۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

خاطرات آغداشلو از روزگار جوانی اش

آیدین آغداشلو گفت: در دوران جوانی من، برای انجام کار هنری باید عذرخواهی می شد.

شرایط به گونه ای بود که حتی در جلسه ی خواستگاری، اگر پدر دختر می پرسید شغل داماد چیست و پاسخ می شنید که نقاش است، او را نمی پذیرفت و یک شغل دولتی را از او انتظار داشت، ولی حالا شخصا خوشحالم که کسی از هنرمند بودن و از این که زندگی اش را از راه نقاشی  کردن بگذراند، احساس خجالت نمی کند.
به گزارش ایسنا، آیدین آغداشلو که به عنوان رییس شورای داوری پنجمین دوسالانه نقاشی دامون فر در نشست خبری این رویداد هنری در گالری پردیس ملت سخن می گفت، اظهار کرد: خوشحالم که امروز هنرمند از خط کشی های چپ و راست دهه ی 40 فاصله گرفته و آثارش را متوجه انسانی کرده که در کشاکش دنیای معاصر، خود را جست وجو می کند. هنرمند امروز از سیاست زدگی فاصله گرفته و ضرورتی نمی بیند که امر بزرگی مانند هنر را با امر گذرایی مثل سیاست تاخت بزند. اگر هنرمند بتواند زبان گویای جهان خود باشد موفق خواهد بود.
او درباره ی وضعیت اصالت آثار هنری در سال های اخیر، گفت: من بعد از 74 سال زندگی می توانم تقلب را از اصالت تشخیص دهم. هنرمند اگر درست کار کند و صادق باشد، قادر خواهد بود به زبان مردم دست پیدا کند. شارلاتان بازی و تقلب، یک مسیر را دنبال می کنند و آن موفقیت بلافاصله به هر قیمتی است، به امید این که کسی نمی فهمد؛ ولی واقعیت این است که برخی می فهمند، اما با این حال بسیاری به آن موفقیت بلافاصله دست پیدا کرده اند. من از شما می پرسم، در کدام بخش فرهنگ و اقتصاد این کشور، موضوع رسیدن به موفقیت، پول، قدرت، ثروت، شهرت و اعتبارهای گذرا مطرح نیست؟ این موضوع در حوزه ی اخلاق قرار می گیرد و اگر هنرمند درست کار کند و داوری منتقدان شایسته را قبول داشته باشد، موفق خواهد بود.
آغداشلو در ادامه به برگزاری دوسالانه ی دامون فر اشاره کرد و افزود: من در اولین دوره ی برگزاری دوسالانه دامون فر همراه آن بودم. مدتی ناچار شدم از آن فاصله بگیرم، اما شاهد بودم که چه جوانان و هنرمندان طراز اولی با شور و اشتیاق و امید و همت در این رویداد شرکت کردند. من نظیر این حضور را در هیچ جای دنیا ندیده بودم. این حضور به خاطر خودنمایی یا گرفتن جایزه نیست، بلکه هر کسی متاع و معنایی دارد که آن را با دیگران قسمت می کند. این قسمت کردن هم خیرش به هنرمند می رسد و هم به فرهنگ کلی جامعه.
رییس شورای داوری پنجمین دوسالانه ی نقاشی دامون فر توضیح داد: مسأله ی همکاری موسسات غیردولتی با برنامه ریزی های فرهنگی و کمک به این برنامه ریزی ها، بسیار مهم است. البته این موسسات و حرکت های هنری که انجام می دهند به هیچ وجه در مقابل کم کاری های دولت نیست. این یک صدای همراه است و قرار نیست باری از روی دوش دولت ها بردارد یا جایگزین برنامه های آن ها شود. در بزرگداشت ها و مراسم مختلف گاهی موسسات نکاتی را درمی یابند که به فکر دولت ها نمی رسد و این، در برگزاری جشنواره ها سودمند خواهد بود.
آغداشلو ادامه داد: من همیشه گفته ام که برگزاری هر جشنواره با هر کیفیتی، چه دولتی و چه غیردولتی مطلوب است و این سلیقه ی برگزارکنندگان است که تا چه اندازه، مخاطب را به سمت جشنواره جذب کنند. اگر بخواهم نگاه متمرکز خود را روی کاستی ها بگذارم، یک کاستی بزرگ در فرهنگ معاصر ایران، به حاشیه رانده شدن هنر است.
او گفت: در دوره ای، فرهنگ جزو ضرورت های قطعی زندگی معاصر نبود و مسائل هنری و فرهنگی به دلیل ناآشنایی عموم مردم، امری تفننی و فرعی تلقی می شدند. به همین دلیل، بسیاری از هنرمندان این مملکت دوکاره بودند. یک شغل دولتی داشتند و در کنار آن به علاقه و هنر خود هم می پرداختند.
این هنرمند اظهار کرد: برگزاری این جشنواره ها کار خیر و مبارکی است و می تواند ضرورت و عمده  بودن فرهنگ و هنر را جا بیندازد. به هر حال، هر جشنواره ای کاستی ها و اشکال هایی دارد که با فهمیدن آن ها می توان بهتر و بهتر شد. من همیشه در تجلیل از «امید» سخن گفته ام. نبود امید، قلب من را می شکند. من هر کمکی از دستم برآید برای برگزاری جشنواره انجام می دهم و در این راه به خط و خط کشی و سیاه و سفید اعتقادی ندارم. حتی همین چند وقت پیش، پوستر جشنواره ای را که در حوزه ی هنری برگزار می شد، طراحی کردم تا سهم خودم را ادا کرده باشم.
او درباره ی وضعیت داوری آثار جشنواره نیز گفت: داوری، کار خطیری است، چون با انتخاب چند کار، دوستانی پیدا می کنید، اما 2500 نفر از تو ناراضی می شوند. البته ممکن است همیشه در داوری درست ترین نتایج به دست نیاید، اما با این حال باید این جمله را هم پذیرفت که حضور، مهم تر از برنده شدن است.
وی اضافه کرد: آثاری که من از جوانان زیر 25 سال دیدم واقعا هوش ربا بود. خیلی از آن ها از جوانی های من بهتر نقاشی می کشند. به نظر می رسد نسل من، جاده صاف کن نسل جدید بوده و امکان رشد را برای آن فراهم کرده است. همان طور که نسل من مدیون نسل قبلی خود است. البته سخت ترین وضعیت را برای هنرمندان پیش رو در هنر مدرن متصور هستم. آن ها جاده ای برای شان صاف نشده بود و بسیاری از پیشگامان مدرنیسم در ایران در سختی زندگی کردند و نتوانستند آثارشان را به فروش برسانند. یکی از افتخارات نسل من این است که زمینه ساز رشد و تعالی نقاشان جوان تر شد. سهم دانشگاه ها و اساتید را هم نمی توان در این زمینه نادیده گرفت.

هیچ نظری موجود نیست: