۱۳۹۳ مهر ۳, پنجشنبه

تهران گردی حال عجیبی دارد


قدیمی ها - مجتبی نظری: آن طهران با این تهران زمین تا آسمان متفاوت است. طهران ما پر از مردانگی و غیرت بود، پر از لوتی هایی که شهر را با خم ابروی خود برانداز می کردند. لوتی ها اما در تهرانِ امروز کم رنگ شده و کسی برای دختر همسایه غیرتی نمی شود. به رگ گردن کسی بر نمی خورد اگر یکی را دوره کرده و ناجوانمردانه لَت و پار کنند. خنجر و قمه ی تهرانِ امروز ناجوانمردانه است و از پشت می زند. در تهرانِ امروز اگر کسی برای دفاع از حق خود و دیگران دعوا راه اندازد را می نامند الوات! می نامند چاله میدانی! اما چاله میدانِ طهرانِ ما حکایتی دگر دارد، پر از لوتی هایی بود که برای نگاه نامحرم سینه چاک می دادند. چاله میدان طهرانِ ما پر بود از لوتی هایی که می دانستند غیرت چیست. همه آنها متن امتحان فتوت و جوانمردی را از بر بودند.
بگذریم... در چند روزی که «قدیمی ها» به روز نشد، در تهرانِ غریبِ این روزها، چند صباحی به دنبال طهران گشتیم و تهران گردی حس و حال عجیبی دارد. هوای این حوالی هنوز اندکی آفتابی است. هنوز وقتی قدم در کوچه های قدیمی تهران می گذاری غبار قدوم لوتی های طهرانِ دیروز که نشسته بر تارک صحنه روزگار، و خانه های کاه گلی را گرد و خاکی تر کرده به وضوح می بینی. همان گونه، مثل قدیم! پر از صفا و صمیمیت و یک دنیا یک رنگی...
در این چند روز بدون هیچ استراحتی از صبح تا شب، با هنرمندانی از قبیل: ایرج (حسین خواجه امیری)، پوری بنایی، نصرت الله وحدت، نادر گلچین، فرانک میرقهاری، ایرج مهدیان، رضا صفایی، سعید کنگرانی، سعید دبیری، چنگیز وثوقی، شیلا، تقی تقدسی، ماریو تقدسی، پرویز ایزدخواه، یاسمین، سوزان، روح الله مفیدی و جواد لشگری دیدار و گفتگو کرده، تا حال و هوای کسانی که غبار فراموشی طهرانِ دیروز، بر رخسار امروزشان نشسته، کمی رخت بربندد.
در اینجا لازم می دانم از همکاران عزیزم فرهاد لارنگی و علی رجبی تشکر ویژه داشته باشم که این گزارش ها بدون آنها واقعا انجام نمی شد. از آرش فکور، مستند ساز و مدیر فیلم برداری «مجله اینترنتی قدیمی ها» ممنونم که این گفتگو و دیدار ها را برای همیشه ماندگار کرد و فیلم گرفت. از فروغ بهمن پور که بیش از 15 سال است در زنده نگه داشتن نام هنرمندان قدیمی تلاش می کند و هم پای ما در این دیدار ها حضور داشت، ممنونم. از علی عظیمی نژادان دوست عزیز «مجله اینترنتی قدیمی ها» که تلاش هایش همیشه برای هنرمندانِ گذشته نمایان است و در این روزها بسیار به ما کمک کرد، تشکر می کنم.
همین ها بهانه ای شد تا چند صباحی نباشیم و قدیمی ها را به روز نکنیم. اما از امروز همچنان پا بر جا و استوار مانند نام فرهنگ آریایی خواهیم ایستاد...

۴ نظر:

ناشناس گفت...

دست شما درد نکنه و خسته نباشید میخواستم ببینم اینها را چاپ هم میکنید ؟ البته من هم بچه شاه اباد تهران هستم که خطرات کودکیم با قصه های مادر و دایی که که محل تولدشان به قول خودشان " خاک پاک سنگلج " بود پر شده که خوندن خاطرات این گرامیان و زحمات شما برایم قابل قدر و گرامی است و در صورت امکان و تمایل شما شاید نکته های پنهان مانده زوایا را برایتان ارسال کنم , خاطراتی که از رفتن به دبستان سادات در خیابان ظهیر الدوله و دبیرستان در کوچه کیهان لاله زار و ....حاصل شده .
با تشکر از زحمات مجله خوب قدیمیها

گروه قدیمی ها گفت...

سلام دوست عزیز
امیدواریم خوب و خوش باشید...
ما این گفتگو ها را برای خودمان انجام نمی دهیم... گفتگو با این افراد برای شما خوانندگان «مجله اینترنتی قدیمی ها» است...
موفق و پیروز باشید

سیامک ازکرمانشاه گفت...

باعرض سلام خدمت عزیزان دست اندرکار مجله قدیمیهاازاینکه پس از چندروز وقفه در به روز نشدن مجله قدیمی ها چشممان به نوشته زیبای آقای نظری عزیز روشن شد بسیار خوشحالم, ازصمیم قلب برایتان آرزوی سلامتی وموفقیت روزافزون دارم .

ناشناس گفت...

با سلام آقای نظری خاطرم هست که شما در گذشته هم بعد از مدتی وقفه این چنین مقاله ای رو منتشر کردید و نوشتید که با هنرمندانی امثال ایرج مصاحبه کردید ولی این مصاحبه ها هرگز پخش نشد!
به هر حال ممنون موفق باشید