۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

پاسخ فرزانه تاییدی به یک کامنت: سینمای ایران تصویری اهانت آمیز از زن ایرانی ارائه می داد

قدیمی ها - مجتبی نظری: چند روز گذشته مطلبی با عنوان «فرزانه تاییدی: امیدوارم آزادی بیاید تا آگاهی همگانی شود» در قدیمی ها منتشر شد.

دوستی به نام «ش - میم» کامنتی در این مطلب منتشر کرد که بهانه ای شد با فرزانه تاییدی تماسی گرفته و سوال این دوست را از وی بپرسم.
این دوست نوشته بود: با سلام به خانم تأییدی هنرمند خوب، جدی و مناسب تئاتر. شما که خودتان در فیلم «واسطه ها» که اردیبهشت 1356 در تهران اکران شد، در نقش یک روسپی مورد ظلم قرار گرفته، بازی کردید، (و البته اگر مرد بودید حتماً نقش جاهل را هم بازی می کردید) چگونه در مهر 1357 به عنوان انتقاد می گویید: خفه بودن محیط باعث شد که جاهل و روسپی در سینمای ما جا خوش کنند.
فرزانه تاییدی در پاسخ به این دوست گفت: به نظر من اطلاعات شما درباره سینمای گذشته ایران بسیار کم است و اگر کم نبود متوجه می شدید که من به عنوان یک بازیگر حرفه ای تئاتر، سینما و تلویزیون، همیشه نسبت به نقشی که آن موقع در سینمای ایران به زن داده می شد، معترض بودم.
سینمای گذشته ایران تصویری توهین آمیز از زن نمایش می داد، من هم به عنوان یک هنرپیشه یک یا دو بار در این نقش ها ظاهر شدم ولی همیشه هم اعتراض خود را به این موضوع بیان کردم.

۹ نظر:

علیرضا گفت...

سلام بر شما. دقیقا همین طور است که خانم تاییدی گفتند. انگار دیروز است. قشنگ یادم هست که همیشه خانم تاییدی به مسئله روسپی گری در سینمای ایران اعتراض می کرد.
ممنون آقای نظری که این مسئله را مطرح کردید.

ناشناس گفت...

خانم فرزانه تاییدی یکی از هنرمندان مورد علاقه منه.
از بازیش واقعا لذت می برم. با اینکه 25 سال بیشتر ندارم ولی همه فیلم های ایشون رو دیدم.
خانم تاییدی دوستتون دارم.
سمیرا - ونکوور

لیلا گفت...

مجتبی خان سلام
گفتگو با خانم تاییدی فراموش نشود.
ممنون که شما و مجله قدیمی ها پل ارتباطی ما با هنرمندان قدیمی است.

ناشناس گفت...

خانم فرزانه تاییدی عزیز ما همگی شما را دوست داریم اما لطفا اینطوری حرف نزنید شما همه همکاران خانم های سینما گذشته را زیر سوال میبرید و مطمین باشید آنها از دست شما ناراحت میشوند گذشته اولا جو اون دوران بوده و هر چه که بوده فقط عشق سادگی صفا بوده دوما شما خود از آن سینما بودید پس باید تمام کمال از ان دفاع کنید شما را عرض نمیکنم اما کسانی نه تنها با سینمای گذشته بلکه هر انچه که از گذشته بودند مخالفند نمیدانم چرا !!

گروه قدیمی ها گفت...

سلام لیلا جان
حتما با خانم تاییدی گفتگو خواهیم کرد...
موفق باشید

شهلا م گفت...

با سلام خدمت آقای نظری و ممنون از ترتیب دادن گفتکو با خانم تاییدی درباره این موضوع.

باید بگویم دوست ناشناسی که خطاب به خانم تاییدی نوشته اند (همه همکاران خانم های سینما گذشته را زیر سوال میبرید و مطمین باشید آنها از دست شما ناراحت میشوند گذشته اولا جو اون دوران بوده و هر چه که بوده فقط عشق سادگی صفا بوده دوما شما خود از آن سینما بودید پس باید تمام کمال از ان دفاع کنید شما را عرض نمیکنم اما کسانی نه تنها با سینمای گذشته بلکه هر انچه که از گذشته بودند مخالفند نمیدانم چرا !! ،)
دوست ناشناس، شما دوباره اشتباه «ش - م» که باعث این گفتگو شد را کردید. خانم تاییدی در اینجا گفته اند که من به عنوان یک هنرپیشه حرفه ای یکی دو بار این نقش ها را بازی کردم ام. ولی به این نقش ها هم اعتراض داشته اند. چون در سینمای گذشته کار می کردند نباید از آن ایراد بگیرند؟؟؟!!!
به نظر شما در سینمای امروز ایران معترض نیست؟ پس باید بگوییم هنرمندانی که امروز در سینما کار می کنند، نباید به آن معترض باشند؟؟؟

خانم فرزانه تاییدی یکی از بزرگان تئاتر و سینمای ایران است که من کارهایش را بسیار دوست می دارم و احترام زیادی برای این هنرمند قائلم.

ناشناس گفت...

با درود
و سلام بر همگی گردانندگان منصف مجله ومخاطبان عزیز و نازنین
هنرمند بزرگ تئاتر، خانم فرزانه تأییدی
با احترام به شما به خاطر فعالیت های تئاتری که طی پنج سال و نیم ، از 17 سالگی در بیش از سی نمایش تلویزیونی وصحنه ای در ایران بازی داشته اید، که نقش آفرینی هایتان مورد تأیید بینندگان آن زمان قرار گرفته وهنرشناسان بسیاری از آن زحمات وهنرمندی ها را منصفانه تقدیر وتجلیل کرده ومی کنند. شخصاً دو نمایش صحنه ای شما را در چهادره سالگی ام دیده ام که درآن سنین مرا به تحیّر واداشت . نه تنها بازی تان که زیبایی و زنانگی وحرکات مناسب نقش تان ؛
خانم تأییدی من قبول دارم که شما بازیگر حرفه ای تئاتر بوده اید وآن گونه که قبلاً نوشته اید تا پایان سال1358 از ادره تئاتر حقوق می گرفته اید.اما شما حرفه ای سینما نبوده و نیستید ، زیرا به عقیدۀ من بازی های قدرتمند شما همگی مناسب نمایش روی صحنه است نه مقابل دوربین . زاویه دید مخاطب تئاتر با سینما متفاوت است ، پس بازی های متفاوتی هم می طلبد ، سینما به فراخور ظبط نه صدای مناسبِ تئاتر و نه غلظت بازی روی صحنه را می پسندد. ( تنها در 2 فیلم خاک و سفر سنگ خوب بازی کرده اید. یعنی از شما خوب بازی گرفته اند)
شما یک فیلم در خارج از کشور و هشت فیلم در ایران بازی کرده اید که برحسب اتفاق ! در دو فیلم مسعود کیمیایی نقش دو زن روستایی را داشته اید و درشش فیلم دیگرتان شخصیت ها ی جان گرفته توسط شما یا مورد تجاوز قرار گرفته اند یا فاحشه بوده اند – لیلی و گلی و سوری شخصیت ِ زن ِفیلم های هشتمین روزهفته – میراث من جنون – صلوة ظهر – هر سه مورد تجاوز قرارگرفته و زری و آذر و محترم شخصیتِ زنِ فیلم های جهنم + من (اولین بازی سینمایی تان) و دو شخصیت ِ فیلم های - فریاد زیر آب – واسطه ها –هر سه شخصیت فاحشه بوده اند البته درفیلم صلوة ظهر شخصیت فیلم یعنی سوری بعد از تجاوز به فاحشه خانه پناه می برد.، یعنی در هردو مورد مشترک است .
فرموده اید : همیشه نسبت به نقشی که آن موقع در سینمای ایران به زن داده می شد، معترض بودم.
دراین جمله فحوای کلام چیست ؟ - یعنی چه؟ چه نقش هایی باید به زنان داده می شد؟
نقشی که به زن داده می شده یا امروزه درکل سینما، تئاتر و تلویزیون های جهان داده می شود چیست ؟ وچه گونه باید باشد ؟ آیا شما با بینش فمینیستی معترض بوده وهستید ؟ که در این صورت مبحثی جدای از بحث سینمای گذشتۀ ایران است.
یا باید کلاً سینمای آن دورۀ ایران را تخطئه کنید ! که دیگر نفس اعتراض برای سینمایی که قالب ومحتوایش را قبول ندارید ، معنی ندارد. ومفهوم آن نفی موجودیت سینمای ایران است. یا اینکه کلیّت سینما را اضافی و بی معنی بخوانید. که این هم خود عقیده ایست . که قاعدتاً بازهم اعتراض به نقش واگذارشده به زنان منتفی است .لطفاً اگر امکان دارد توضیح دهید .

1- ادامه دارد

ناشناس گفت...

2- خانم تأییدی

نوشته اید : سینمای گذشته ایران تصویری توهین آمیز از زن نمایش می داد.
تاریخچۀ و بظاعت کلی سینمای ایران از 1309 تا 1357 که حدود 1195 فیلم داستانی تولید کرده چنین است . از چهل ونُه سال فیلم سازی ، یازده سال آن هیچ تولیدی نداشته است وتا پایان دهۀ بیست سیزده فیلم ساخته شده است. بنابراین (از 1330 تا آبان 1357) می ماند بیست وهفت سال که برای یک تجربه اندوزی ترقی خواهانه کافی نیست ؛ ضمن آن که با در نظر داشتن سطح فرهنگی خاص آن دوره وبا توجه به بینش اکثریت مردم سینما رو وهنردوستان وهمچنین به لحاظ برگشت سرمایۀ بخش خصوصی می بایستی فیلم ها باب میل عامه ی مردم ومتناسب با زندگی روزمرۀ خودشان می بود. (از طرفی برای درک حُسن نیّت سازندگان فیلم های فارسی می توان به پیام های اخلاقی ِ سینمای ایران از 1330 تا 1347 توجّه کرد تا متوجّه ساده گی و همه فهمی آنها شده و جهت سمت وسوی هدایت این پیام ها به مسیر عدالت وجوانمردی را دید)
آن دوره ما در فرهنگی می زیسته ایم که دختر یک افسر عالیرتبۀ ارتش با هنرپیشه شدن دخترش مخالفت می کرده وسایر اعضای خانواده هم به او روی خوش نشان نمی داده اند .
به نظر شما تصویر نشان داده شده از مرد ها در سینمای گذشته چه گونه بوده است؟ آیا توهین آمیز نشان داده می شد ، که دراین صورت سینمای گذشته یکسره توهین به همۀ ایرانیان بوده است .
واگر تصویر مردان را توهین آمیز نشان نمی داده آن وقت تبعیض سینما قابل اعتراض بوده است .
در آن صورت مرحوم بوتیمار برای فیلم واسطه ها وعنایت بخشی برای فیلم فریادزیر آب ، و مرحوم جهانگیر فروهر برای فیلم سوته دلان و بسیاری دیگر از مردهای بازیگر برای چنین نقش هایی که بازی کرده اند ، بایدمثل شما به تصویر نشان داده شده از مردها در سینمای گذشته اعتراض می کردند. وآنگاه تعطیلی سینما خیال معترضین را راحت می کرد .
راستی خانم تأییدی این جمله که از شما نقل شده متعلق به شماست یا نه؟
« من پایبند اعتقادات اخلاقی خودم بودم، به عنوان هنرمندی متعهد و مسئول در مقابل جامعه.»
ولی به عقیدۀ من سینما از 1309 تا به امروز حرکتی بطئی و رو به جلو داشته است. وخواهد داشت . از آبی ورابی تا گنج قارون وازآنجا تا گوزنها و تا دستفروش و ناصرالدین شاه آکتور سینما واز باشو غریبۀ کوچک تا هامون و ....

مجتبی الف

ناشناس گفت...

درست است که سانسور و قیچی هم جا دیده میشد و از هر کس و هر چیزی که به حکومت و مذهب مربوط میشد، بایستی چشم پوش میشد وگرنه فیلم بی فیلم .... اما گاهی هم فیلمهای خوب هم ساخته میشد که شکل داستان پیچیده بخودش میگرفت ولی تماشاگر نداشت و تهیه کننده ورشکست میشد. بیشتر مردمی که به سینمای فارسی میرفتند کاملا از همه جا بی خبر بودند و درک درستی از اوضاع خودشان و شهر و کشورشان نداشتند. راستش « روشنفکران و نویسندگان » هم درک درستی از آنچه که از خود به نمایش میگذاشتند، نداشتند. همگی از شاه تا گدا ساده لوح بودند و بطور کلی درک جامعه در سطح پاینی قرار داشت. بیشتر داستانهای فیلم ها از فیلمهای خارجی گرفته میشد و رنگ و روی ایرانی زده میشد. موسیقی فیلمها هم معمولا از صفحه های خارجی دزدیده میشد و روی فیلمها قرار داده میشد و خلاصه در آخر بایستی بازار عرضه و تقاضا با هم جور در میامد. مگر میشد با آن بودجه ناچیز و امکانات کم و محدود با فیلمهای هالیودی برابری بشود. حاصل کار به بسیاری از چیزها بستگی داشت و دارد. ـ همین حالا هم اگر فیلمهای هالیودی و اروپایی و هنگ کنگی و هندی و عربی در ایران نمایش داده شوند، کسی دیگر به تماشای فیلم آقای « ده نمکی » یا دیگران نمیرود چون آنموقع تماشاگر انتخاب بیشتری دارد و مجبور نیست که بچۀ سربراهی باشد و دم نزند!