موسیقی
ما: ناصرخان چشمآذر به موسیقی نگاهی زندگیوار دارد و زندگی را موسیقی وارانه لمس
و مزه میکند. موسیقی در خون و شریانهای وجودش معتدل و گاه شتابان در حرکت است.
فرقی نمیکند
قبل یا بعد از انقلاب؛ درون و بیرون و موسیقیاش یکی است. انسان است. سیل خروشان ملودی
و ضرباهنگ از بُنمایههای جسم و روحاش آنچنان میتراوشد که گویی «ناصر» خود موسیقی
است. «یاوری» که با چشمهای آتشین، فائقوار غوغا به پا میکند و موسیقی پاپ حقیقی
این سرزمین را یاوری.
بهدرستی هر
آنچه را خلق و ابتکار میکند، خاصه هنر و فرهنگ ایرانی است. ذرهای از حال و هوای موسیقیهای
غیروطنی -چه غربی و چه شرقی- در آثارش نتوانی یافت! انگاری تمام هویت این موسیقی وام
گرفته شده از دیار مغربزمین را مصادره به مطلوبِ کلیت موسیقی وطنی کرده و حقیقت هم
جز این نیست. خوب علوم موسیقی کلاسیک در سطح بینالملل را میداند اما خوب هم میداند
که باید با تمام وجود، حرف موسیقی ایرانی در ژانر موسیقی پاپ بزند ولاغیر... در صورتی
که معتقد باشیم چنین ژانری اساساً وجود دارد.
لحظهلحظه
ترنم جاری نغمات و ضمائم نغمگی تکتک آثارش -چه باکلام و چه بیکلام- سرشار از حس نوعدوستی
و انسانیت و علایق ایرانی عاشق ملت و دیانت است. گاه در کلاماش عمیقاً از الطاف الهی
یاد میکند و بالطبع در کارش نمود پیدا میکند. «بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش
ز یک پیکرند» که او گوهر پدید آمده از استعداد ودیعه باریتعالی است که پیکر معنوی
موسیقی در بین مردم خود شده و دارد پیکره موسیقی را جانی تازه میبخشد، به شرط آنکه
مجالی به او بدهند و مجالی نگیرندش!
فرقی نمیکند
قطعهای ملایم و یا هیجانی و حماسی و با تندای در نشیب و فرازی که از طبیعت الهام گرفته
و یا از عشق و عاشقی و خداجویی و روح پُرخروش خود در لحظه و آنیت بر سریر جرار باریدن
گرفته باشد. در هر صورت، در سویدای وجودش در ذات هستیبخش فن موسیقا میکاود و میپوید
و میتازد تا جان مطلب و حق جان را ادا کند. مطلب و جانی که انسان را به بالا میبرد
و پلهپله تا ملاقات خدا رهنمایی میکند.
درست است که
سالها از وجود حضورش در صحنههای اجرا غافل بودهایم -به دلایلی نادلیل که عدهای
از موسیقیدانان با بیمهری و بیتوجهی برخی مدیران و دستاندرکاران فرهنگی و سرهنگی
در طی سالها راه را بر ایشان و امثال ایشان هموار نکردند-، اما روح پر از فضای مهر
و عشق بارانی او پژواک و انعکاسی دیگر در ژانرهای موسیقی فیلم و سریال و آهنگسازی برای
تولید آلبوم و موسیقی کودک با شاهکاری در این عرصه با نام «بوی ماه مهر» همواره در
مسیر پرگهر موسیقی این کیان ساکت ننشست. از هر اثر ناصر که بخواهیم بگوییم، در زمان
حال جدید او و نه گذشته، لاجرم «باران عشق» شروع به باریدن میکند و جای پایی نهفقط
در گذر زمان و تاریخ موسیقی ایران، بلکه در عرصه بینالملل نیز حرفی بر گفتهها و تصنیفهای
پیشین و متقدمین از عارف قزوینی تا روحالله خالقی تا همین امروز از همدورهایهای
او میگذارد و شناسنامه و گذرنامهای میشود برای اعلام وجود و توسعه و پیشرفت با بهرهگیری
از علوم زمان در بهرهدهی و سودآوری در معنا برای موسیقی و موسیقیدان ایرانی. (برای
«باران عشق» در شماره 2834 مجله «اطلاعات هفتگی» آذر 1376 مطلبی نگاشتهام.) اما افسوس
که برخی نابخردان خوشحال از حضور امثال «کیتارو» در ایران میشوند و غافل از «چشمآذر»ی
که در موسیقی چشمی آتشبار دارد و جان آدمی را شعلهور میسازد. آری، گویی مرغ همسایه
همیشه غاز است. از این دست موسیقیدانهای کلاسیک با طعم وطنی کم نداریم که در دیگر
ژانرها جایگاه بینالمللی دارند؛ همچون هرمز فرهت، احمد پژمان، هوشنگ کامکار و...
آن شبِ فراموشناشدنی
کنسرت «ناصر چشمآذر» 19 مهر 94 در تالار وحدت نقطه عطفی بود برای احیا و اعتلای موسیقی
ناب پاپ وطنی یا بهتر بگویم «آهنگفارسی به شرط سلامت» و فراموششدگانی که همچنان نسل
نو، نیازمند یادگیری از او هستند. پس از سالها احساس کردیم یک کنسرت حقیقی میبینیم
و تالار وحدت هویت خود را بازیافت. همراهیِ مودبانه، بانزاکت و باشکوه حاضران که هفتاد
درصدشان نسل بعد از انقلاب بود از آهنگ ترانهها و حتی نغمههای بیکلام جای شگفتی
داشت. حرکات و سکنات ناشایست در اجراهای برج میلاد و تالار کشور و نمایشگاه بینالمللی
و غیره در آنجا دیده نشد و هرچه بود، سلامت بود که حق هم جز این نبود.
نوازندگیِ
پرقدرت و روان پیانو و کیبورد و آکاردئون در کنار آهنگسازیهای منحصربهفرد و بیبدیل
بر چند وجهی بودناش صحه گذارد. انتخاب هارمونی متناسب با وسعت در فرهنگ موسیقی ایرانی
در تکتک آثارش موج میزد و لاجرم، شنونده را مسحور خود میکرد تا جایی که او میتواند
بهترین موسیقیهای ملی و میهنی را به وجود آورد. ارکستر سرحال و بانشاطی را شاهد بودیم
به رهبری «فرهاد هراتی» که بهحق حرفهای و قدرتمند عمل میکرد و چشم و گوش نوازندگان
را دقیق به خود. یک قطعه آهنگ ترانه زیبا در مدح مولا علی (علیهالسلام) که استاد چشمآذر
مددگیر این یگانهمرد روزگار است با خوانندگی فنی و زیبا و مؤثر «حمیدرضا گلشن» همراه
بود و نشان از دقتنظر استاد دارد که چگونه کشف و اعتماد میکند و نسل تازه را میدان
میدهد و باعث میشود مجموع آن شب، ستودنی و خاص بماند.
افتخار داشتم
که استاد ناصر چشمآذر افتخار همکاری برای تعدادی سفارش اثر حماسی و ملی-میهنی در زمان
مسئولیت در حوزه هنری به یادگار بگذارند. امید است این رویه جذب حداکثری از نخبگان
هنر ایران استمرار یابد و بیش از این از مرد موسیقی بیشتر ببینیم و بشنویم با گوش هوش
جان. هرچه بگویم از علم و ادب و هنر این مرد، باز هم به پای صحبت حاجآقا سید محمود
دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات از ایشان نخواهد بود که خاطراتی ارزنده از هنرمندان
و شخصیتها بر دل و زبان دارد.
ناصرخان چشمآذر!
منتظر اجرای تو هستیم. شاید بهترین وقتاش در جشنواره موسیقی فجر باشد در چندین شب.
به امید آن روز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر