۱۳۹۳ مرداد ۱۰, جمعه

محمد نوری مردی بود که قیمت نداشت

به گفته علیرضا شفقی نژاد رهبر گروه کر فیلارمونیک ایران یکی از رازهای موفقیت زنده یاد محمد نوری استفاده درست از تکنیک های آواز کلاسیک و تلفیق آن با شعر فارسی است.

به گزارش هنرآنلاین، پنجشنبه نهم مرداد سالروز درگذشت محمد نوری یکی از چهره های ماندگار موسیقی ایران است که آثارش همچون برگ زرینی از کتاب موسیقی ایران زمین در یاد و خاطر ما جاودانه خواهد ماند.
هزار سال دیگر از تاریخ این سرزمین که بگذرد و میلیون ها نغمه و ترانه اگر به فهرست موسیقی این خاک افزوده شود، باز هم «جان مریمِ» او بر لبان فرزندان «سرزمین خورشید» جاری خواهد بود. تا وقتی مخمل شالیزارهای شمال خطی سبز بر خاطر خاکستری آدم ها می کشد، «شالیزار، سبز و بیدارِ» او را در دل زمزمه می کنند، و باز هم ترانه «نمیشه غصه مارو یه لحظه تنها بذاره» همدم دقیقه ای دلتنگی است.
در سالروز سفر واپسین این بزرگ آوازه خوان ایرانی، گفت و گوی کوتاهی داشتیم با علیرضا شفقی نژاد رهبر «گروه کر نوری» که امروز با نام «گروه کر فیلارمونیک ایران» یکی از فعال ترین گروه های کر در عرصه موسیقی ایران است. شفقی نژاد در دهه پایانی عمر محمد نوری، در مقام آهنگساز، تنظیم کننده و رهبر ارکستر، همواره در کنار او بر صحنه موسیقی کشور حضور داشته است:

استاد محمد نوری موزیسینی است که از دهه 20 شمسی با ایجاد پیوند میان موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ایرانی، آغازگر حرکت نوینی در عرصه موسیقی ایران شد. رمز ماندگاری موسیقی محمد نوری را در چه می بینید؟
محمد نوری جزو نخستین موزیسین های مطرح ایرانی است که دانش آکادمیک در زمینه هنر و ادبیات دارد و همین تحصیلات آکادمیک و شناخت درستی که از موسیقی کلاسیک و موسیقی اصیل ایران داشته، این توانایی را به او بخشیده بود که پلی بزند میان این دو عرصه موسیقی. در ابتدای امر، کار کردن با موزیسین های زبده ای مثل ناصر حسینی باعث شد نگاه ها به سمت محمد نوری معطوف شود. در واقع این ناصر حسینی بود که استاد نوری را به جامعه موسیقی معرفی کرد و حتی بعد از گذشت چند دهه و کارکردن با آهنگسازان متعدد، هنوز بهترین آثار استاد از ساخته های ناصر حسینی است؛ قطعاتی مثل «بیگانگی ها»، «انتظار»، «لانه متروک»، «لالایی» و «گلچهره». ناصر حسینی و آهنگسازانی که همزمان با او با استاد نوری کار می کردند، با شناختی که از جنس صدا و مکتب آوازی ایشان داشتند، کارهایی ساختند که در تاریخ موسیقی ما جاودانه شد که از آن میان می توان به همکاری با دکتر محمد سریر در اواخر دوران فعالیت استاد نوری اشاره کرد.

آیا  آثار ناصر حسینی در حال حاضر در دسترس قرار دارد؟
بعضی از این قطعات مثل قطعه «لانه متروک»، «لالایی» و «گلچهره» توسط آقای شهرام گلپریان بازسازی شد که موجود است. همچنین قطعاتی مثل «انتظار» و «بیگانگی ها» با تنظیم خود من فقط در کنسرت ها اجرا شدند.

شیوه آوازی محمد نوری، یک شیوه منحصر بفرد است؛ به نظر شما چه شاخصه هایی به شیوه آوازی ایشان هویتی مستقل بخشیدند؟
مکتب آوازی ایشان تابعی از مکتب آوازی اساتیدشان فاخره صبا و ِاولین باغچه بان است که در واقع مکتب آواز اپرایی است. یکی از رازهای موفقیت نوری استفاده درست از تکنیک های آواز کلاسیک و تلفیق آن با شعر فارسی است. نوری ادبیات نمایشی خواند و شناخت و تسلط او به زبان فارسی و شعر به نقطه قوت کارش تبدیل شد. در زمینه کارهای فولکلور هم ایشان به زیبایی هر چه تمام تر آثار محلی و فولکلور را با تکنیک های آواز کلاسیک اجرا می کرد و همچنین انتخاب ملودی های غربی و تلفیق مناسب آن با اشعار فارسی یا گویش های محلی از نقات قوت دیگر کار ایشان بود که از جمله می توان به قطعات «جمعه بازار» و «شالیزار» و... اشاره کرد که اشعار فارسی آن توسط منوچهر میکده و بعضا خود استاد نوری سروده شد.
یکی از ویژگی های آوازی نوری فن بیان قوی ایشان بود. نوری چون تئاتر کار کرده بود و مقوله تئاتر را به خوبی می شناخت، صاحب فن بیانی قوی بود. این ویژگی در کنار ویژگی های دیگری مثل جنس صدای ایشان، که باریتون دراماتیک بوده، همچنین حجم صدا، وسعت صدا و همه آن چیزهایی که داشتن آن برای یک خواننده لازم است، مثل دانش آوازی، سلفژ، آشنایی با ساز پیانو و درک صحیح از مفهوم و مضمون شعری که می خواند و انتقال احساس آن به شنونده. همه اینها در کنار هم شخصیت منحصر به فردی به آواز ایشان بخشید.

جنابعالی در سالیان پایانی عمر محمد نوری همکاری نزدیکی با ایشان داشتید؛ طی این مدت نسبتا طولانی، چه به لحاظ حرفه ای و چه در زندگی شخصی چه تاثیراتی از ایشان گرفتید؟
من نزدیک به 10 سال رهبر ارکستر و آهنگساز ایشان بودم و در این مدت خیلی چیزها از ایشان آموختم. یکی از این موارد مهارت ایشان در اداره صحنه بود. شاید به سبب همان مهارت های تئاتری و ادبی ایشان بود که روی صحنه کنش و اکت بالایی داشتند. وقتی روی صحنه بودند به راحتی می توانستند سوژه ای را پردازش کنند، از مردم تاثیر بگیرند و بر آنها تاثیر بگذارند. خیلی راحت می توانستند مردم را بسته به موقعیت بخندانند یا اشک به چشمشان بیاورند. بداهه پردازی قدرتمند بودند و این ها همه نشان از خلاقیت بالایشان داشت. البته با درنظر گرفتن تفاوتی که میان جنس کار ایشان با کار من وجود دارد، شاید نتوانم همان کنش ها را هنگام رهبری اجراهای خودم روی صحنه داشته باشم و مثلا وقتی دورژاک رهبری می کنم، با مردم حرف بزنم، ولی با همه این تفاوت ها، مدیریت فنی و روانی ارکستر و کر را در صحنه تا حد زیادی از ایشان دارم.
از خصلت های بارزشان یکی این بود که گزیده کار بودند و پول چیزی نبود که بتواند تصمیمشان را عوض کند. همیشه به من می گفت: «شفقی نژاد! قیمتی روی خودت بگذار که هیچ کس نتواند تو را بخرد!»
همیشه بازتاب فرهنگی کار خیلی برایشان مهم تر از پول بود. محال بود به خاطر پول به هر کاری تن بدهند. یک بار یادم هست چند نفر برای تقاضای اجرای برنامه آمده بودند و حاضر بودند هر مبلغی که استاد پیشنهاد می کنند را بپردازند، حتی چک سفید گذاشته بودند پیش مرحوم مسعود گنجه ای، مدیر برنامه های استاد نوری، اما استاد قبول نکرد و بهانه هایی برای رد کردن پیشنهاد آورد و نهایتا هم کار انجام نشد. کلاً انسان بی نیازی بود؛ علیرغم اینکه می توانست خیلی بیشتر از اینها درآمد داشته باشد، ولی نوری مردی بود که قیمت نداشت و پول چیزی نبود که بتواند او را تطمیع کند.

گروه کر فیلارمونیک که جنابعالی بنیانگذار و رهبر آن هستید، در سال های حیات استاد و زمان همکاری شما، با نام «گروه کر نوری» فعالیت می کرد و تا جایی که اطلاع دارم این نام به پیشنهاد خود استاد روی گروه شما گذاشته شده بود؛ چرا گروه تغییر نام داد؟
نام گروه کر نوری به پیشنهاد من و موافقت ضمنی استاد نوری به گروه کر فیلارمونیک تغییر پیدا کرد؛ البته این موضوع متاسفانه برای من یادآور خاطرات ناخوشایندی است که ترجیح می دهم درباره اش حرف نزنم. فقط به ذکر چند نکته اکتفا می کنم؛ یکی اینکه آخرین اجرای صحنه ای ایشان در جشنواره موسیقی فجر سال 87 بود که من هم افتخار همراهی با ایشان را در این اجرا داشتم.
بعد از آن، استاد نوری به علت بیماری و کسالت بر هیچ صحنه ای حاضر نشدند و ما هم برای جلوگیری از هرگونه شائبه ای مبنی بر سوء استفاده از نام نوری تصمیم به تغییر نام گرفتیم. برای من که سال ها در کنار ایشان روی صحنه بودم و کارهای ایشان را اجرا کردم، بعد از درگذشت شان دیگر اجرای آن کارها - بدون حضور ایشان- لطفی نداشت. بنابراین همان موقع در مصاحبه ای اعلام کردم که از این پس هیچ اثری از استاد نوری را روی صحنه اجرا نخواهم کرد. حتی در اجرایی که به مناسبت بزرگداشت محمد نوری در دانشگاه سمنان داشتیم، هیچ یک از آثار ایشان را اجرا نکردیم. بنابراین استفاده از نام نوری دیگر موردی نداشت.
علاوه بر این نام «گروه نوری» می توانست این شبهه را برای شنونده ایجاد کند که باید منتظر شنیدن آثار نوری یا حضور ایشان روی صحنه باشد؛ چون در زمان حیات استاد، ایشان در همه برنامه های گروه حضور پیدا می کردند و قطعه ای را می خواندند یا در مقام پدر معنوی گروه با مردم صحبت می کردند؛ در حالی که فعالیت گروه در ژانر کلاسیک غربی است بنابراین نام گروه به گروه کر فیلارمونیک ایران تغییر پیدا کرد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بله عزیزم، محمدِ نوری قیمت نداشت و هیچ خواننده در دنیا نمیتونه جاش رو بگیره. همین بس که بدونیم که محمدِ نوری تنها خواننده در دنیاست که بیش از هر خواننده دیگری برای وطنش ترانه خوانده. البته شعرها از نادره ابراهیمی می‌باشد.