۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه

منوچهر وثوق و وارد شدن به هفتادمین بهار زندگی + 54 عکس

گروه قدیمی ها: امروز تولد هنرمندی است که برای هر یک از ایرانیان یاداَور خاطرات تلخ و شیرین در سینمای قدیم است، هیچ وقت یادمان نمی رود فیلم «کاکو» با بازی او در کنار اعتبار سینمای ایران، ناصر ملک مطیعی به کارگردانی زنده یاد شاپور قریب درسی از مرام و مردانگی را برای نسل ها گوناگون به ارمغان اَورد و یا فیلم «زرخرید» بازی او در کنار زنده یاد میری از دوران تباهی اعتیاد به نسل جوان گوش زد کرد.
با گذشت این همه سال هنوز شوخ طبعی خود را حفظ کرده و با محبت خود دل ما جوانان را تسخیر نموده است. نکته جالب این است که با بازی در بیش از ده ها فیلم و تجربه ها گوناگون و متفاوت، امروزه وقتی او را استاد قلمداد کردیم، با مهربانی گفت: من استاد نیستم مرا استاد صدا نزنید، من جای پدر و یا برادر بزرگ شما هستم. این در صورتی است که بعضی از هنرمندان وقتی از اَن ها به عنوان استاد یاد نشود، بسیار رنجیده می شوند.
ما به عنوان یک تماشاچی و جوان امروز که شاید از نظر سنی از سینمای قدیم بسیار دوریم، تولد این بازیگر پیشکسوت را از صمیم قلب به او و تمامی هنردوستان این سرزمین تبریک می گوییم زیرا که می دانید افرادی همچون منوچهر وثوق ها، فردین ها، ناصر ها، بهروز وثوقی ها و... برای ما گنجینه ای از خاطرات هستند که نظیر اَن ها دیگر ظهور نخواهد کرد و برای او طول عمر و شادکامی اَرزو داریم.

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست

علی رجبی: منوچهر وثوق با «جاهل ها و ژیگول ها» شروع به کار کرد، بلافاصله «مرد نامرئی» شد و «حق و ناحق» را به «رسوایی» رساند، «اَلوده» نشد و با «مکافات» عده ای از «حادثه جویان» که خود را «مالک دوزخ» می دانستند دست و پنجه نرم کرد، «مرد خدا» شد به همراه «تیر انداز» با «مشکل اَقای اعتماد» به «ستیز» افتاد، بلاخره «رقیب» را کنار زد و با «دختران بلا، مردان ناقلا» به «فریاد عشق»، «مروارید»، «طاهر»، «نواب» و حتی «عاصی» رسید. او اَن قدر «زخم خنجر رفیق» را به قیمت «زرخرید» تا با «پلی به سوی بهشت»، «تکخال» بهترین «کاکو» شد و با «سه دلباخته» به «معجزه قلب ها» دست یافت. من هنوز به این «ستاره هفت اَسمون» ایمان دارم، زیرا با «ماجرا جویان خشن»، «در اَخرین لحظه» یک صدا «فریاد عشق» سر داد و او «مشت مرد» و «بوسه بر لب های خونین» را به «خوشگل ترین زن عالم» نفروخت، «سارق» و «نمک نشناس» را به دست «سرگروهبان» و «خان نایب» سپرد، «جایزه» را از اَن خود کرد، او هم چنان ادامه داد و «گردش روزگار» را با «راننده ی اجباری» همچون یک «مسافر» طی کرد تا «غم ها و شادی ها» را با «درخت ها ایستاده می میرند»، «قسمت» کند، او با «پابرهنه ها» به «هرجایی» رفت. «روسیاه»، «بد نام» و «انگشت نما» نشد، زیرا حق «خوشگل و قهرمان» را ضایع نکرد و برای خود تا حدی «اَتیشپاره شهر» شده بود که «خوشگل محله»، «دختر عشوه گر» و «دختر کد خدا» مردانگی او را به «عشق قارون» ندادند.
بلاخره نتوانست «تهمت» و «اشک رقاصه» را در زیر «بازارچه» تحمل کند لذا بدون «کینه» با «قایقرانان» به دیدار «عروس بیانکا» و «گلنسا در پاریس» رفت پس از اَن «پری خوشگله» را از دست «الکی خوش» نجات داد و «تازه عروس» کرد، هنوز پس از سال ها «ملاممد جان»، «حسن فرفره» و «فری دست قشنگ» خاطراتشان را با او تداعی می کنند ولی نمی دانم چرا متاسفانه ما «با هم ولی تنها» هستیم که «چرخ بازیگر» امروزه در «تنهایی» در غربت سپری شود.

بیوگرافی کوتاه
منوچهر وثوق در 14 بهمن ماه سال 1322 تهران در یک خانواده نسبتا مذهبی متولد شد. وی تجربه سینمایی را با بازی در فیلم «جاهل و ژیگول ها» تجربه نمود با این که نقش او نسبت به منصور سپهرنیا، محمد متوسلانی و گرشا رئوفی نقش کوتاهی بود ولی به عنوان اولین تجربه سینمایی بسیار خوب ایفا گردید.
منوچهر وثوق در زمانی ظهور کرد که عده ای عقیده داشتند سینما فقط با سوپراستارهایی مانند محمد علی فردین، بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی رونق خواهد داشت ولی بسیاری از فیلم ها مثل فیلم «بابا شمل» که دارای هنرپیشه های مشهوری بود و با هزینه بسیاری ساخته شد در هفته های اول با ورشکستگی رو به رو شد، همین امر باعث سرمایه گذاری کارگردانانی روی بازیگران دیگر مثل منوچهر وثوق گردید، کارگردانانی مثل رضا صفایی که بیشتر همکاری را با این هنرمند داشته است.
در ضمن بازی او در کنار کمدین ها مختلف از جمله زنده یادان میری، تقی ظهوری و جمشید مهرداد شیرینی خاصی به فیلم ها بخشید.
منوچهر وثوق متاسفانه سال 1362 در سن 35 سالگی، 5 سال بعد از انقلاب به دلیل عدم اجازه ادامه فعالیت هنری او در ایران با نا امیدی مجبور به ترک وطن و مهاجرت به انگستان شد و مدت ها در برنامه گذاری و کنسرت گذاری برای خوانندگان فعالیت نمود. وی امروزه در لندن زندگی آرامی را می گذراند.

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق و فروزان

علی میری، منوچهر وثوق و رضا صفایی

منوچهر وثوق و ایرج قادری

ایرج قادری و منوچهر وثوق

منوچهر وثوق به همراه سالومه مجری تلویزیون من و تو و هنرجویان آکادمی سری اول

منوچهر وثوق و بهمن مفید

منوچهر وثوق

منوچهر وثوق و رضا بیک ایمانوردی

بتی، نلی و منوچهر وثوق

اصغر سمسارزاده، محمد ورشوچی و منوچهر وثوق

منوچهر وثوق و بهم مفید

سپیده، منوچهر وثوق، مرتضی عقیلی

منوچهر وثوق و محمدعلی فردین

منوچهر وثوق و گوگوش

منوچهر وثوق و اصغر سمسارزاده

منوچهر وثوق و شورانگیز طباطبایی

شهرام ثمینی پور و منوچهر وثوق

سپیده و منوچهر وثوق

منوچهر وثوق و سپیده

گوگوش و منوچهر وثوق

پوری بنایی و منوچهر وثوق

نعمت الله گرجی، منوچهر وثوق و رضا صفایی

فروزان و منوچهر وثوق

منوچهر وثوق، محمدعلی فردین، بهمن مفید و ایرج قادری

گوگوش و منوچهر وثوق

منوچهر وثوق و مرتضی عقیلی

منوچهر وثوق و محسن آراسته

منوچهر وثوق و نوش آفرین

هاله نظری و منوچهر وثوق

۴ نظر:

سارا پارسی گفت...

امیدوارم صد و بیست سال با تندرستی و خوشبختی زندگی کنید منوچهر عزیز. نگاه معصوم و لبخند زیبایش را در فیلمهایش خیلی دوست دارم. کاشکی بشود روزی این هنرمند خوبمان در وطن و درسینما دوباره ببینیم.

Vahdat doost گفت...

Akhabaar Manouchehr Vossough aziz hameh Jaa hast vali az Peyman hich khabar-e jaddidi nist !! Peyman va Manouchehr Vossough Khoshtip tarin bazigaraan Iran boodand. Agar Akshaay-e Jadid Peymaan va mosaahebeh baa oo raa bogzarid, shahkaar kardehid.

وی آی پی گفت...

سلام زیبا بود دلم براتون { قدیمیها} تنگ شده بود با مشقت فراوان به شما دست رسی پیدا کردم امیدوارم در وبلاگهای ایرانی باز فعال شوید

وی آی پی

زانیار گفت...

امیدورم همیشه پاینده باشی هنرپیشه خوب سینمای ایران دوست داریم.