۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

مروری بر داستان «نقش نگار» با بازی ناصر ملک مطیعی

شبکه ایران - نازنین شادپی: بازی ملک مطیعی در این فیلم چنان روان و در خدمت داستان انجام شده که همه بدبینی های احتمالی که پیرامون فاصله گرفتن او از سینمای روز ایران مطرح شده بود را از بین می برد.

تازه ترین ساخته سینمایی علی عطشانی «نقش نگار» هرچند به دلایل مختلف که شاید اصلی ترین آنها سرمایه گذاری بابک زنجانی برای این فیلم باشد در بخش مسابقه جشنواره امسال حضور ندارد اما به گزارش شبکه ایران به لحاظ کیفی این فیلم را می توان پیشروترین فیلم عطشانی تا اینجای مسیر حرفه ای اش قلمداد کرد.
این فیلم نه لحن الکن آثاری مانند «دموکراسی تو روز روشن» را دارد و نه کندی روایت «شش نفر زیر باران» را و نه فضای کلیشه ای «آقای الف» را؛ انگار عطشانی تمام سعی و خطاهایش را در آثار پیشین کرده و در «نقش نگار» کوشیده با لحنی استاندارد که قابلیت جلب دو طیف مخاطب عام و خاص را دارد داستان متفاوتش را تصویری کند. در این حرکت رو به جلو صد البته که باید سهمی را برای مهران کاشانی فیلمنامه نویس کار در نظر گرفت که پیشتر نیز همکاری اش با رضا میرکریمی در «به همین سادگی» را دیده بودیم.
فارغ از مضمون «نقش نگار» که با ظرافت تمام داستانی درباره مشکلات دختران پرورشگاهی و دردسرهای آنها در مسیر ازدواج را بیان می کند بازی های فیلم نیز به شدت در خدمت متن هستند به خصوص بازی های سعید چنگیزیان و شیوا خسرومهر که هر دو از دانش آموختگان تئاتر هستند. در این بین خسرومهر که نقش اصلی زن داستان یعنی نقش «نگار» را ایفا می کند به بهترین شکل حتی در نماهای رو در رو با بهرام رادان صحنه را از آن خود می کند.
همه اینها به کنار حضور ناصر ملک مطیعی در این فیلم هم امیدوار کننده است؛ آنها که «نقش نگار» را ندیده اند شاید حضور ناصر ملک مطیعی در این فیلم را صرفا حربه ای تبلیغاتی برای کار قلمداد کنند اما خوشبختانه شانس با ناصر هم یار بوده و او بعد از سه دهه در فیلمی نسبتا شسته رفته جلوی دوربین رفته است.
ناصر ملک مطیعی در این فیلم در قالب عموی کاراکتر اصلی داستان ایفای نقش کرده است. عموی دختری پرورشگاهی که قرارگیری اش در آستانه ازدواج باعث می شود حضانتش به خانواده ای واگذار شود که آتیلا پسیانی نقش اش را ایفا می کند.
بازی ملک مطیعی در این فیلم چنان روان و در خدمت داستان انجام شده که همه بدبینی های احتمالی که پیرامون فاصله گرفتن او از سینمای روز ایران مطرح شده بود را از بین می برد. ناصر در حضور کوتاه مدت خود در فیلم نه فقط با صدای خودش دیالوگ ها را ادا می کند که سعی می کند در قالب مردی که همچنان استوار بر اصول کلاسیک اش است توجه مخاطب را به خود جلب کند. حضور او در فیلم با کلیپ گونه ای اسلوموشن رقم می خورد و به دنبال آن است که دیالوگ هایی ناصروار را از زبانش می شنویم آنجا که می خواهد به طرف مقابل خود که «بهمن رستمی» (با بازی پسیانی) است بفهماند بیشتر از قول و قرار کتبی این قول و قرار قلبی است که برایش اهمیت دارد.
او در جلسه ای که برای واگذاری حضانت برادر زاده اش به خانواده «رستمی» برگزار می شود دستش را بر روی رضایت نامه می گذارد و با بغض و اندوهی خاص می گوید: «این کاغذها را امضاء می کنم اما قول من قلب من است.» ناصر بعد از امضای رضایت نامه بیت معروفی از حافظ را هم می خواند: «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد.»

هیچ نظری موجود نیست: