدن آنها خسته شده است. از طرفی خودشان را دائم تکرار می کنند. در صورتی که بازیگر باید نقش بازی کند، نه اینکه خودش را در همه کارها تکرار کند. در حالی که ما بازیگران بسیار خوبی داریم که سال هاست خانه نشین شده اند. بازیگرانی که نسل های مختلف با آنان و نقش هایی که بازی کرده اند خاطره دارند، اما هیچ تهیه کننده و کارگردانی به سراغ آنان نمی رود. البته مخالف حضور نسل جوان در سینما و تلویزیون نیستم، اما کسانی فعالیت کنند که استعداد این کار را دارند. متاسفانه تازگی ها شنیده ام که نقش فروشی هم باب شده و عده ای مبلغی پول پرداخت می کنند و در فیلم ها و سریال ها بازی می کنند! در صورتی که بازیگران حرفه ای و پیشکسوت بیکار و خانه نشین شده اند! کسی که پول می دهد و بازی می کند که بازیگر نیست! فقط قصد دارد خودش را نشان بدهد. البته به دل مردم هم نمی نشینند و فقط یکی - دو کار بازی می کنند. حتی شنیده ام به سراغ بازیگرانی می روند که دستمزد کمتری می گیرند تا هزینه های تولید پایین بیاید. این اصلا کار درستی نیست. کار هم به دل مخاطب نمی نشیند و این می شود که مردم از سینما و تلویزیون فاصله می گیرند.

شما همچنان در رادیو و دوبله هم فعالیت می کنید و یا آن هم تبدیل به باند بازی شده است؟
زمانی که نیاز داشته باشند من را خبر می کنند و من هم می روم. این اواخر هم یک سریال کانادایی است که دوبله می کنیم. فیلم هایی هم که وارد می شود کارهای خوبی نیستند. مثل گذشته نیست که کارهای خوب اروپایی و آمریکایی وارد و دوبله می شد. سریال ها همه کره ای و چینی و ژاپنی شده اند. یعنی کارهای جذاب و پر مخاطبی نیستند. همه چیز به نسبت گذشته تغییر کرده است. امیدوارم مدیران از پیشکسوتان این عرصه هم که خانه نشین شده اند برای کارها دعوت کنند.

هیچ نظری موجود نیست: