۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

مهرجویی: همه‌ی فیلم‌هایم حساب شده است

داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی در یک قاب قرار گرفتند تا پس از سال‌ها «دایره مینا» به نمایش دربیاید.

به گزارش ایسنا، در برنامه‌ای که شامگاه 20 اردیبهشت ماه در سینما تک خانه هنرمندان برگزار شد، فیلم «دایره مینا» به مناسبت روز جهانی تالاسمی به نمایش درآمد و با اهدای تندیسی توسط مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان، محمد سریر عضو هیأت مدیره خانه هنرمندان، علی‌اکبر پورفتح‌الله مدیرعامل سازمان انتقال خون و با حضور مسعود کیمیایی از داریوش مهرجویی تقدیر شد.
مسعود کیمیایی در سخنانی کوتاه در وصف مهرجویی گفت: هر حرفی بخواهم در مورد مهرجویی بزنم، بسیار کم است! اما خوشحالم که در روزگاری هستم که می‌توانم با ایشان فیلم بسازم.
مهرجویی نیز در ادامه خطاب به کیمیایی با اشاره به فیلم «گوزنها» ادامه داد: ما فیلمسازان دوست داریم نقشی در جامعه داشته باشیم تا بتوانیم اثری بگذاریم، یکی از بهترین کسانی که در مورد معضلات اجتماعی کار کرده است، همین آقای کیمیایی بوده‌اند.


داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی

در نشستی که پس از نمایش «دایره مینا» برگزار شد، داریوش مهرجویی یادآور شد: ابتدا می‌خواستم مستندی در مورد مسائل و مشکلات انتقال و اهدای خون در آن سال بسازم. در این مورد با مرحوم غلامحسین ساعدی صحبت کردم که او گفت؛ داستانی کوتاه با عنوان «آشغالدونی» دارد که در یک بیمارستان روایت می‌شود و می‌تواند فیلمنامه‌ی فیلم من شود.
او ادامه داد: ما پنج ماه روی سناریوی این فیلم بحث و گفت‌وگو کردیم. نکاتی در فیلم هست که در داستان ساعدی نبود و من آن را از افراد واقعی مانند دکتر علا الهام گرفتم. زمانی که فیلم ساخته شد، با وجود اینکه تهیه‌کنندگان فیلم نیز همگی از دامادهای شاه بودند، سه سال توقیف بود اما در نهایت پس از سه سال در آستانه‌ی انقلاب به نمایش درآمد و همانند امروز که در بحث آلودگی هوا اطلاع‌رسانی می‌شود آن زمان در باب مشکلات انتقال خون، آگاهی مردم را بالا برد.
این کارگردان خاطرنشان کرد: البته این تنها فیلم من نیست که به معضلات اجتماعی اشاره دارد، فیلم «بمانی» نیز درباره‌ی معضلات و مشکلات جوانانی بود که در ایلام دست به خودکشی می‌زدند و در آن زمان خودسوزی بسیار در میان آن‌ها شایع بود. فیلم پس از اکران شدن اجازه نمایش در آن منطقه را پیدا نکرد و حتی پس از نمایش آنونس‌های آن، از طرف خانواده‌های بازیگران‌مان به مرگ هم تهدید شدیم.
مهرجویی در ادامه با اشاره به دومین همکاری‌اش با زنده‌یاد ساعدی و توضیح نحوه همکاری‌شان افزود: در کتاب «پاریس 58» که به زودی چاپ خواهد شد به صورت مفصل در مورد همکاری‌هایم با ساعدی و داستان‌هایی که در آن سال در پاریس نوشته‌ایم، گفته‌ام. زمانی که می‌خواستیم از روی داستان ساعدی فیلم بسازیم، بسیار روی آن صحبت می‌کردیم و حرف می‌زدیم و او با هوشمندی می‌توانست چیزی را که ما از داستان می‌خواهیم را به فیلمنامه اضافه کند و چیزهایی را نیز تغییر دهد.
این کارگردان در مورد شخصیت‌پردازی بازیگران فیلم «دایره مینا» گفت: تمامی شخصیت‌ها و کارهایی که انجام می‌دهند را آگاهانه به تصویر کشیده بودیم. فیلمنامه‌نویسی یک علم است و می‌توان گفت سینما یعنی فیلمنامه و پس از فیلمنامه شخصیت‌پردازی، نقاط عطف، بازیگری و... در مقام دوم قرار می‌گیرند. کارگردان خوب کسی است که بتواند اول متن خوبی را بنویسد و بعد بر روی تصویر دکور و حرکت دوربین کار کند.
مهرجویی در ادامه به فیلم محمد (ص) اشاره کرد و افزود: یکی از ایرادهایی که من به فیلم «محمد (ص)» داشتم این بود که از فیلمنامه خوبی برخوردار نبود، به نظرم اگر به جای اینکه فیلمبردار و عوامل دیگری را از خارج بیاوریم که در خدمت فیلم باشند، به جای آن باید افرادی را برای کمک به نوشتن سناریو و بهتر شدن آن می‌آوردیم. در سینمای ایتالیا هم این‌طور است که همیشه چندین سناریست کنار کارگردان می‌نشینند و متن را به او می‌دهند.
او در ادامه این نشست در پاسخ به سوالی مبنی بر تفاوت زیاد فیلم‌های قدیمی‌اش نسبت به فیلم‌هایی که اخیرا ساخته است، گفت: به نظر من هنرمند در هر حرفه‌ای که هست نباید خودش را تکرار کند، او باید با تعقل و کنجکاوی کارهایش را پیش ببرد و فقط به خاطر لذت تماشاچی خودش را دائم تکرار نکند. امروز دیگر زمانه مدرنیته گذشته است و به پست مدرنیسم رسیده‌ایم. دوران بازگشت به گذشته است و ما داریم از مرحله مدرنیته که دائما با شکست مواجه شدیم فرار می‌کنیم. دیگر آن دوران حرف‌های درشت گذشته است و ایدئولوژی‌های بزرگ از میان رفته‌اند. مسائل و مشکلات آرام‌تر شده و تغییر کرده است، اینکه منتقدان به من می‌گویند فیلم‌های اخیرم مشکلاتی دارد من نمی‌فهمم! همه فیلم‌های من حساب شده هستند و می‌دانم دارم چکار می‌کنم.
او ادامه داد: من حتی می‌گویم فیلم «دختردایی گمشده» بهترین فیلم من است، دائما با این حرف‌ها مواجه می‌شوم که به فیلم‌های اخیرم ایراداتی وارد می‌دانند ولی می‌خواهم به آن‌ها بگویم به جای آنکه منتظر کارهای تکراری و مانند گذشته از من باشید تلاش کنید فیلم‌های جدیدم را ببینید. منتقدان ما این روزها فقط سینما را می‌بینند و در مورد فلسفه، هنر، جامعه‌شناسی و... که من در فیلم‌هایم از آن‌ها بهره می‌گیرم، استفاده نمی‌کنند و به خود اجازه می‌دهند که فیلم‌های مرا قضاوت کنند.
مهرجویی همچنین در ادامه این بحث خاطر نشان کرد:‌ به من می‌گویند که چرا دیگر فیلمی مانند «هامون» نمی‌سازم؟! ولی نمی‌دانند که من ده‌ها فیلمنامه مانند «هامون» و «بانو» نوشته‌ام که به من اجازه ساختن آن‌ها را نمی‌دهند.
او در ادامه به فیلم «سنتوری» اشاره کرد و گفت:‌ مانند فیلم «سنتوری» که پس از تأیید‌های بسیار روانه اکران شد و درست در شبی که فردایش بر پرده سینماها می‌رفت یکی از مسوولان وقت سینمایی در سخنانی مطرح کرد که این فیلم کمر مرا شکست! من نمی‌دانم چرا ایشان ده‌بار قبل که این فیلم را دیده بودند کمرشان نشکست و درست باید این اتفاق در شب اکران فیلم من بیفتد.


هیچ نظری موجود نیست: