سیمین بهبهانی
به توصیف روزنامه شرق؛ (۲۸ تیر ۱۳۰۶) ایرانی زن جهانی، جویبارِ غزل خوانی است که از
روزن تنگ، با یک ستون روشنایی شعر پیغام خورشید دارد.
تصویر طلعت حقی
است که عالمی همه بیداری خفته در سخنش.
این «ترانه خوان
حرمت بودن» حاصل پیوند عباس خلیلی (۱۲۷۱- ۱۳۵۰ش) و فخر عظما ارغون (۱۳۴۵- ۱۲۷۷) است
که به گفته فردوسی بزرگ، نژاد از دو سو دارد این نیک پی. سیمین این شیرین سخن روزگار
ما زیر نظر مادری دانا، با شعر و فرهنگ و دانش رشد می کند. پوران فرخ زاد در معرفی
فخر عظما ارغون می نویسد: از یکی از افسران دوره قاجار به نام مرتضی قلی خان ارغون
و مادری که خون اشرافی در رگ هایش جاری بود زاده شد. کودکی اش را در محیطی باز و فراتر
از معمول گذراند و با انواع دانش های رایج آشنایی یافت.
اندک زمانی پس
از رویارویی با عباس خلیلی که روزنامه اقدام را در تهران منتشر می کرد به عقد او درآمد.
اما پیوند آنها به زودی از هم گسست. یک سال پس از نخستین ازدواج به عضویت جامعه نسوان
وطن خواه درآمد و به خاطر عشق شدید به کارورزی های فرهنگی پس از ازدواج دوم در پست
سردبیری نشریات آینده ایران و از آن پس در روزنامه بانوان درخششی خوش داشت.
به زودی در کانون
بانوان هم به فعالیت پرداخت و با سخنرانی های آتشین توانست روزنه های آگاهی را در ذهن
زنان بسیاری گشوده و آنان را به حقوق حقه شهروندی خویش آشنا سازد.
این بانوی فرهیخته،
تا پایان عمر به تدریس زبان فرانسه در دبیرستان های تهران مشغول بود و وجودش آگاهی
بخش زنان و دختران بود. پس از مرگ بنا به وصیتش جنازه اش از خارج به ایران منتقل شد
و در کنار مقبره جدش شیخ صدوق به خاک سپرده شد.
و امروز «سیمین
بهبهانی» این بلند بالای شعر این دیار که بلور ماه می خواند ز پاکی دلش شعری و زلال
آب می گیرد ز شعر روشنش وامی، هشتادو پنج سالگی را پشت سر می نهد با کوله باری از عشق
و شور این آب و خاک. امید آفتاب عمرش بلند و بلندتر باد که وجود نازنینش روشنای چشم
و قلب امیدواران شعر فارسی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر