۱۳۹۳ فروردین ۱۹, سه‌شنبه

گفتگوی اختصاصی قدیمی ها با محمدعلی شیرازی ترانه سرای سلطان قلبها: در کارهایی که هنر و خلاقیت مطرح باشد همیشه به دل می نشیند / امروز کارهایی می شنویم که فقط در آن جای فحاشی خالی هست


قدیمی ها - مجتبی نظری، فرهاد لارنگی و علی رجبی: سال ها با دلسوزی و عشق برای فرهنگ این سرزمین کار کرده و سختی های این کار را به جان خریده است، موهای سفیدش نشانگر زحمات و مهارت اوست. اگر کمی به خاطرتمان رجوع کنیم، هیچ وقت ترانه های دلنشین فیلم «سلطان قلب ها» با صدای عارف و عهدیه را فراموشمان نمی شود یا بهتر بگویم، این اثر در ذهنمان قسمت بزرگی را درگیر خود کرده یا ترانه «شکار» با صدای ابی و در سال های بعد از انقلاب ترانه تیتراژ سریال «زیر آسمان شهر» با صدای امیر تاجیک. ترانه هایی که نام برده شد، تعدادی از سروده های شاعر و ترانه سرایی به نام محمد علی شیرازی است.
در پایین گفتگوی اختصاصی «مجله اینترنتی قدیمی ها» را با استاد محمدعلی شیرازی می خوانید.


محمدعلی شیرازی

متولد کجا و چه سالی هستید؟
من متولد 27 اسفند ماه سال 1319 در شیراز هستم. در محله ای به نام سر باغ، حوالی مسجد نو در نزدیکی شاهچراغ زندگی می کردم و خانواده ما از قدیمی های شیراز بودند.

نحوه ورود شما به عالم هنر به چه صورت بود؟
در سال 1339 به تهران آمدم و در کار های صنعتی، فنی، روزنامه نگاری و... فعال شدم. حدود سال 1342 به صورت اتفاقی به رادیو رفتم و آن زمان در انجمن های ادبی شرکت می کردم. روزی در انجمنی به نام «انجمن های ایران و پاکستان» شرکت نمودم که در همین فرهنگسرا فردی که یادم نیست چه کسی بود، مرا صدا زد و گفت: اگر شعری دارید، بخوانید. من هم که حدود 17 داشتم، شعری را به نام «مخلوق» که به صورت دوبیتی پیوسته ساخته بودم، خواندم و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.


محمدعلی شیرازی

اولین کار هنری شما چگونه رقم خورد؟
وقتی که در این انجمن، اولین شعرم را خواندم، آقای حسین صمدی به من گفت: می توانی ترانه بسازی؟ و من جواب مثبت دادم. به هر صورت شماره و آدرس دفترش را به من داد و قرار شد روی یک آهنگ، شعر بسازم. ترانه ای به نام «دیگر مگو» را ساختم و قرار شد در ابتدا خانم روحپرور بخواند، ولی حسین صمدی گفت: این اثر را اگر پوران بخواند، بهتر است. از قرار معلوم، گویا آهنگ را هم خانم پوران شنیده بود و نسبت به آهنگ ابراز علاقه کرده بود. تصمیم گرفتیم به شورای موسیقی برای مجوز برویم. در حین ناباوری که چگونه در شورای موسیقی با آن همه سخت گیری به کارم مجوز می دهند، تا کار را شنیدند، تایید و همان روز با صدای پوران اجرا و ضبط شد و من رسما وارد رادیو و تلویزیون شدم.

صدور مجوز شورای موسیقی برای اولین کار شما چگونه بود؟
کار شورای موسیقی برای سنجش آهنگ و طبع آزمایی حدود سه سال طول کشید تا مراحل آن طی شود، چون کارها آن زمان - در این رابطه - خیلی روی حساب نبود و بعضی ها کارهایشان زودتر مورد تایید قرار می گرفت، مثل کارهای اکبر محسنی و آقای زریین پنجکی. این افراد کارهایشان را کرده بودند و فقط برای یک در آمد کار می کردند و کارهایشان هم به دل نمی چسبید، کمتر کسانی مثل انوشیروان روحانی، همایون خرم  و علی تجویدی در ببین آن ها قرار داشتند.


فرهاد لارنگی، مجتبی نظری و محمدعلی شیرازی

از همکاری خود با زنده یاد ویگن بگویید؟
سال 1345، ویگن قرار شد ترانه «چرا نمی رقصی» را بسازد، ویگن برای من کمی آهنگش را نواخت و گفت: این کار چطور است، بلافاصله گفتم: خوب است. به ذهن من این شعر «قد بالای تو رعنا رو بنازم» خطور کرد، آن زمان این کارها مد شده بود، البته ساخت و اجرای این کار با زنده یاد ویگن هم داستان هایی داشت، بلاخره پخش شد. از آن زمان به بعد دیگر زورشان به من نرسید و مرا به عنوان ترانه سرا تایید کردند (با خنده).

آیا وقتی کارهایی مثل «سلطان قلب ها» را می سرودید، فکر می کردید که این قدر مورد توجه قرار بگیرند؟
آدم هیچ وقت نمی تواند پیش بینی کند، به نظرم در کارهایی که هنر و خلاقیت مطرح باشد همیشه به دل می نشیند. شاید شما خیلی چیزها را ببینید و از آن رد شوید، ولی مثلا فرد ترانه سرا می آید آن را به صورت دیگر می بیند و بیان می کند و وقتی گوشش می کنید، قبولش می کنید و حالا چون قبولش می کنید، ماندگار می شود. شخصا خودم کارهایی را داشتم که اگر دیگر عناصر هنری با او همراه می شدند، ماندگار می شدند، ولی چون هم پا نبودند، کارها ماندگار نشد.


علی رجبی، مجتبی نظری و محمدعلی شیرازی

چرا ماندگاری در کارهای قدیمی بیشتر از کارهای جدید است؟
آن زمان کارهای مربوط به ترانه و آهنگ، حرفه ای تر و حساب شده تر پیش می رفت، ولی امروزه مثلا بعضی از آقایان آمدند و گفتند: در شعر زیاد قافیه لزومی ندارد. متاسفانه از طرفی خیلی از ترانه سراها و شاعرها کارهایی که می سازند فقط دنبال این موضوع هستند که قافیه جور شود، ولی نمی دانند که قافیه هارمونی کلام است. ما اگر غزلی را بشنویم و قافیه نداشته باشد، یک لحظه جا می خوردیم و فکر می کنیم یک چیزی کم دارد. همه  این ها روی یک اصول خاصی پایه گذاری شده و در ترانه هم باید مسائل حرفه ای رعایت شود. امروز کارهایی را می شنویم که علاوه بر این که حرفی برای گفتن ندارند، حتی زشت هم هستند و وقتی می شنوید فقط در آن جای فحاشی خالی هست. کار هنری و ترانه بر اساس حس هست و اگر کاری حس نداشته باشد شما گوش نمی کنید و یا اگر گوش کنید، بیش از یک بار نمی توانید.

نحوه ساخت شعر و ترانه برای فیلم های قدیمی  چگونه بود؟
در گذشته برای شاعر، کمی از سناریو و وضیعت فیلم را توضیح می دادند تا شاعر برای قسمت های مختلف آن شعر بسازند.


محمدعلی شیرازی

از چگونگی ترانه سرایی برای فیلم «سلطان قلب ها» توضیح دهید؟
ابتدا قرار نبود اسم این فیلم، «سلطان قلب ها» باشد و اسمی شبیه به «حکومت عشق» داشت. وقتی شعر «سلطان قلب ها» را ساختم بعد از آن، اسم فیلم هم به همین نام تغییر یافت. من برای این فیلم 6 شعر ساختم. زبان این شعر ها و حالت فیلم خیلی ساده و عامیانه بود، بنابراین مردم توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و بر دل نشست.

ساخت یک شعر چه میزان زمان می برد؟
یک کار بود که برای من حدود 15 سال طول کشید تا به وجود بیاورم. قبل ها آهنگ را آماده به ترانه سرا می دادند، تا بر روی آن شعر بگوید. یکی از دلایلی که بعد ها کارها کمی ضیعف و کمتر ماندگار شد، این بود که این روش برعکس شد. اصولا آهنگساز لزومی ندارد که بر شعر شناختی داشته باشد و اگر شاعر بتواند کارش را طوری پیش ببرد که به کار آهنگ ساز نزدیک باشد، حالت تلفیقی را رعایت کرده، ولی اگر آهنگ ریتمی باشد و شعر از غم و غصه بگوید کارش مورد قبول واقع نمی شود. بعضی وقت ها هم شده در یک مسیری از دو راهی یوسف آباد تا خیابان پهلوی قدیم یک ترانه را در اتوبوس ساختم. ساخت این کارها زمان و شرایط خاصی می خواهد.


محمدعلی شیرازی

سوژه «شکار» با صدای ابی چگونه به وجود آمد؟
یک کسی به من گفت: داشتیم به مسافرتِ شمال می رفتیم، در یک شیب کوه به یک آهو شلیک کردم و وقتی به آن جا رسیدم، آهو هنوز نفس می کشید و متوجه شدم حامله است و تیر من شکمش را پاره کرده بود. 15 سال این کار طول کشید و در این مدت در ذهنِ من این ماجرا کاملا پخته شده بود و با آهنگ حسن شماعی زاده توانست حرف خودش را بزند. یک هفته اول دنبال زبان خاص شعر و شروع آن بودم تا این که یک روز صبح ساعت 4 به ذهنم خطور کرد.

بعد از انقلاب چه کردید؟
سال 1358 من جز کسانی بودم که حدود چند ماه با رادیو کار می کردم. در این مدت، 15 اثر و قطعه ساختم که نیمی از آنها با صدای خانم ها آماده شده بود که بلافاصله رد شد، یکی دیگر از آن کارها که برای کودکان ساختم، چون آهنگسازش ارمنی بود را هم حذف کردند. اثرهایی که من آماده کرده بودم بسیار خوب بود و اگر آن سال ها پخش شده بود، در ذهن ها می ماند. در کل از این 15 کار حدود دو کار فقط منتشر شد. در این مدت من فقط سه برابر دستمزدم، کرایه رفت و آمد به محل کارم را دادم.
حدود 18 سال از انقلاب گذشت، در این مدت طی شده تقریبا کار ما تعطیل بود. در زمان خاتمی کمی بیشتر کار کردیم و از کارهایی که می شود گفت، کمی ماندگار شدند، اثرهایی مثل «وقف پرنده ها» با صدای قسم افشار و تیتراژ سریال «زیر آسمان شهر» با صدای امیر تاجیک بود. به هر صورت شاید دیگر نتوانستند یقه ما را بگیرند (با خنده).


محمدعلی شیرازی

کدام روش آسان تر است، اینکه روی ملودی شعر بسازید و یا شعر را بدون ملودی بسازید؟
من تخصصم این هست که روی ملودی، شعر بسازم. تجربه کاری ام نشان داده وقتی اثری را بدون ملودی بسازم و به آهنگساز بدهم، کار نسبتا خوبی درست نمی شود.


محمدعلی شیرازی

درآمد ترانه سرایان و شاعران چگونه است؟
متاسفانه ترانه سرایان و شعرا درآمد ثابتی ندارند و کارها دستمزدی شده است. ابتدا کار ما را می سنجند و بعد حقوق می دهند. مشکل این جا است که وقتی چنین افرادی به سن من می رسند حقوق بازنشستگی ندارند.



محمدعلی شیرازی در حال دیدن مجله اینترنتی قدیمی ها

امروزه چه می کنید؟
کمی روزنامه می خوانم، گاهی هم سفارش هایی می گیرم و انجام می دهم. آخرین کارهایم را برای زنده یاد همایون خرم انجام دادم.


فرهاد لارنگی، مجتبی نظری، محمدعلی شیرازی و علی رجبی

به عنوان سوال آخر، اگر مطلبی دارید، بفرمایید؟
موضوع ها و حرف هایی هست که کمتر به آن ها در شعر اهمیت داده می شود. بسیاری موضوع قابل اهمیت هست که متاسفانه در شعر و ترانه نادیده گرفته می شود.
امروزه بیشتر ترانه هایی که می شنویم، فقط بر روی عواطف عشقی و روابط زن و مرد تکیه دارد، در صورتی که ما بسیار موضوع برای گفتن داریم. بسیاری موضوع هست که امروز به آن توجه نمی شود، ولی وقتی مطرح می شود بازتاب خوبی پیدا می کند.
در آخر از شما و همه دست اندرکاران «مجله اینترنتی قدیمی ها» سپاس ویژه دارم که می دانم سالیان سال است برای هنر این کشور زحمت می کشید. برای همه خوانندگان شما سلامتی و شادی آرزومندم.

۲ نظر:

VIGEN گفت...

همانطور که آقای شیرازی فرمودند چه در مصاحبه در شبکه من وتو وچه زمانی که بنده خونه ایشون رفتم ویگن سلطان پاپ موزیک ایران تنها کسی بود که مورد قبول صد درصد آقای شیرازی بود چون علاوه بر صدای زیبا و لطیف بسیار درست میخوند حتی از شعر ایراد میگرفت چون شعر رومیشناخت خودش آهنگساز بود گیتارو پیانو میزد بسیار زیبا و در کل کار کردن با ویگن راحت بود ویگن بسیار کارهای موندگار اجرا کرد و از سال 1338 بهترین خواننده شناخته شد در سبک پاپ تا سال 1348 همیشه بهترین بود آقای شیرازی کارهای بسیار زیبایی به ویگن نازنین داد از جمله-خوش بیادت-انتظارت میکشم-دربسته-چرا نمیرقصی-تنها بخاطرتو-شب غم-و.....که چزء زیباترین کارهای آقا شیرازی میباشد.

ناشناس گفت...



ایشان کارهای مادندگار بسیاری با ایرج (حسین خواجه امیری) دارند ، چه در کارهایی که برای سینما ساخته شدند و چه کارهایی که برای رادیو بودند.

نمونه
دوستی (غم دوست) از فیلم کوچه مردها

و یا ترانه های رادیویی مانند:
کوچه به کوچه
خدایا
می گریزم

و همینطور کارهای فراوان و خوب و باارزش دیگر ایشان که برای فیلمها ساخته میشدند و یا با خوانندگان بزرگ دیگر مانند عهدیه و مهستی و عارف و پوران و سیمین غانم و رامش و ... که من نمیدانم چرا ایشان هرگز از آنان نام نمبرند و تنها چسبیدند به دو سه نفر ...! ـ من هر چه به صفحه های گرام قدیمی برمیخوردم، بیشتر به نام « شیرازی » برمیخورم که میدانم منظور « محمدعلی شیرازی » بوده است چون رسم بود که در آن روزها نامهای کوچک را روی ضفحه های گرام و نوارهای کاست نوشته نمیشدند. ـ با سپاس

ـ حالا اگر « شیرازی » نام کس دیگری بوده ، خب ایشان میتوانند بگویند که آیا درست است یا نه!! ـ ولی بگمانم « شیرازی » همان « محمدعلی شیرازی » بوده و هستند!