۱۳۹۳ تیر ۶, جمعه

یادداشتی از اکبر گلپایگانی درباره نشان شوالیه محمدرضا شجریان

موسیقی ایرانیان: هنرمندانی مانند محمدرضا شجریان یا شهرام ناظری که نشان شوالیه را دریافت کرده اند خودشان یک شوالیه و حتی به  نظر من از یک شوالیه هم مهمتر هستند.

آنها سال ها زحمت کشیده اند. رسیدن به افتخاراتی که طی سال های فعالیتشان کسب کرده اند، به این راحتی نبوده است.
این هنرمندان برای اثبات خود نیازی به دریافت نشان هایی مانند «شوالیه» ندارند البته، نباید فراموش کرد، دریافت چنین نشان هایی کم  اهمیت نیست زیرا اهدای این نشان ها باعث قوت قلب هنرمندان می شود و آنان را به ادامه جدی تر راهی که پیموده اند؛ دلگرم می کند، به همین دلیل خوشحالم که آنان به حقشان رسیده اند منتها سخن من این است که شجریان و ناظری با تمام مشکلات موجود برسر راه موسیقی در کشورمان از پای نایستادند و به راه خود ادامه دادند.
وقتی کسی با این مشکلات، راه خوانندگی را تداوم داده و در موسیقی پایمردی نشان داده، مانند رستم از هفت خوان گذشته و برای همین است که شایسته تجلیل است.


 محمدرضا شجریان و اکبر گلپایگانی

۴ نظر:

محسن از کرمانشاه گفت...

باعرض سلام و عذر خواهی در صفحۀ آوا مشکاتیان و شکیلا امکان فرستادن این کامنت نبود اجباراً به این مطلب فرستاده شد اگر ممکن است در جای خودش قرار گیرد بامعذرت مجدد و تشکر.
ــــــــــــــــــــــــــــ

هم وطن عزیزم در هر کجای جهان که ایستاده ای

جناب آقای محمدبیدقی

سلام

همۀ ما ایرانی ها چند نقطه مشترک داریم که به خوبی در همۀ شئونات مان ، منظورم افکار و گفتار ورفتارمان بروز می کند

1- قهر و بُریدن از افراد ( گفتید : واین آخرین کامنت بنده در اینمورد خواهد بود.)

2- عرصه نظر ومیدان گفتار محلِ گشتن ،گرد برآمدن ، گردیدن ، دور زدن، تاختن و تاخت زدن – است .
(با حرفهاییکه به هیچ وجه شایسته یک بحث دوستانه نیست جولان میدهید)
مگر مباحث در موقعیت اختلاف نظر ، مخالف هم نیستند ؟ اگر شما مایلید (که مطمئنم مایل نیستید) من می توانم یک یا دوصفحه از شما تعریف وتمجید کنم و تمامی گفته هایتان را چشم بسته تأیید کنم . خب وقتی احساس میکنم شما اینگونه نیستید آن وقت نظر های واقعی خودم را می نویسم ، بنابراین خواهش میکنم که از من آزرده خاطر نشوید زیرا نیّت من آزردگی هیچ کس نیست .

3- واقعاً نمی دانم مانند ضبط صوت کدام یک حرف را تکرارکرده ام . اگر ممکن است ،خواهش میکنم آن یک حرف تکراری را برایم بنویسید امیدوارم این نکته را از من دریغ نکنید ، سپاس گزار شما خواهم بود.
من فکر میکنم به مواردی که شما وجناب آقای دارا مرقوم فرموده اید توجه کرده ام ودر حد بضاعتِ فکری ام پاسخ داده ام .اگرمی شود برای مثال لطف کنید یک نمونه بی توجهی مرا بنویسید.

4- (اگر ادعایتان درست است ، در موارد مهمتر از این چکار کرده اید؟)
همان گونه که قبلاً گفتم آنچه را که حق می دانم در حد توانایی ام عمل می کنم یا اینکه آرزو دارم عمل بکنم .اما توجه کنید اینجا - یعنی صفحه های نشریه- جای خواندن و نوشتن و نظر است اینکه من کاری کرده ام یا نه ، به غلط بودن یا دُرُستی نظریاتم ارتباطی ندارد. ضمناً من چه ادعای شخصی ای کرده ام ؟ من فقط در جهت حقانیت ، منطق ، دُرُستی و اخلاق گرایی نکاتی را گفته ام .کم کم دارم گفتۀ آقای دارا دوست عزیزم را باور می کنم که از من پرسیندد : صادقانه بگو خودش هستی؟ - راستی راستی نکنه من خودش هستم ؟ .. خب هرکسی خودش است.

5- من از دوست شما دعوت نکرده ام ، بلکه گفتم – لابد - حالا به خاطر بیان حق و دفاع از حق آوا مشکاتیان ، لابد باید یا در برکلی ویا به ایران برگردد و ...
(ایشان در خیابانهای تهران از حقوقیکه شما جرات بزبان آوردنش ندارید و بجایش چند نقطه میگذارید)
هموطن عزیزم برای اینکه تمامی جمله ی شمارا تکرار نکنم به ابتدای جمله تان اشاره کرده ام وبقیه را نقطه چین گذاشته ام
مگر شما چه گفته اید که کسی جرات بزبان آوردنش را ندارد؟

- (اگر هدف شما از نوشتن این حرفها به انحراف کشیدن بحث های هنری وایجاد کردن موج است.)
-
- تلاش من این بوده که هیچ گونه بحث غیرهنری یا سیاسی پیش نیاید یا حداقل ادامه نیابد .اما متاسفانه گاهی اوقات یا بد نوشته ام یا نامفهوم ومغشوش نوشته ام ویا جملاتم ناتمام بوده وممکن است خواننده منظور مدّ نظر مرا (به دلیل ضعف نوشتاری ام) برداشت نکرده و مفهوم دُرُست و قابل برداشت ازجمله نوشته شده را فهمیده وکار به سیاست کشیده شده است. این شما هستید که از مبارزات دوست تان گفته اید!
-

(ودست از سر قدیمی ها بردارید) !

راستش هم وطن ،این یکی خیلی جملۀ خودخواهانه ایست .من عاشق این وبلاگ هستم. چون به شهادت خیلی از خوانندگان قدیمی اش طی دهۀ اخیر منصفانه ترین آزادترین ودوست داشتنی ترین مجلۀ اینترنتی ِ هنری ای است که بین تمامی فضای مجازی فارسی زبانان وجود دارد . همه چیزش خوب است و رسالتش راصادقانه وبا گذشت انجام می دهد. با عرض پوزش این نکته که می گویم - دست از سر قدیمی ها بردارید - فقط به مسئولینِ روراست مجله مربوط است . ببخشید (خداکند بامن آشتی کنید ودوباره نرنجید)

«شما وامثالهم بنا به ( احساس وظیفه اسلامی) اینهمه گرد وخاک "می" کنید.»

شما در نوشتۀ اولتان هم راجع به گرد وخاک اشاره کردید - دوستان در قسمت نظرها چه گردوخاکی بپا کرده اند.- «دوستان صاحب اثر زیاد مته به خشخاش نگذارند بهتر است.»

حالا فهمیدم که تکرارم چه بوده ؛ چندین بار مثل ضبط صوت تکرار کرده ام که : من فقط در جهت حقانیت ، منطق ، دُرُستی و اخلاق گرایی نکاتی را گفته ام .

6- ، قول میدهم که انرژی خود را درراه مفید و موثر بکار بگیرم وضرر به بیت و به مال نزنم.

مرا به خاطرابراز نظریاتم ببخشید

با کمل احترام و ابرازدوستی
از راه دور روی شما را می بوسم واز بابت اینکه باعث آزرده گی شما شده ام ازشما معذرت می خواهم .

ناشناس گفت...

آدم دو رویی هستی،توی هزار تا مصاحبه ای که انجام دادی به طور غیر مستقیم شجریان رو کوبیدی؛حالا داری ازش تعریف می کنی؟!!

صادق گفت...

سلام دوست عزیز

گلپا هنرمند بزرگی یه

هرگز دورو نبوده شاید شما موردی رو اشتباه کردین
به هر حال کسی که بد باشه ،همین حالاهم می تونه یه جوری بیخودی بد بگه

ناشناس گفت...


سلام دوست عزیز

گلپا هنرمند بزرگی یه

هرگز دورو نبوده شاید شما موردی رو اشتباه کردین
به هر حال کسی که بد باشه ،همین حالاهم می تونه یه جوری بیخودی بد بگه

صادق سلامی