۱۳۹۱ دی ۱۱, دوشنبه

اقتصاد سیاسی ما جایی برای فرهنگ نگذاشته است


علیرضا داودنژاد با اظهار تاسف از شرایط این روزهای سینما، گفت: هیچ مخالفتی با رقابت و مبارزه برای تصاحب سهم بیشتری از قدرت و پول ندارم اما پنهان کردن این دعواها پشت دین، فرهنگ،‌هنر و صنف یک بازی خطرناک است که فضا را مسموم‌تر و ما سینماگرها را از لحاظ شخصیتی آلوده می‌کند و کینه‌توزی و خصومت را افزایش می‌دهد.

این کارگردان در پاسخ به پرسشی درباره‌ی منازعات چند ماه‌ اخیر سینما و ارتباط آن با تخصیص بودجه‌ی بدونِ حساب و کتاب برخی نهادها گفت: اصولا اقتصاد سیاسی حاکم بر جامعه، آن هم با نقاب‌های از این قبیل، جایی برای فرهنگ نمی‌گذارد اگر چه دائم از فرهنگ و هنر حرف می‌زنیم اما فرهنگ، یک ابزار شده است برای گرفتن پول بیشتر و یا بدست آوردن قدرت بیشتر برای گرفتن پول بیشتر.
وی با اشاره به برخی حواشی اکران در سال جاری گفت: راه درست این بود که حوزه هنری، سند رسمی نمایش فیلم را به رسمیت بشناسد و از قانون تمکین کند و بی‌استثنا هر فیلمی که پروانه نمایش داشت را نشان می‌داد و از طرف دیگر برخی شوراهای صنفی هم از این رفتار حوزه هنری، ابزاری برای جنگ‌های داخلی سینما درست نمی‌کردند و با پادرمیانی کسانی که بر این موضوعات اشراف دارند،این مشکل را حل می‌کردند.
داودنژاد تاکید کرد: آنچه مسلم است این دعواها نه به نفع سینماست نه به نفع مردم بنابراین این طور سینه‌ چاک دادن‌ها اگر پشتش انگیزه‌های سالم وجود داشته باشد، چرا برای اصلاح ناامنی سرمایه در سینما صورت نمی‌گیرد؟! چرا برای سروسامان دادن به تولید انجام نمی‌شود؟ چرا برای به سامان گرفتن پخش و نمایش صورت نمی‌گیرد؟ چرا این دعوا به یک بسیج عمومی برای مبارزه با سرقت فیلم‌ها ایرانی منجر نمی‌شود؟!
وی تصریح کرد: بزرگان صنف و مسئولان سینما، اصلی‌ترین مسایل سینما را رها کردند و پیگیر هستند که به فلان سینما اجازه بدهیم فیلم اکران بکند یا نکند؟!
متاسفانه این یک بازی رسوا و خاله‌زنکانه است که مدت‌های زیادی است که گریبان سینما را گرفته است و به یک گره کور در حال تبدیل شدن است و هیچ خرد گره‌گشایی پا وسط نمی‌گذارد و به این مناقشات و غائله خاتمه نمی‌دهد.
داودنژاد در عین حال یادآور شد: البته مجمع فیلمسازان ایران در چند سال اخیر و در طول عمرش سعی کرده است که هشدار بدهد و وارد بازی‌ها نشود ولی میل قدرت و پول آنچنان برخی دوستان را مست کرده است که در این مناقشه‌ها گوش کسی به حرف حساب بدهکار نیست البته من کماکان این وضعیت را ادامه جریان عمیق‌تری می‌دانم که در حوزه فرهنگ جریان دارد و آثارش در سینما به فلج کردن تولیدکننده داخلی و فراهم کردن زمینه برای غارت بیشتر مخاطبان فارسی‌زبان در ایران،منطقه و همه‌ی دنیا منجر می‌شود.
کارگردان «مصائب شیرین» تصریح کرد: البته یک نگرانی خاصی دارم و آن این است که ادامه این مناقشات به تدریج شرایطی را فراهم کند که ظرفیت‌های نمایشی به فیلم‌های وارد شده و دوبله شده واگذار شود و از طرفی نگرانی عمیق‌ترم سالن‌های نمایشی است که در شهرستان ها وجود دارد و در اثر توسعه شهرها در مناطق گران قیمت قرار گرفته و بعید نیست در هیاهو مناقشات، یک روز چشم باز کنیم که این سالن‌ها تغییر کاربری گرفتند و در جریان مزایده‌های مرسوم به عنوان غنیمت تقسیم شده‌اند و به مراکز تجاری تبدیل شدند.
داودنژاد با اشاره به وضعیت اقتصاد سیاسی به ایسنا گفت: اقتصاد وضعیتی است که همه مناسبات را در کشور تحت تاثیر قرار داده است البته این وضعیت همه جا وجود دارد اما در جامعه‌ی ما قرار بود به سمت تغییر این وضعیت پیش برویم و قرار نبود از عقیده و فرهنگ و هنر، نقابی برای آلوده شدن به سخیف‌ترین کشمکش‌ها مالی و سیاسی درست کنیم.
وی تصریح کرد: اگر ما دنبال یک شرایط عاقلانه، منطقی بودیم و دلمان برای مردم و مملکت و هنر می‌سوخت، اول سعی می‌کردیم یک چشم‌اندازی برای آینده سینمای ملی ترسیم کنیم و چنانکه سی سال است مکرر گفته‌ام در این چشم‌انداز برای سرمایه، تولید،‌توزیع و نمایش و کلا بخش خصوصی و مناسباتش با دولت تعاریفی ارائه می‌دادیم که هم بخش خصوصی را تقویت کند و هم مناسبات منطقی با دولت و حمایت‌های ضروری دولتی اصلاح شود.
داودنژاد ادامه داد: با داشتن یک نقشه راه، یک فازبندی‌هایی می‌کردیم و این مسیر را به طور مسالمت‌آمیز و اصولی طی می‌کردیم اما چون هیچ نقشه‌ای و برنامه‌ای که مبتنی بر دلسوزی برای فرهنگ باشد، نداریم و دستخوش کشمکش‌های روزمره هستیم که این کشمکش‌ها ورود سرمایه به بخش خصوصی را به سینما ناامن کرده است و به دلیل وابستگی به بودجه‌های دولتی و نهادی با نقاب ریاکاری به جان هم افتادیم تا سهم بیشتری از این بودجه‌ها را بگیریم یعنی در نبود قانون و چشم‌انداز خردورزانه‌ تبدیل شدیم به یک مشت آدم‌های هوچی، جنجالی، خلاصه گلادیاتورهایی هستیم که دارند برای به دست آوردن سهم بیشتر و بقا همدیگر را تیکه پاره می‌کنیم بی آنکه چشم‌انداز اطمینان‌بخشی نیز برای ادامه حیات خودمان داشته باشیم و این شرایط خیلی تاسف‌آور است.

هیچ نظری موجود نیست: