رادیو
جوانان با مسعود فردمنش چهره سرشناس ترانه، آهنگساز و خواننده گفتگویی داشت، مسعود
بعد از یک دوره کسالت، خوشبختانه این روزها دوباره سرحال و پر انرژی به نظر می آید.
مسعودخان
عزیز چه خبر؟ چه کارهایی تازگی ها انجام داده ای؟
من
در این چهل، پنجاه سال گذشته مرتب در حال نوشتن بودم، شب و روز به نوعی مشغولم. ولی
یادتان باشد، که این روزها همه ترانه سرا شده اند، از 70 میلیون، 50 میلیون ترانه
سرا داریم! اینترنت هم سبب شده که این عده خودی نشان بدهند به هر حال فرهنگ ما،
فرهنگ ادبیات و شعر است و امروز نتیجه اش را می بینیم، با 50 میلیون شاعر روبرو
هستیم.
از
زبان خوانندگان و آهنگسازان می شنویم که می گویند از ایران صدها ترانه تعارفی دریافت
داشته اند این کار به نظر شما به بازار
موزیک هیچ لطمه ای نمی زند؟
بازار
موزیک دیگر از کنترل خارج شده، ولی اگر به راستی کسانی هستند که خوب می سرایند،
چرا نه؟ ترانه سرایی که نباید مونوپلی باشد، به هر حال به خیلی از آثار که گوش می
کنیم، گاه به کارهای خوب برمی خوریم ولی بقیه تکرار مکررات است و لطمه به کل کار
ترانه سرایی.
باید
آرزو کرد که شرایط موزیک و اصولا هنر از این وضع خارج شود، قوانینی بیاید که جلوی
این آشفتگی افسار گسیخته را بگیرد و هر کسی برای لودکردنها پولی بپردازد.
به نظر
من بزرگترین لطمه را YouTube
به کار ما زد که کارها را به صورت مجانی ارائه داد چون هرکس می تواند حتی به جای
من آثارم را مجانی روی آن بگذارد و کسی هم جلودارش نیست.
در
جامعه امریکایی، هنوز یک خواننده و آهنگساز یا یک اثر خوب و موفق میلیون ها دلار
به جیب می زند ولی هنوز در جامعه ما این ها رسم نشده است، هنوز مردم ما عادت به
پرداخت حتی 99 سنت برای سایت ها ندارند.
تو
با خوانندگان نامدار یک سری مجموعه حکایت را ارائه دادی از سیاوش قمیشی تا شهره و
ستار و شاهرخ که همه موفق بودند.
اولین
حکایت با سیاوش قمیشی خیلی موفق شد، در میان نسل جوان خیلی گل کرد. هنوز هم من از
سوی جوان ها در سراسر جهان درباره این حکایت می شنوم. بعد حکایت های دیگر آمد. که
مورد توجه قرار گرفت با ستار، شهره، شاهرخ بعد از حکایت هفتم با همسرم فتی عامری
که شاعر خوش قریحه ای است همکاری را شروع کردم که آخرین ثمره اش حکایت دهم است. که
از سوی شرکت ترانه ارائه شد. ما انتظار سود نداریم، همین که مردم بشنوند و هزینه
هایش تامین شود خوشحالیم.
آیا
به عنوان یک هنرمند با سابقه و با تجربه برای این شرایط ناهمگون می توان نسخه ای
هم بپیچی؟
اینروزها
به دلیل افسار گسیختگی این کار نمی توان نسخه پیچید ولی یادتان باشد در همین شرایط
هم بعضی خوانندگان ما کارشان رونق گرفته است ولی کاش آنها که در شرایط خوبی هستند
به فکر همکاران بیکار خود هم باشند.
فکر
نمی کنی اگر هنرمندان موزیک دست به دست هم بدهند، کنسرت های مشترک بگذارند صندوق بیکاری
و بیماری برای خود تهیه کنند، تا در تنگناها به درد هم برسند؟
این
فقط یک رویاست، امیدوارم روزی به ثمر برسد و روزی این همبستگی ما شکل بگیرد.
خوب
از کارهای جدیدت بیشتر حرف بزن؟
من
هفت هشت سالی است با فتی عامری برنامه تلویزیونی داریم، به نام مکتب عشق، که شبکه ITN پخش می شود، روزهای یکشنبه یک ربع به 9 صبح و یک
ربع به 9 شب.
این
برنامه با عشق و علاقه تهیه و ارائه می شود، بسیار مورد توجه مردم بوده، و حکایت
دهم را با همین شیوه تهیه کردیم که شعر است و دکلمه. من در این دو سه آلبوم اخیر،
به عنوان خواننده نقشی ندارم البته پارسال با امید عزیز کاری داشتم اخیرا دو کار
جدید هم دو ماه پیش با جزمین خواننده جوان داشتم که خیلی موفق بود و همین اخیر هم
تدارک کاری را می بینم برای خانم حمیرای عزیز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر