۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

گفتگوی اختصاصی قدیمی ها با جمال وفایی: اولین خواننده ی مردی بودم که در رادیو کار رسمی خودم را آغاز کردم




قدیمی ها - مجتبی نظری، مهدی خسروشیری، فرهاد لارنگی و علی رجبی: همه هنردوستان و عاشقان قدیمی ها با نام بزرگ خانواده وفایی اَشنا هستند، سه برادری که با نام های جمال، وفا و کمال در اَواز و سینما به شهرت بسیاری رسیدند. جمال وفایی یکی از سه برادران وفایی است که در رادیو ایران کار رسمی خود را اَغاز کرد، شاید زمزمه ها اَهنگ «نیر» برای شما با نام این هنرمند تداعی کننده خاطرات شیرین گذشته است. شعر «نیر» را محمدعلی شیرازی شاعر معروف اَهنگ های فیلم «سلطان قلب ها» برای جمال وفایی ساخت تا غوغایی به اندازه ی اَهنگ «اَمنه» زنده یاد اَغاسی به پا کند و موفق شد. گروه مجله اینترنتی قدیمی ها مصاحبه ای با جمال وفایی خواننده گل ها و خاطره ها داشته که در ادامه می خوانید.
جمال وفایی در شروع این مصاحبه گفت: متولد سال 1319 بخش هفت تهران معروف به گود درویش به موازات ادیب الممالک هستم، در خانه ای زندگی می کردیم که حدود هفت اتاق داشت، پدرم دو تا از اتاق ها را اجاره کرده بود و بعد از اَن جا به خیابان نصر، دروازه دولاب شهباز اَمدیم. شهباز محله هنرمندان هایی مثل ایرج، گلپایگانی، زنده یاد محمد علی فردین، هوشنگ توزیع و برادران مفید بود و پدر من با پدر برادران مفید و مرحوم فردین دوست بودند. حاصل ازدواج من چهار فرزند سه دختر و یک پسر به همراه دو نوه است.
در خیابان نصر بودیم که یک روز، پرویز جهان پناه که جوان با ذوق و نوازنده ویولن بود، به من گفت: برنامه کودک در رادیو نیاز به خواننده دارد و قرار شد به رادیو برود و جواب این موضوع را برایم بیاورد. من کلاس سوم یا چهارم دبستان بودم که در مدرسه صبح ها سر صف دعا می خواندم. در نمایشنامه ها مختلف بودم که یک سال نقش یک درویش را بازی کردم و شعر های حافظ را خواندم و از اَن طریق در مدرسه به رادیو معرفی شدم و در برنامه آقای صبحی در برنامه کودک اَواز خواندم و آقای شاهرخ نادری در این برنامه تهیه کننده بود. مشیر شهردار که مدیر رادیو بود به من گفت: بخوان، و من شعر های پدرم که یادم بود را خواندم، مورد استقبال قرار گرفت و به من و پرویز جهان پناه گفت: برویم و تمرین کنیم، ما به خانه پرویز جهان پناه برای تمرین رفتیم، اَهنگ و شعری زیبا با هم ساختیم و این شعر در برنامه کودک پخش شد، یک هفته من و یک هفته اَقای صمد نوریان در برنامه اجرا داشت.
من به اتفاق اسفندیار منفرد زاده که هم محلی من بود با هم ارکستر درست کردیم و زنده یاد آبتین برای ما ضرب می زد و کارش خوب بود، زنده یاد اَبتین گفت: من هر جلسه پول می گیرم، ما گفتیم به ما که پول نمی دهند. در نتیجه منفرد زاده قبول کرد و گفت: من می آیم اگر پول دادند که دادند، اگر ندادند که هیچی. اَن زمان برنامه کودک رسمی رادیو هم توسط آلیس و بلا با ارکست بزرگ رادیو اجرا می شد و ما خودمان بچه گانه با آقای اسفندیار منفردزاده برنامه اجرا می کردیم.
چند سالی ادامه دادیم تا اینکه مدیر رادیو، مشیر شهردار بازنشسته شد و پسرش روی کار اَمد. پسرش به ما گیر داد و گفت: تو ریش و سبیلت در اَمده و برای برنامه کودک خوب نیستی، و شاهرخ نادری گفت: برو صورت خودتو اصلاح کن و بیا، بلاخره صورتمون را اصلاح کردیم و بعد دوباره گفت: فکر می کنی من نمی فهمم، تو همونی و برو کمی کار کن و بیا تو برنامه جوانان بخوان و از بخش کودک اخراج شدیم.
آن روزها گذشت تا اینکه بزرگ شدم، به دبیرستان رفتم که برگه ای برای معرفی دانش اَموزان هنرمند در دبیرستان اَمد که هر دانش اَموزی هنری دارد دبیرستان او را برای اَموزش و تعلیم هنری معرفی کند. من و یکی دیگر که پیانو می زد و هم می خواند توسط دبیرستان معرفی شدیم و به سالن محمدرضا شاه پهلوی رفتیم و در آنجا خواندیم.
بعد از اَن جا به اَقای مهرتاش که شاگردانی چون محمد نوری، قاسم جبلی، مرضیه، شهیدی و... پرورش داده بود برای کلاس رایگان معرفی شدیم که در اَن جا اَقای نوری و صفاریان هم بودند. بعد به خانم ایراندخت شیخ معرفی شدیم کلاس ما هم در لاله زار و جامعه باربد بود که تمامی اساتید هنری حضور داشتند و هر کس ذوقی و استعدادی داشت برای اَموزش می آمد، مدت ها در آنجا بودیم.
واقعا کلاس استاد مهرتاش کلاس گرمی بود که اَواز و ضرب آموزش می داد و هر چه از خوبی این مرد بگویم کم گفتم، علاوه بر موسیقی درس تئاتر و فن بیان هم یاد ما می داد و کم و بیش برای ما کلاس خصوصی می گذاشت.
من اولین خواننده ی مردی بودم که در رادیو کار رسمی خودم را آغاز کردم چون تا اَن زمان خیلی کم پیش می اَمد خواننده مرد در رادیو بخواند و بعضی وقت ها خوانساری و دیگران می خوانند و از این بابت زنده یاد کسایی بسیار خوشحال شد و من را در آغوش گرفت و مرحوم تهرانی اَمد و گفت: تو می دانی پسر چه کسی هستی و این را از پدرت داری و آقای پایور، مدیر اداره فرهنگ و هنر من را دعوت کرد که چند ترانه بخوانم و آقای مهرتاش گفت: در رادیو ترقی می کنی چون در اَن جا اساتیدی برجسته ای هستند و در اَن جا رقابت زیاد است. ابلاغیه های مختلفی برای من اَمد از گل ها، از رادیو و قسمت ها مختلف.
شاید برای خوانندگان مجله اینترنتی قدیمی ها جالب باشد که اولین سفر من برای برنامه هنری با خانم پوران در افغانستان بود و بعد از این برنامه سال بعد این برنامه با استاد ایرج و مرحوم هایده به اَلمان دعوت شدیم تا برای شب عید دانشجویان برنامه اجرا کنیم، تعداد دانشجویان سه هزار نفر بود من هم خیلی ساده خواندم و بعد هایده آوازی خواند که مربوط به فیلم مهمان بود که به روی چهره شهناز تهرانی پخش شد، بلاخره ایرج هم خواند و خبری نشد. بعد به او گفتند: شعر «در را وا کن» را بخوان و خواند در اَخر بعد از ما یک جوانی اَلمانی با گیتار به روی صحنه اَمد، مردم از شوق می اَمدند روی صحنه می رقصیدند، من که داشتم از این کار دیوانه می شدم. بعد که به تهران آمدم آقای صمدی گفت من اختلافی با مرحوم ناصر تبریزی دارم چون گفته آهنگ اَمنه، آغاسی دیگر نظیرش نمی اَید.
روزی محمد علی شیرازی یکی از شاعران رادیو که ترانه های فیلم سلطان قلبها را گفته بود پیش من اَمد و گفت: من آهنگی دارم که می خواهم شما بخوانید، نگاهی کردم دیدم نوشته «نیزه»، گفت: نیزه نیست این آهنگ «نیر» نام دارد. گفتم: من در گل ها می خوانم نمی توانم این را بخوانم. بلاخره گفت: شما در گل ها چند سالی هست می خوانی این را هم بخوان و اگر در گل ها فقط بخوانی باید همیشه اتوبوس سوار بشوی، در صورتی که اگر شما این اَهنگ را بخوانی می توانی ماشین بخری و ...
به استودیو «ایران گرام» رفتیم که در اَنجا جلال ذوالفنون، چنگیز عسگری و امیر بیداریان در آنجا بودند، فردای آن روز قرار شد این ترانه را بخوانم. یکی شعر و اَهنگ را خرید و در اولین روز پخش در شیراز حدود صد هزار صفحه این اَهنگ فروش رفت. تلفن ها برای اجرا در عروسی ها، کاباره ها و مهمانی ها شروع شد. روزی در برنامه گل ها جواد معروفی گفت: حیف تو نبود که اَهنگ «نیر» را خواندی. گفتم: شما 1260 تومان به ما حقوق می دهید، من چقدر اتوبوس سوار بشوم و من این را دیگر انتخاب کردم. یادم هست اول در عروسی ها از من وقت می گرفتند و بعد سالن را رزو می کردند، دکتر جهانبانی یکی از مدیران رادیو من را روزی برای آهنگ نیره به رادیو دعوت کرد.
از جمال وفایی سوال کردیم چرا اَهنگ های قدیمی هنوز طرفدار دارد و مردم هنوز هایده، مهستی، جمال وفایی، مرضیه و... گوش می کنند، چرا با اینکه این همه موسیقی پیشرفت کرده ولی زیاد طرفدار ندارد که این چنین جواب داد:
شعری هست که می گوید:
سعی ناکرده در این راه به جایی نرسد
مزد اگر می طلبی طاعت استاد کن
و شعری دیگر که می گوید:
گل گفت که من یوسف مصر چمنم
یاقوت گرانمایه پر زر دهنم
گفتم که چو تو یوسفی نشانی بنمای
گفتا بنگر غرقه به خون پیرهنم
مزد در بیت اول شعر اَن پول و حقوق نیست، بلکه شخصیتی هست که مردم به هنرمند می دهند، شما الان بگردید و پنجه طلایی مثل پرویز یاحقی را پیدا کنید، یا ضرب استاد حسین تهرانی با اَن ظرافت، یکی از افتخارات من این هست که یکی از کارهای من ضرب استاد حسین تهرانی هست و یا استاد صبا، متاسفانه ما مطلب زیاد داریم ولی عمل نشده. الان کسانی که در رادیو هستند می گویند ما شاگرد استاد تاج اصفهانی هستیم ولی اگر شاگرد استاد تاج هستند از کدام تحریر استاد تاج استفاده می کنند، فقط ادعا دارند که شاگرد استاد تاج هستند و ما قبول داریم اَیا نشانی از استاد تاج داری؟ مثلا می گویند من شاگرد فلان استاد هستم اَیا نشانی از آن استاد دارند که در کارهایشان استفاده کنند. متاسفانه دروغ می گویند، البته بسیاری صدای خوبی دارند مثلا افتخاری یا محمد اصفهانی می توانند اَوازی بخوانند که استاد ایرج خوانده است. متاسفانه امروزه نه نوازنده ها، نوازنده و نه خواننده ها، خواننده هستند. الان کسانی که ضرب می زنند ضرب نیست چون ضربی که استاد ملک می زد ضرب بود یا تار استاد جلیل شهناز بی همتاست که خداوند به جلیل شهناز طول عمر بدهد. زنده یاد بنان حرفی خوبی می زد، می گفت: شما از قندان، قند می خواهید فلفل که نمی خواهید. امروزه در نوازندگان تار متاسفانه نشانی از حرفه جلیل شهناز و فرهنگ شریف نیست و کمانچه مثل استاد بهاری و داروغه نیست چون بسیاری معتقدند که امروزه نوازنده ها دارند روی کمانچه صدا ویولن در می اَوردند و صدای کمانچه نیست.
از جمال وفایی می پرسیم، خانواده شما با ورود شما به موسیقی مشکلی نداشتند؟ و او می گوید: خوشبختانه پدر و مادرم با من و برادرانم که به عرصه موسیقی وارد شدیم مشکلی نداشتند، چون مشوق ما، پدر ما بود و این حرفه ای هست که خداوند به من داده، این صوت یکی از هدیه های خداوند هست که به من داده شده است و باعث تحولات خوبی در زندگی من شد، چون بعد از من، وفا و کمال هم به این راه اَمدند و صدایی خوبی داشتند. وفا اکثرا با من به کلاس استاد مهرتاش می آمد و آهنگ های خوبی خواند و سخت اَهنگ انتخاب می کرد چون هر اَهنگی را نمی خواند. یادم هست چند اَهنگ اَوردم و برای خواندن قبول نکرد و انوشیروان روحانی به من می گفت: چرا وفا هر آهنگ و شعری را قبول نمی کند. گفتم وفا علاقه ای به این شعر ها ندارد. وفا کاری کرد که به شهرت من اضافه کرد چون آهنگ «دنیا دنیا» را وقتی خواند خانم پوران به من زنگ زد، صدای برادرم را تبریک گفت و بعد از اَن هم کمال باز گل کرد.
