۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

خاکسپاری و بزرگداشت محمود عنایت، سردبیر نگین در لس‌آنجلس


بی بی سی - فیروزه خطیبی: مراسم خاکسپاری محمود عنایت، روزنامه نگار، نویسنده، مترجم و مدیر مجله نگین در آرامگاه وود لاون در شهر سانتا مانیکا، در حومه لس آنجلس با حضور جمع کوچکی از اقوام، دوستان نزدیک و همکاران پیشین او برگزار شد.

محمود عنایت که سال ها از بیماری قلبی رنج می برد، بامداد روز پنجشنبه ۱۷ ژانویه در سن ۸۰ سالگی در یک مرکز توان یابی شهر لس آنجلس به علت ایست قلبی درگذشت.
آقای عنایت که از ۲۶ سال پیش ساکن شهر سانتا مانیکا بود در سری مصاحبه های هفتگی که بین سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ در برنامه فرهنگی بنام گلگشت در رادیوی محلی لس آنجلس داشت، یکی از دلایل توقیف نگین و نهایتا ترک ایران را چاپ پاورقی شیخ صنعان نوشته سعیدی سیرجانی در این نشریه خوانده بود. محمود عنایت در لس آنجلس، زندگی آرام و حاشیه نشینی را برگزیده بود و تنها با دایره کوچکی از دوستان و همکاران سابق خود رفت و آمد داشت.
آقای عنایت علیرغم مشکلات عدیده چاپ یک نشریه در خارج از کشور به ویژه نبود سرمایه، از همان ماه های اول سکونت در لس آنجلس مصمم بود تا نگین را دوباره منتشر کند. او ضمن نوشتن مقالات و ترجمه برای نشریات دیگر از هر فرصتی برای انتشار نگین استفاده می کرد. هرچند در طول این مدت تنها ۲۵ شماره نگین در خارج از کشور امکان چاپ پیدا کرد. با این همه محمود عنایت تا آخرین روزهای زندگی و روی تخت بیمارستان هم مشغول تصحیح نسخه تازه ای از مجله نگین بود. ماهنامه ای که سه سال از انتشار آخرین شماره آن می گذرد اما قرار است به زودی منتشر شود.
مجید روشنگر، سردبیر و ناشر نشریه «بررسی کتاب ویژه هنر و ادبیات» چاپ لس آنجلس درباره او می گوید: مسلما تاثیر کارهای عنایت در ایران خیلی بیشتر بود چون مخاطبین بیشتری داشت. او دنبال مراکز قدرت نمی رفت و یک نوع آرمان های انسانی و عدالت خواهی و تفکر جهان وطنی در وجودش بود که در طول دوران نویسندگی از سردبیری فردوسی تا نگین دیده می شود.
آقای روشنگر معتقد است که مخاطب لس آنجلسی، روح انسانگرای محمود عنایت را درک نمی کرد: مخاطب محمود عنایت یک حزب یا یک گروه خاص نبود بلکه خود انسان بود. کسانی که به دنبال راه فکری او بودند، او را از طریق مجله نگین پیدا می کردند. اما تنهایی که در انتشار مجله نگین حس می کرد و این که کسی نبود که زیر بالش را بگیرد و به او کمک کند اذیتش می کرد.


نصرت الله ضیائی، نویسنده، پژوهشگر و یکی از همکاران نگین در مقایسه مجلات منتشر شده در داخل و خارج از کشور می گوید: در ایران عنایت در محیط طبیعی خود کار می کرد. این جا یک محیط طبیعی برای اندیشه ایرانی نیست. هر ملتی با تناسب عوامل مختلفی که یک ملت را می سازد می تواند اندیشه ای را بپروراند و منتشر کند. آن نگین ها {در ایران} دنیای دیگری است هرچند همینجا هم نگین عنایت به نظر من یک الگو بود چرا که هنوز هم آن شرافت خاص نویسندگی که یکی از بزرگ ترین خصیصه های هر نوشتن است را حفظ کرده بود. ما دیدیم که چقدر محتاط و مواظب بود که کج نرود.
فرهنگ فرهی، روزنامه نگار قدیمی ساکن لس آنجلس عنایت را «از میراث داران آرمان های مشروطه خواهی» می خواند و می گوید: در زمانی که از اعتماد مردم به مطبوعات کاسته شده بود و آن ها را مزدوران دولتی می شناختند، عنایت با شجاعت و شهامتی کم نظیر به طرح مقاله های انتقادی پرداخت. او در هیچ یک از انجمن ها و سندیکاهای مطبوعاتی شرکت نجست و این تعهدنامه بی نظیر در میان مردم پایگاهی استوار یافت و از این رو روزشماری می کردند تا روز انتشار مجله نگین فرا برسد.
آقای فرهی در ادامه می گوید: با این همه عنایت حتی به خوانندگان وفادار خود هم باج نمی داد. یادم هست که وقتی دکتر محمد معین، شخصیت ادبی شناخته شده جهانی پس از چند سال بیهوشی درگذشت از خیل عظیم دانشگاهیان و دانشجویانی که او را می ستودند فقط عده معدودی که از شمار انگشتان دست کمتر بودند در مراسم تشییع پیکر او شرکت کردند و دکتر عنایت در راپرت یکی از سرمقاله هایش نوشت: تهران مرگ محمد معین را حس نکرد.
در مراسم ترحیم محمود عنایت که روز پنجشنبه ۲۴ ژانویه (یک روز پس از خاکسپاری) در محل بنیاد ایمان در شهر لس آنجلس برگزار شد، غفور میرزائی، نویسنده و محقق سیاسی، درباره سوابق روزنامه نگاری گفت: او در ۱۷۷ شماره نگین که باید آن را نگین مجلات ایرانی خواند در لابلای طنز، ضرب المثل ها و مقالات تاریخی، مسائل مهم روز جامعه را طوری مطرح می کرد که مقامات نمی توانستند آن را توقیف کنند.
در ادامه این مراسم دو ساعته، کامبیز قائم مقام، عضو هیئت اجرائی موقت سازمان های جبهه ملی ایران در خارج از کشور در رابطه با تفکرات سیاسی محمود عنایت که کار روزنامه نگاری را در دوران آزادی مطبوعات قبل از ۲۸ مرداد ۳۲ در نشریه شاهد در کنار علی زهری و جلال آل احمد آغاز کرده بود گفت: عنایت از قلم زن های دوره اوج جدال روشنفکری و تحت تاثیر جنبش چپ بود. او در جریان انشعاب بین دو جریان مختلف روشنفکری، و زمانی که روشنفکر می بایست کل حرکت روشنفکری جامعه را در دست بگیرد، سوسیالیسم مستقل یا این که می توان سوسیالیست بود اما استالینیست و رو به قبله مسکو نبود را انتخاب کرد.
آقای قائم مقام دربخش دیگری از سخنان خود گفت: دکتر محمود عنایت همراه با دیگرانی چون علی اصغرحاج سید جوادی، نادر نادرپور و بیژن مفید پایه های روشنفکری آینده را بنا نهاد و از کسانی بود که توانست به شدت بر روی نسل های بعدی خودتاثیر گذار باشد. علی عنایت فرزند زنده یاد محمود عنایت در مورد آثار باقی مانده از پدر خود گفت:«پدرم از زمانی که ممنوع القلم شد شروع به خاطره نویسی از نوع خاصی کرد که تاریخ چاپ بخصوصی برای آن در نظر گرفته نشده بود. این مجموعه حجیم را می توان یک خاطره نویسی سیاسی، اجتماعی و تاریخی خواند که ما امیدواریم بتوانیم آن را در آینده نزدیک منتشر کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: