رادیو زمانه - شهزاده سمرقندی: در بیست و پنجمین
سالگرد کشتار ۶۷، بنیاد «برداشت ۷» نمایش سراسری فیلم مستند «با من از دریا بگو» تازه
ترین ساخته رضا علامه زاده، فیلمساز نام آشنا را آغاز کرد.
«با من از دریا بگو» مستندی ست بر اساس داستانی
از نسیم خاکسار، نویسنده به نام ایرانی مقیم هلند و از دوستان نزدیک رضا علامه زاده
که داستان زنی به نام «رویا»، یکی از زندانیان سیاسی در سال های دهه ۱۳۶۰ را با استفاده
از انیمیشن به تصویر کشیده است. با رضا علامه
زاده به مناسبت نمایش مستند «با من از دریا بگو» گفت و گویی انجام داده ایم:
آقای علامه زاده، لطفا از فیلم «با من از دریا
بگو» برای ما بگویید: با چه انگیزه ای این فیلم را دست گرفتید؟ چه چیزی در این داستان
برایتان تازه و جذاب بود؟
به فکر بودم فیلمی در مورد کشتار ۶۷ بسازم. می
دانید که در این حادثه در یک دوره کوتاه یک ماهه نزدیک به چهار هزار زندانی را کشتند. این خب، به خودی خود موضوع تکان دهنده
ای است و برای یک مستندساز مثل من که به مسائل اجتماعی علاقه دارد، موضوع مهمی است.
این فیلم، داستان طراح جوانی ست که دستگیر می شود و محکومیتش مصادف می شود با کشتار
۶۷. او از طریق طرح هایی که برای یک دختربچه تخیلی که آرزو دارد دخترش باشد و اسمش
را هم گذاشته دریا، ماجراهای زندان را تعریف می کند. با این تمهید کمبود صدا و تصویر
درباره وقایع کشتار ۶۷ را جبران کردم.
به عنوان مستندسازی که کمتر با انیمیشن کار کرده
اید، به کارگیری انیمیشن در یک فیلم مستند مشکلاتی به همراه داشت؟
کار پیچیده ای نبود. چالش اصلی تلفیق تصاویر مستند
و گفت و گوها با تصاویر انیمیشن بود، به شکلی که یک روایت یک دست پدید بیاید. این بزرگ
ترین نگرانی من بود. فکر می کنم از این نظر کار موفقی شده.
ظاهراً مخاطب شما در این مستند بیشتر جوانان هستند.
شخصیت های این فیلم جوان اند: قصه گو دختر جوانی
ست. دختر واقعی دیگری در فیلم است به نام «مینا» که در کودکی به خاطر مادرش در زندان
بوده. او هم جوان است. زبان فیلم زبانی ست برای جوانان که بتوانند با آنچه که بر نسل
ما رفت آشنا شوند. تأکید هم فقط بر کشتار ۶۷ نیست، بلکه «با من از دریا بگو» رویدادهای
آغاز انقلاب تا کشتار ۶۷ را بررسی می کند. قصه گوی ما هم یک شخصیت تخیلی ست به نام
رویا که این وقایع را برای دخترش تعریف می کند و چون رویا هنرمند است به من فرصتی داده
که به عنوان هنرمند آن دوران، به انتقادهایی که نسل جوان به من و هم نسلانم دارند بپردازم
و آن انتقادها را بپذیرم. پس این فیلم فقط درباره زندان نیست. درباره انحراف از اهداف
انقلاب و اشتباهات جامعه روشنفکری ایران است.
فیلم های شما عمدتاً علیه فراموشی هستند و ستم
هایی را که انسان ها تحمل کرده اند یادآوری می کنند.
آرزومندم که واقعاً چنین برداشتی از فیلم های من
بشود. من حقیقتاً سعی خودم را کردم. ما دردهای مشترکمان را زود فراموش می کنیم. امیدوارم
این فیلم، آن درد مشترک را یادآوری کند. زبان فیلم، سنگین و سیاسی نیست. زبان انتقال
تجربه و درد است به یک معنا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر