مدیر اداره کتاب با توجه به اعلام حکم نشر چشمه
و امکان فعالیت دوباره این نشر، درباره انتشار رمان «کلنل» محمود دولت آبادی توضیح
داد.
«کلنل» پنج سال که در انتظار کسب مجوز نشر است
و نشر چشمه هم دو سال است که به حالت تعلیق درآمده است. حالا با کلیدِ دولت تدبیر و
امید قفل «نشر چشمه» باز شده و باید دید آیا قفل «کلنل» هم سرانجام باز می شود؟
علی شجاعی صائین در گفتگو با ایسنا، درباره امکان
انتشار رمان «کلنل» محمود دولت آبادی که از سال 87 در اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی انتظار کسب مجوز نشر است، می گوید: هنوز رأی نشر چشمه به اداره کتاب ابلاغ نشده
است و احتمالا این حکم در هفته آینده به ما ابلاغ می شود.
او می افزاید: بر این اساس، هر کتابی که در نشر
چشمه موجود است، بر اساس قوانین موجود بررسی و درباره آن جواب داده می شود.
محمود دولت آبادی که همواره اصرار داشته کتابش
توسط نشر چشمه منتشر شود، در دولت یازدهم با عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامی دیداری داشته و حالا با حل مشکل نشر چشمه، این کتاب به انتشار نزدیک می
شود.
نشر چشمه دو سال است که فعالیتش به حالت تعلیق
درآمده و بر اساس رأی صادر شده از سوی هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات ناشران وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامی، این نشر می تواند با پایان تعلیق موقت پروانه نشرش پس از 24
ماه یعنی از 24/12/92 فعالیتش را از سر بگیرد.
رمان «کلنل» که در ایران با نام «زوال کلنل» برای
کسب مجوز نشر ارائه شده و هنوز اجازه انتشار
نیافته است، آبان ماه امسال برنده جایزه «یان
میخالسکی» 2013 سوییس شد. دولت آبادی همچنین با نسخه ترجمه این رمان نامزد جایزه ادبی آمریکا برای بهترین کتاب ترجمه به زبان انگلیسی
بود و نامش در فهرست نامزدهای اولیه جایزه
بوکر آسیا نیز قرار گرفت.
۳ نظر:
مثه اینکه آدم هرچه پیرتر میشه خردسالتر هم میشه و درست مثه بچه ها دل خودشو خوش میکنه به یه تیکه آب نبات ....!
با دورد
راستش هرچه فکر کردم دیدم هیچ نوشته ای از اظهار نظر "مینا اسدی" گویاتر نیست.
کاش این حقارت را به چشم نمی‌دیدم – مینا اسدی
ما، مردم و کشورمان طی بیش از پانزده قرن، از دست روشنفکرانی که فقط به فکر و
برای خود بوده اند، لطمه فراوان خورده ایم. اگر بتوان ” سلمان فارسی ” را روشنفکر
دوران خود نامید، اولین تیر را از او خورده ایم تیری زهر آلود که نه تنها هنوز دارد
می سوزاند و می چزاند شور بختانه دارد گسترده تر هم می شود.لازم نیست در تاریخ
دنبال امثال او بگردید ” که اگر بگردید بسیار خواهید یافت ” کافی است با توجه ودقت
سر بجرخانید هم در یمین و هم در یسار خود، حتا بین آشنایان خواهید یافت٬ در هر
لباسی و گاه در پناه انواع شکلک ها و قیافه ها و وجنات حق به جانب.
محمود دولت آبادی!تو اولین و آخرین کسی نیستی که خم شدی و قدر ندیدی و بر صدر
نه‌نشستی. این رژیم به هیچ‌کس وفا نمی‌کند نه به دوست و نه به دشمن.
با درود وسلام بر خانم مینا اسدی و دوست ناشناس محترمی که نوشته اند :
هیچ نوشته ای از اظهار نظر "مینا اسدی" گویاتر نیست
در " فرهنگ روز سخن " دکترحسن انوری ، روشنفکر را اینگونه تعریف کرده است - آنکه در اندیشیدن وداوری وسنجش امور بر تعقل و اندیشه های نو ، مترقی، و آزادی خواهانه تکیه می کند نه بر باورهای متعصبانه ، ارتجاعی ، و محافظه کارانه؛ - انتلکتوئل -
در دایرۀ المعارف فارسی به سرپرستی غلامحسین مصاحب روشنفکری را چنین توضیح می دهد.
روشنفکری اصطلاحی برای طرز فکر و تمایل عُقلایی، آزادمنشانه، اومانیستی و عِلمی رایج در اروپای قرن 18 میلادی که جریان فکری عمده ی این قرن محسوب است . نطفه ی این جریان در قرن 17 میلادی پراکنده شده بود .
خانم اسدی نوشته اند : ما، از دست روشنفکرانی که فقط به فکر و برای خود بوده اند، لطمه فراوان خورده ایم.
ننوشته اند که معیار ارزشی شان چیست؟
به یک تعبیر فلسفی ، بشر در امور فردی ورفع نیازها وحفظ عقاید واعتقادات ، همیشه به فکر خود بوده ، هست و باید باشد . مصداق عینی آن - مثلاً مبارزانی که برای خواسته ها واعتقاداتشان شجاعانه جان داده اند؛ نهایتاً در پی راه اعتقادی خویش رفته اند و بهایش را هم پرداخته اند .و یا جستجوی آشغال گرد های خیابانیِ امروزی در پای آشغال های دیگران در ظرف های شهرداری ها ویا تلاش معتادان برای تهیۀ مواد مخدر، همچنین کسانی که خود را در عراق و جاهای دیگر می ترکانند ، همه وهمه به دنبال تأمین خواسته ها ی اصلی ونهایی در ته مغزخود هستند (یعنی درهر شرایط عقلی ودرکی که باشیم، آنچه را- چه در خودآگاه وچه درناخودآگاه مان - درست می دانیم انجام می دهیم)
فرضیات خانم مینا اسدی کلاً غلط است ، - شاید غر زدن های عادتی باشد- برای نمونه می گوید(اگر بتوان ” سلمان فارسی ” را روشنفکر دوران خود نامید.....)
نطفه ی جریان روشنفکری در قرن 17 میلادی یعنی حدود سیصدسال پیش نُضج گرفته و پراکنده شده است- پس با آنچه که مینا خانم بعداً می گویند : " در هر لباسی و گاه در پناه انواع شکلک ها و قیافه ها و وَجنات حق به جانب " .... انطباق ندارد و برگرفته از محیط خانه و محلۀ احتمالاً محدود زندگی شخصی ایشان است .
هنرمند نویسنده محمود دولت آبادی، زندگی اجتماعی ایرانی ها در بُرهه ای از زمان را برای خواننده می آفریند و وظیفه ی اصلی اش همین کار وهمین هنر است . محصولی که دیگران مصرف کننده اش هستند . رسالت او تلاش برای خلق ادبیات است نه چیز دیگری .او هرگز خم نشده ونمی خواهد برصدر بنشیند زیرا در قلب خوانندگان آثارش برصدر بنشسته است.
امثال این سخنان که شما آقای ناشناس را ذوق زده کرده است ، سال هاست هرشب در برنامه های مختلف رادیو وتلویزیون خودمان تکرار می شود .
خانم اسدی ، می توان به راحتی هر شخصیت بزرگ وهر تفکر واعتقادی را از نظر خود وبه زعم خود ، تحقیر کرد وبه آن هر اَنگ بی ربطی وبی معنی ئی چسبانید تا این عمل ذوق امثال آقا یا خانم ناشناس را شکوفا کند و بیرون بزند.
ارسال یک نظر