۱۳۹۳ مهر ۱۳, یکشنبه

محمدرضا شجریان، خواننده ای که تکرار نشد

محمدرضا شجریان خواننده شناخته شده موسیقی سنتی ایران را می توان در زمره مفاخر این هنر دانست که سال ها بر بام آواز ایران به هنرنمایی پرداخت.

به گزارش ایرنا، محمدرضا شجریان 1 مهرماه سال 1319 در مشهد متولد شد و از همان زمان کودکی با نواهای موسیقی آشنا شد. وی در همان دوران کودکی با قرائت قرآن نزد پدر خود که قاری قرآن بود آشنا شد و تنها 12 سال داشت که صدای قرائت او در رادیو خراسان پخش شد. در سن 22 سالکی به دانشسرای عالی رفت و در همین زمان ضمن آشنایی با ساز سنتور، به صورت حرفه ای وارد عرصه موسیقی سنتی ایران شد .
چندی بعد ردیف های آوازی موسیقی سنتی ایرانی را در شهر خود فرا گرفت و در آستانه 30 سالگی به تهران آمد و برای حضور در برنامه پرطرفدار گلها اعلام آمادگی کرد.
حضور وی دربرنامه رادیویی گلها را می توان مهمترین اتفاق زندگی هنری محمدرضا شجریان برشمرد چرا که پس از فعالیت در این برنامه توانست پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و چند سال بعد به عنوان خواننده ای توانا در سطح جامعه موسیقی مطرح شود.
آشنایی با استاد احمد عبادی نیز یکی دیگر از عواملی بود که موجب شد شجریان در دهه 40 در میان بزرگان موسیقی آن زمان شناخته شود. وی تا دهه 50 آثار متعددی را با اسم مستعار سیاوش بیدگانی اجرا کرد، دلیل این موضوع آن بود که پدر وی یک چهره های مذهبی و قاری توانا در شهر خود بود و محمدرضا فکر می کرد با این کار لطمه ای به پدر خود نمی زند.
آشنایی با استاد فرامرز پایور در اواخر دهه 40 شمسی یکی دیگر از اتفاقات تاثیرگذار در زندگی این آوازه خان نامی به شمار می رود. یادگیری تصنیف ها و ردیف های آوازی گذشتگان نزد استاد عبدالله دوامی وی را به اوج رساند بطوریکه بیان تازه ای را برای خود در شیوه خوانندگی موسیقی سنتی ایران رقم زد.
محمدرضا شجریان در دهه 50 شمسی که به دوران طلایی موسیقی سنتی ایران مشهور است نیز فعالیت چشمگیری داشت. این خواننده به همراه هم نسلان خود همچون محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکلاتیان دوران تازه ای را برای موسیقی سنتی ایران رقم زدند.
اجرای این هنرمندان در جشن هنر شیراز در سال 54 نوید دورانی تازه در موسیقی سنتی ایران را می داد. اجرای زنده محمدرضا شجریان به همراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگ فر با استقبال هنردوستان آن زمان مواجه شد.
در همین زمان بود که در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به تدریس آواز شد و این مهم تا زمان تعطیلی دانشگاه تا سال 1358 ادامه داشت.


محمدرضا شجریان

دهه 60 شمسی آغازگر همکاری محمدرضا شجریان با پرویز مشکاتیان بود، این دو هنرمند دوران هنری بسیار موفقی را با هم سپری کردند. حاصل این همکاری موفق اجراهای سطح بالا در کشورهای اروپایی و آمریکا و انتشار آلبوم هایی همچون بیداد، آستان جانان، سرعشق،دستان گنبد مینا و جان عشاق بود.
در این زمان محمدرضا شجریان بیشتر توان خود را برکنسرت های خارج کشور گذاشت و آنها در قالب مجموعه های صوتی در ایران منتشر می کرد.
در دهه 70 نیز محمدرضا شجریان نقش بسزایی در روند شکوفایی موسیقی ایرانی ایفا کرد، آلبوم شب، سکوت، کویر ساخته کیهان کلهر در سال 77 از جمله این فعالیت ها بود. وی با اجرای خط های آوازی متفاوت که از موسیقی مقامی خراسان نشات می گرفت این اثر را به عنوانی آلبومی موفق معرفی کرد، البته نباید اشراف کیهان کلهر و توانایی وی در تنظیمات متفاوت موسیقی را نیز نادیده گرفت.
محمدرضا شجریان سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت جایزه پیکاسو دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در پاریس شد. این جایزه هر پنج سال به هنرمندی که برای شناساندن فرهنگ و هنر کشورش می کوشید اهدا می شد.
پروژه زمستان است با همکاری حسین علیزاده و کیهان کلهر در اواخر دهه 70 یکی دیگر از کارهای تاثیرگذار این خواننده نامی در عرصه این هنر بود. آلبوم زمستان است با بهره گیری از اشعار مهدی اخوان ثالث راه تازه ای را در موسیقی سنتی معرفی کرد که بر پایه شعر نو ، بداهه خوانی و بداهه نوازی شکل می گرفت.
توانایی بالای حسین علیزاده و کیهان کلهر در نوازندگی و تسلط بالای محمدرضا شجریان این آلبوم را به اندازه ای موفق کرد که در نقاط مختلف اروپا ، امریکا و فستیوال های معتبر به صورت زنده اجرا شد.
همکاری این بزرگان به اینجا ختم نشد و آلبوم های فریاد و بی تو به سر نمی شود نیز منتشر شد. جدایی این هنرمندان از اوایل دهه 80 شمسی موجب شد یکی از قدرتمند ترین گروه های موسیقی سنتی دیگر نتواند به کار خود ادامه دهد. علت این جدایی بر کسی معلوم نیست اما گفته می شود محمدرضا شجریان بر این عقیده بود که خواننده محوری باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد که با حضور بزرگانی همچون حسین علیزاده و کیهان کلهر این امر میسر نبود.
بعدها محمدرضا شجریان به فعالیت های خود به صورت نامنظم با هنرمندان موسیقی ادامه داد که تا امروز نیز ادامه دارد. انتقاد ها در این زمان به محمدرضا شجریان بیشتر شد چرا که منتقدان بر این عقیده بودند که این خواننده بزرگ با گروه هایی کار می کند که در اندازه های وی نیستند. می توان گفت که بالا ترین تعداد آلبوم موسیقی در ایران در اختیار محمدرضا شجریان است که در نوع خود قابل توجه است.
محمدرضا شجریان را می توان از زمره مفاخر موسیقی سنتی ایران برشمرد که علاوه به تسلط به شیوه های آوازی گذشتگان و انتقال آن به نسل های بعدی نقش بسزایی در شکوفایی و زنده نگاه داشتن این هنر ماندگار داشته است.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

من که از دوران «باربد» و «نکیسا» خبر ندارم ولی معتقدم از زمانی که گرامافون اختراع شد وصدای خوانندگان ایرانی روی صفحه ضبط شدتاامروزصدائی وآوازی همچون صداو آواز شجریان شنیده شنیده نشده است. بیش از نیم قرن است که شنونده وشیفته آواز او هستم. از رادیو ایران وجشن هنرشیراز گرفته تا کنسرت هایش در پاریس و لندن. اما این نکته مهم را هم فراموش نکنیم که او در انتخاب غزلیات وبیان صحیح کلمات و
القای معنای اشعار، براستی یگانه است

ناشناس گفت...

گرم باز آمدی محبوب سیم اندام سنگین دل
گل از خارم برآوردی وخارازپاو پاازگل

این غزل بینظیر سعدی را چرا هیچکس قبل ازشجریان نخوانده بود.این را در تائید اظهار نظر ناشناس 14مهر1393 نوشتم