من قبل از انقلاب در لس آنجلس در کاباره ای با خانم گوگوش می خواندم و بعد وفا از انگلیس به لس انجلس آمد، با هم به تهران اَمدیم. برای من و افراد مثل من، اوایل انقلاب مدتی جو خوبی بر جامعه حاکم نبود. بعد ها هم جنگ شد و سبک کاری من مناسب آن موقع نبود، سبکم را نمی توانستم عوض کنم در صورتی که خیلی ها سبک خود را برای مدتی عوض کردند. نه از من دعوت می کردند و من خودم خیلی محترمانه برای مدتی کناره گیری کردم. در محله ما - قیطریه - جوانی 18 ساله شهید شد و برایم بد بود بروم در رادیو اَهنگ «نیر» را بخوانم. «خدا گر ز حکمت ببند دری، ز رحمت گشاید در دیگری». من و وفا و نه هیچ هنرمندی هیچ وقت نا امید و درمانده نشدیم، روزگار برای ما به طریقی دیگر چرخید. البته وفا درخواست های زیادی برای سینما داشت.
از جمال وفایی می پرسیم که شما هم در سینما حضور یافتید، درباره ورودتان به سینما بگویید. او گفت: مرحوم مهرتاش فقط آواز به ما اَموزش نمی داد، بلکه تئاتر، فن بیان و بازیگری نیز اَموزش می داد و کمی در بازیگری استعداد و ذوق داشتم. فیلمی با حضور رضا بیک ایمانوردی، میری و خانم جمیله به نام  «رانده شده» بازی کردم که خانم عهدیه اَهنگی را می خواند و خانم جمیله لب می زد، چون داشتم اَهنگ آن فیلم را می خواندم و حرکتی هم داشتم، سیامک یاسمی به من گفت: بیا و این نقش را هم بازی کن، گفتم: این نقش مربوط به میری هست گفت عیبی ندارد، من نقشی هم برای میری در نظر می گیرم، گفتم: من باید با اَقای مهرتاش مشورت می کنم و اتفاقا اَقای مهرتاش قبول کرد و گفت: مواظب باش سرت کلاه نگذارند.
به سیامک یاسمی زنگ زدم و به استودیو رفتم که در اَن جا بیک ایمانوردی و خانم جمیله هم بودند قراردادی را نوشتیم و فیلم خوبی بود و بعد وفا را برای فیلم «رابطه جوانی» با لیلا فروهر دعوت کردند که فروش خوبی داشت بعدها برای فیلم «پرستوهای عاشق» من با وفا دعوت شدیم که در اَن فیلم هم زنده یادان جمشید مهرداد، مهدوی و رضاکرم رضایی حضور داشتند متاسفانه در این فیلم ناراحتی معده پیدا کردم. یادم هست قرار بود با مرحوم فردین به همراه وفا فیلمی بازی کنیم که دیگر قسمت نشد.
وفا وفایی برادر این هنرمند که خود جز خوانندگان ماندگار ایران هست برای ما در بین این مصاحبه از برادرش این چنین گفت: جمال وفایی در بین برادران بهترین بود یادم هست یکی از خارجی ها به ایران برای دیدن برنامه های تالار رودکی آمد و به پیش استاد مهرتاش رفت و گفت: به بهترین شاگرد خود بگویید برای من بخواند، استاد مهرتاش هم برادرم جمال را معرفی کرد تا برنامه ای در تالار رودکی اجرا کند و بعضی از شاگردان ناراحت شدند ولی بعد فهمیدند که استاد مهرتاش درست انتخاب کرده است. آقای شجریان که مرد بزرگی بود و هست اَن زمان از روی دست برادرم تقلید می کرد و سی دی ایشان که آقای محمد منتشری شاهد هستند موجود است و من گوش کردم، فکر کردم جمال دارد می خواند ولی در میانه صدایش حس کردم کسی دیگر دارد از او تقلید می کند.
در پایان از جمال وفایی خواستیم هر صحبتی دارند برای خوانندگان مجله اینترنتی قدیمی ها بیان کند، و گفت: برای همه اخوانندگان مجله اینترنتی قدیمی ها اَرزوی موفقیت دارم. هنرمند برای مملکتش، عزیز و نور چشم است، شما از هر کاری دست بکشید با موسیقی، مجله و هنر در ارتباط هستید در هر مقامی که باشید، موسیقی یک نوع خدمت هست. صدا در خانواده ما ارثی بوده است و صحبت برای صدا های ارثی زیاد هست و این نوع صدا جز صداهای تقریبا ماندگار است که ما همه برادران می خواندیم و خواهران از این میراث صدایی بی بهره نبودند ولی پدرم برای خوانندگی خواهران اجازه نداد. موسیقی بد ندارد هر کسی بگوید فلانی بد هست از نظر عقلی ضعیف هست.
قدیمی ها: گروه مجله اینترنتی قدیمی ها برای جمال وفایی سلامتی و طول عمر آروز می کند. در این گفتگوی بسیار صمیمی آقای عباس وفایی - وفا -، استاد محمد منتشری و همسر جمال وفایی که گاهی خاطره ای یادآوری می کرد، نیز حضور داشتند.

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی
 
مهدی خسروشیری، جمال وفایی، محمد منتشری و عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی

جمال وفایی، محمد منتشری، عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی، محمد منتشری، عباس وفایی (وفا)

عباس وفایی (وفا)، مهدی خسروشیری و جمال وفایی

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی

عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

محمد منتشری، جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

جمال وفایی و مهدی خسروشیری

جمال وفایی

مهدی خسروشیری و جمال وفایی


محمد منتشری، جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

جمال وفایی

جمال وفایی

جمال وفایی

جمال وفایی

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

شهین، زنده یاد گیتی پاشایی، جمال وفایی زنده یاد سوسن، زنده یاد ایرج رستمی و زنده یاد فریدون فرخزاد

عباس (وفا)، جمال و زنده یاد کمال وفایی

امیر رسایی، اکبر گلپایگانی، جمال وفایی، ناصر مسعودی و ایرج


زنده یاد رضا بیک ایمانوردی و جمال وفایی

عباس وفایی (وفا)، پوران، گوگوش و جمال وفایی

عباس وفایی (وفا)، رامش، جمال وفایی و عارف

جمال وفایی

زنده یاد پوران و جمال وفایی

جمال وفایی

عباس (وفا)، جمال و زنده یاد کمال وفایی

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

جمال وفایی و عباس وفایی (وفا)

اکبر گلپایگانی، جمال وفایی و ایرج
جمال وفایی و هوشمند عقیلی

اکبر گلپایگانی، محمد حیدری و جمال وفایی

علی اکبر کهربایی،عباس وفایی (وفا) و جمال وفایی

زنده یاد کمال، جمال و عباس وفایی (وفا)

پوستر فیلم جدال

پوستر فیلم رانده شده

پوستر فیلم پرستوهای عاشق

پوستر فیلم هیولا

عکس ها: مهدی خسروشیری

۲۰ نظر:

سیامک گفت...

آقای جمال وفایی را باترانه ای شناختم که در آن می خواند"تو ای که رنگ شادی زدی به دنیای من بیا که ازاین عالم توای تمنای من دوچشم مستت نازم که چون نگه می کند فروغ صبح روشن دهد به شبهای من"چقدر زیباودلنشین بود این ترانه وچقدر دلچسب بود این صدا برای من.ووفا را با ترانه "حالا که از صداافتاده زنگ مدرسه هامون" شناختم البته هردو برادر خوش صدا بودندولی خوب من صدای آقا جمال را بیشتر می پسندیدم هرجا که هستند برایشان آرزوی سلامتی وشادکامی دارم.

سیامک گفت...

راستی چیز دیگری که از آقای جمال وفایی به یادم آمد ایشان مهارت خاصی در تقلید صدای خوانندگان داشتند که دربرنامه های جمعه رادیو لحظات مفرحی را برایمان بوجود می آوردند بخصوص تقلید صدای زنده یاد خانم ملوک ضرابی یاد آنروزها بخیر

ناشناس گفت...

بسیار عالی بود ممنون

سیروس گفت...

همه ترانه های آقای وفایی رادوست داشتم غیر از یک ترانه البته اگر ازاین حرف من ناراحت نشوند آنهم همان آهنگ " نیر "بود برای برادران وفایی ارزوی سلامتی دارم.

نادر گفت...

با آمدن فصل بهار ترانه زیبای صدای پای بهار با صدای دلنشین آقای جمال وفایی در رادیوی آن زمان طنین انداز می شدحالا کجاهستند آن صداهای زیبا که روح وجان ماراجلاداده وزیبایی بهار را برایمان صدچندان کنند واقعا از صمیم قلب از این خواننده نازنین که شادی را به خانه های ما می آوردسپاسگزارم .

سیامک گفت...

آقا نادر اگه یادتون باشه شعر ترانه ای که گفتید این بود:صدای پای بهار صدای پای بهار به گوش گلها رسیده چشم نرگس شده مست چشم نرگس شده مست نیلوفرازخواب پریده درختا شکوفه بارون شده باز می کنن گلها باهم رازونیاز " 2" گل نرگس گل لاله گل ناز میخندن به غنچه های نیمه باز میخندن به غنچه های نیمه باز واقعا چه ترانه زیبایی بود.

سروش گفت...

چندسال پیش مصاحبه ای از آقای جمال وفایی دریکی از شبکه های ماهواره ای دیدم که به شوخی گفت (بابامایه موقع واسه خودمون مایکل جکسونی بودیم می خوام به ایشون بگم مایکل جکسون کیه شما خیلی بالاترازاین حرفایی واسه ماداداش !

کوروش گفت...

صدای برادران وفایی بسیار زیبا بود بویژه صدای آقای جمال وفایی که رساتروقدرت بیشتری داشت ایشان آهنگی قدیمی دارند به نام ستاره بخت که قدرت صدای او را بخوبی نشان می دهدانشاءالله همیشه خوش وخرم باشند.

ناشناس گفت...

آقا جمال آهنگ قشنگ دیگری هم داشتندکه فکرکنم اسمش دخترشیرازی بود که بیت اولش این بود:تازه گیابادل من دختری همبازی شده شکرخداکه قسمتم دلبرشیرازی شده شکرخداکه قسمتم دلبرشیرازی شده یادش بخیر

محسن گفت...

اگر ترانه "شب به گلستان تنها منتظرت بودم" با صدای آقای جمال وفایی را شنیده باشید بدون اغراق باید گفت اجرای ایشان بسیار بهتر ازاجرای زنده یاد داریوش رفیعی است باامید سلامتی برای ایشان وخانواده محترمشان

ناشناس گفت...

باعرض سلام وباتشکر اززحمات شماعزیزان سئوالی داشتم وآن اینکه درحال حاضر برادران وفایی کجا زندگی می کنند وعلت فوت زنده یاد کمال وفایی چه بوده ودرچه سنی؟

قدیمی ها گفت...

سلام دوست عزیز
عباس وفایی (وفا) در تهران زندگی می کند و جمال وفایی بین ایران و آمریکا در رفت و آمد است...
برای کمال هم ویژه نامه ای منتشر کردیم که همه چیز در آن هست...
موفق باشید

ناشناس گفت...

متاسفانه درقسمت جستجوی سایت نتوانستم ویژه نامه ای که فرمودید پیداکنم لطفا راهنمایی بفرمایید.ممنون

بهداد گفت...

سالها پیش در کرمانشاه موقعی که نوجوان بودم از پنجره اتاقمان که روبه خیابان بود داشتم پایین را نگاه می کردم که ناگهان چشمم به خواننده مورد علاقه ام آقای جمال وفایی افتاد که وارد عکاسی که زیر منزلمان بودشدنمی دانید آنروز چقدر خوشحال شدم که قابل وصف نیست انگار به یکی از آرزوهای بزرگم رسیده بودم یادش بخیر

قدیمی ها گفت...

دوست عزیز سلام
متاسفانه مطلب کمال در سایت قبلی قدیمی ها که فیلتر و پاک شده، منتشر شده بود...
سعی می کنیم دوباره منتشر کنیم...
موفق باشید

ناشناس گفت...

لطفا اگرامکان داردترانه ی منوتوماهیهای قرمزیک چشمه ی نوریم آقای جمال وفایی را قرار دهید

پاپک گفت...

ممنون از شما دوستان ـ جمال وفایی خیلی با ایرج و گلپا حال میکرد و با هم خیلی دوست بودند. چندتا از آهنگ زبیای ایرج را جمال وفایی دوباره خوانی کرد که البته زیبا اجرا کردند. حتمن این آهنگهای زیبا یادتون هستند:

شب درآید و خنده کنان تو در بر آیی
ستارۀ بخت منی که شب درآیی

و یا آهنگ دیگه که می گفت:

چشم سیات ، برق نگات ، کشته منو ناز و ادات ـ
تو میدونی ، من میدونم ، من توی چشمات میخونم ، چشم سیات بمن میگه حواست دنبال کیه

یک آهنگ دیگه یادم اومد:

دفتری که بسته شد دیگه بازش نکنید
دلی که شکسته شد دیگه نازش نکنید

ـ توی برنامه شما و رادیو با شادروان علی تابش و منوچهر نوذری که بیشتر جوک و خنده میبود، جمال وفایی سر بسر همه میگذاشت و ادای خوانندگان را درمیاورد: ایرج، گلپا، ملوک ضرابی، ذبیحی و ...!

آرزو دارم که جمال وفایی و ایرج و گلپا و دیگر هنرمندان ... و همگی شما شیدایان، زنده و خوش باشید! ـ

یک گله از شما: حیف که این عسکها را کثیف کرده اید. این عکسها مال مردم ایران و مال تاریخ فرهنگ و هنر ایران است. ما بایستی این تاریخ را دست نخورده و سالم پخش و پراکنده کنیم تا هچگاه نابود نشوند. امیدوارم این موضوع را دریابید و از این کار ناپسند دوری کنید!

با سپاس بسیار

ناشناس گفت...

منظور این آقاازاینکه می گوینداین عکسهاراکثیف کرده ایدرامتوجه نشدم!

ناشناس گفت...

سلام میخواستم ببینم ترانه ی (کاراین گنبد دوار همینه کاردنیای لاکردار همینه ) از استاد جمال وفاییه اگه هست بزارید ممنون.

ناشناس گفت...

باسلام وتبریک سال نو وخسته نباشید به شما بخاطر ایتهمه تلاش دراین چندسال گذشته خواهشمند است مطلب مربوط به زنده یاد کمال وفایی رادوباره منتشر کنید. باتشکر