۱۳۹۳ شهریور ۲, یکشنبه

یاد و تصاویری از تیمسار نادر جهانبانی معروف به ژنرال چشم آبی

صفحه فیس بوک تاریخ در تصویر نوشت: سپهبد خلبان نادر جهانبانی معروف به «ژنرالِ چشم آبی» خلبان برجسته نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و بنیان گذار و سرپرست تیم آکروجت تاج طلایی بود.

آخرین درجه وی در ارتش شاهنشاهی ایران، درجه سپهبدی بود. وی همچنین آخرین رییس سازمان تربیت بدنی در دوران حکومت محمدرضا شاه پهلوی بود. جهانبانی در مقطعی تاریخی مسئولیت ورزش را بر عهده گرفت.
سپهبد نادر جهانبانی در پی انقلاب ۱۳۵۷ ایران در روز ۲۲ بهمن در پُست نیروی هوایی در دوشان تپه توسط انقلابیون دستگیر شد و پس از برگزاری «دادگاهی صحرایی» در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ به حکم صادق خلخالی حاکم شرع وقت بر روی پشت بام مدرسه علوی تیرباران شد. وقتی سپهبد جهانبانی را برای محاکمه آوردند، کاغذی بر گردنش انداختند تا جرمش را بنویسند، اما به نظر می رسید او جرمی نداشت، کسی هم پیدا نشد شهادت دهد او جرمی انجام داده. پس روی کاغذ سفید نوشتند: سپهبد نادر جهانبانی عامل فساد!!
سپهبد نادر جهانبانی، دانش آموخته دانشگاه خلبانی نیروی هوایی روسیه و آموزش دیده دوره های خلبانی جنگنده های جت از آلمان بود.از وی به عنوان یکی از از «محبوب ترین چهره ها بین پرسنل نیروی هوایی ایران» یاد می شود.

سپهبد خلبان نادر جهانبانی

سپهبد خلبان نادر جهانبانی

۴ نظر:

ناشناس گفت...

Khoda rahmat kone in bozrg mardo

ناشناس گفت...

محمد بیدقی
من اورا از دورادور می شناختم.افسری برجسته وبیباک ومتخصص بود . ننگ ابدی نثار کسانی باد که اورا بیگناه مقابل جوخه اعدام قرار دادند.
روانش شاد وراهش پر رهرو باد..

ناشناس گفت...

احد احدی
قسمتی از دفاعیات تیمسار جهانبانی
آنچه را که شما مطرح کردید آنقدر مسخره و احمقانه‌است که من لزومی به پاسخ گفتن به آن نمی‌بینم اما چند دروغ بزرگ گفتید که همراه با اتهام زدن‌های شما نشان می‌دهد که حکم شما علیه من مثلاً صادر شده و همچنین حکایتگر این حقیقت است که شما نه تنها مسلمان نیستید بلکه مشتی بی وطن، بی دین و مزدور که به دستور اربابانتان فقط و فقط قصد ویرانی کشور من و ارتش سرزمین مرا دارید.
پدر من جاسوس روس نبود، بلکه افسری ایرانی بود که در روسیه درس خوانده، من هم هرگز عامل کشوری نبودام بلکه در سالهایی که شما برای لقمه نان مزدوری، سر حسین را از این منبر به آن منبر می‌کشاندید. در آمریکا به عنوان بهترین و با استعدادترین خلبان ایرانی، بر اوج ابرها پرواز می‌کردم. حال شما چگونه به خود اجازه می‌دهید به من تهمت خیانت بزنید. شما از خود خجالت نمی‌کشید شما از مردم شرم نمی‌کنید؟ شما از هزاران جوان ایرانی که من با همه تلاش در راه فراهم کردن وسایل ورزشی و ایجاد امکانات جهت تربیت روح و جسم آنها، در ماه‌های گذشته کوشیده‌ام، ازرم نمی‌کنید؟

شما که هستید؟ آیا به جز جمعی غارتگر و خونخوار و دوری از هر نوع صفت انسانی کسانی را می‌شناسید که چون شما بر هر آنچه ملی و ایرانی است تیغ بکشند؟ آقایان من پنجاه یک سال به خوبی و نیکی زندگی کرده‌ام و قرارگاهم آسمان‌ها بود. پاسخی به یاوه گویی‌های شما ندارم. به دستوری که اربابانتان داده‌اند عمل کنید، ولی مطمئن باشید که مردم ایران خیلی زود از خواب فعلی بیدار می‌شوند و این تب که با دروغ و تزویر شما به آن در جان و روح آنها رخنه کرده، بسیار سریعتر از آنچه فکر کنید فرو خواهد نشست. آنگاه شما هستید و خشم ملتی که به تار و پود شما آتش می‌کشد.

من دفاع خاصی ندارم ولی من هیچ وقت بر ضد انقلاب کاری نکرده‌ام به هر حال دیگر مهم نیست و من آمادهٔ اعدام هستم.[۱۰]

سید عثمان گفت...

قهرمانان شرف بودند