۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

خاطراتی از مسعود اسدالهی با دیدن یک عکس

مسعود اسدالهی در صفحه فیس بوکش نوشت: این عکس را یکی از دوستان فیسبوکی برام ارسال کرده است که خاطراتی را زنده کنند.

چه سال هایی بود، کشاورز جوانتر بود و تازه از هنرستان هنرپیشگی بیرون آماده بود و به همراه مسعود فقیه گروهی از بچه های دبیرستانی  را به کار تأتر گرفته بودند که من هم با این گروه بودم. چند سالی  بعد به همراه گره پگاه به کارگردانی ابراهیم مکی نمایشی را به نام «پیرباتل» که از نمایش های قرون وسطایی بود را از طرف هنر های دراماتیک به سر پرستی  محمد علی  کشاورز در پایگاه های نظامی گیلان و مازندران به صحنه بردیم. در این سفر نمایشی بچه هایی مثل محمد مطیع، سعید نیکپور، سعید پور صمیمی، سعید سلطان پور (که یادش گرامی) و من بازی می کردیم.

محمدعلی کشاورز، زنده یاد جمیله شیخی، آهو خردمند و آذر فخر

آذر فخر، یکی  از بازیگران بسیار خوب اداره هنرهای دراماتیک بود که اولین بار به دعوت من در ۲ فیلم از سریال «طلاق» شرکت کرد تا سال اول بعد از انقلاب که من فیلم سینمایی قرنطینه را ساختم، این فیلم به دلیل شخصیت هایی که نقش های کرد هارا بازی می کردند برای همیشه توقیف شد.
آهو خردمند، که نقش هوا را در سریال آدم و هوا به عهده داشت، سریال را من برای تلویزیون ملی  ساخته بودم. و یک سال قبل از انقلاب هم یکی  از بازیگرانی بود که در لندن در سریال بعدی من در کنار خسرو شکیبایی بازی داشت. این سریال هم مثل بسیاری از سریال ها بعد از انقلاب قابل پخش نبود.
خانم جمیله شیخی، که من در ۱۸ سالگی ام در نمایشی به نام مارتی به کارگردانی علی نصیریان در کنار او بازی داشتم. بعد از انقلاب هم او یکی  از شخصیت های اصلی فیلم «قرنطینه» که مادری کرد بود. به هر روی این عکس لحظاتی من را برد به سال های خوب که همه با چه شوق و امیدی کار می کردیم...

هیچ نظری موجود نیست: