۱۳۹۱ دی ۱۶, شنبه

آقا تختی از زبان هم دوره ای هایش/ دیگر آن تواضع و مردانگی را نمی بینیم


ایسنا: چهار مدال جهانی و سه نشان المپیک تنها ره آورد او برای ایران نبوده است. خیلی ها مدال های المپیک و جهانی گرفته اند، اما بعد از مدتی از یادها رفته اند.

آنچه غلامرضا تختی را بعد از گذشت 45 سال همچنان در یادها باقی نگاه داشته، مدال هایش نبوده، بلکه اخلاق و مرام پهلوانی و عشقش به مردم بوده که باعث شده هنوز هم رفقای سابقش او را آقا تختی بنامند و با احترام از او سخن بگویند.
غلامرضا تختی هفت مدال جهانی و المپیک دارد. کسب مدال هایش را از هلسینکی آغاز کرد. نقره مسابقات جهانی 1951 هلسینکی و به دنبال آن مدال نقره المپیک 52 هلسینکی، طلای المپیک 56 ملبورن، طلای مسابقات جهانی 59 تهران، نقره المپیک 60 رم، طلای جهانی 61 یوکوهاما و نقره مسابقات جهانی تولیدو. همه به کنار، اما حضور او در المپیک 1964 توکیو در سن 34 سالگی و با وجود آماده نبودن به خاطر درخواست مردم و نترسیدن از شکست، یکی از کوچک ترین کارهای تختی برای رضایت مردم بوده است.
او برای المپیک توکیو آماده نبود، اما فقط به خاطر این که مردم از او می خواستند که کشتی بگیرد با سه ماه تمرین در توکیو حضور یافت و چهارم شد. به بهانه چهل و پنجمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان «تختی» با چند تن از رفقا و هم دوره ای های او هم سخن شدیم.
محمد ابراهیم سیف پور می گوید: تختی یک الگو و اسطوره بوده و هست. هیچ وقت جنگ و دعوا را دوست نداشت. در مسافرت هایی که می رفتیم همیشه از مرام پهلوانی و بزرگواری و اخلاق خوبش درس می گرفتیم. وی با اشاره به اتفاقات و حاشیه های اخیر کشتی ایران می گوید: متاسفانه کشتی دارد اصالت خود را از دست می دهد. کسانی که روی تشک می روند باید احترام آن را حفظ کنند، ولی می بینیم که عملا این اتفاق نمی افتد.
سیف پور ادامه می دهد: در المپیک رم داوران عملا حق من و تختی را گرفتند و نگذاشتند به طلا برسیم، اما از این کارها که امروز می بینیم انجام ندادیم. در رم داور به تختی گفت در خاک بنشین و او خیلی خاضعانه و مطیع بدون این که یک کلام حرف بزند گوش کرد در صورتی که حقش نبود، اما به خاطر همان اخلاق پهلوانی اش اعتراض نکرد و نقره گرفت.
امن زاده دیگر هم دوره تختی است که در گفت و گو با ایسنا، اظهار می کند: تختی یک پهلوان واقعی بود که دست مردم را می گرفت. او هم از لحاظ اخلاقی و هم از نظر ورزشی مرد بزرگی بود. همیشه بین مردم حضور داشت و با لبخند و مهربانی با آنها رفتار می کرد، اما متاسفانه امروز قهرمانان از دست مردم فرار می کنند. وی با بیان خاطره ای از تختی می گوید: در کشتی او با مدوید روس، تختی 11 دقیقه بر حریف مسلط بود، اما یک دقیقه مدوید پای او را گرفت و تختی شکست خورد که این مساله باعث بر هم خوردن جو سالن شد و مردم از شکست او ناراحت بودند و قبول نداشتند که شکست خورده، اما خود تختی به آقای سیروس پور گفت که شکست من را اعلام کنید تا همه بدانند من باخته ام و جو آرام شود.
امن زاده تصریح می کند: فکر نمی کنم کسی بتواند جای تختی را پر کند، چون او یک پهلوان واقعی بود و علاوه بر قهرمانی، به خاطر همین پهلوانی هایش، تواضع و فروتنی اش در دل مردم جا داشت.

غلامرضا تختی / عکس: ایسنا

همچنین حسین ملاقاسمی در گفت و گو با ایسنا، می گوید: از افتخارات بزرگ من این است که در چندین اردو و مسافرت کنار آقا تختی بوده ام و از رفتار ، کردار، گفتار و خصلت ورزشی او درس اخلاق گرفته ام، چرا که هر چه مقام و مدال می گرفت تواضع اش بیشتر می شد و همیشه از دروغ و تملق متنفر بود.
وی ادامه می دهد: ای کاش به جای این همه عکس که از او در سالن های ورزشی هست کمی هم از مرام او گفته می شد. من همیشه به مربیان می گویم که وقتی با نونهالان تمرین می کنند وظیفه دارند هفته ای یک بار موعظه گری کنند و از فضائل اخلاقی امثال تختی برای کودکان بگویند، اما متاسفانه این کارها انجام نمی شود و شاهد این هستیم که امروز بعضی از ورزشکاران با پیروزی در دو کشتی فکر می کنند به عرش رسیده اند و حتی به پیشکسوتان سلام نمی کنند.
ملاقاسمی ادامه می دهد: متاسفانه قهرمانان امروز فرهنگ عظیمی که از گذشته نصیب شان شده را نتوانسته اند حفظ کنند و در حال حاضر دیگر آن تواضع و مردانگی را نمی بینیم در حالی که ورزشکاران باید بدانند که کوچک ترین حرکت آنها زیر ذره بین مردم است. تختی همواره بین مردم بود و با احترام و لبخند و مهربانی با مردم رفتار می کرد. در دل آنها جا گرفت و ماندگار شد.
وی همچنین تلاش تختی برای جمع آوری کمک به زلزله زدگان بوئین زهرا را از بهترین خاطرات خود با تختی می داند و می گوید: وقتی تختی گفت که می خواهد چنین کاری کنم کسی به حرف او توجه نکرد ولی او منصرف نشد. من و ابوالفضل حسین پور با او به راه افتادیم. او پشت سر یک وانت حرکت می کرد. از ساعت 12 ظهر تا 7 شب از راسته فردوسی حرکت کرد تا به میدان راه آهن رسید و یادم هست که حدود بیست هزار تومان پول و مقدار زیادی البسه و پتو جمع شده بود و فردایش خود تختی به همراه آقای اوراقچی به سمت بوئین زهرا رفت تا پول ها و اجناس را بین مردم تقسیم کند.
ملاقاسمی در پایان اظهار می کند: تختی اسطوره انسانیت بود و کاش رفتار و منش او به جوانان درس داده شود تا شاهد این بی اخلاقی در ورزش و جامعه نباشیم.
17 دی، چهل و پنجمین سالگرد جهان پهلوان «تختی» است و ای کاش به جای این که تنها سالی یک بار و در روز وفات او از مکارم اخلاقی اش گفته شود، در سالن های ورزشی و اردوها مرام و مسلکش به جوانان آموخته شود تا شاید کمی بی اخلاقی های حال حاضر ورزش ایران را کمتر ببینیم.

هیچ نظری موجود نیست: