۱۳۹۲ آذر ۲, شنبه

زنده یاد محمد علی فردین، از درخشش تا سکوت‎

قدیمی ها - پرهام شریعتی: محمدعلی فردین ۱۵ بهمن ماه ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد. پدرش که یکی از مدیران اداره تسلیحات (قورخانه) بود، در تئاتر هم در کنار مرحوم تقی ظهوری کارهای مولیر را اجرا می کرد.

بدین سان فردین از همان کودکی با تئاتر آشنا و به آن علاقه مند شد. او دوران ابتدایی را در دبستان ترقی در خیابان شهباز گذراند. در این دوران بیشتر وقت خود را صرف ورزش می کرد. ابتدا با فوتبال از باشگاه شماره سه شروع کرد. بعد از مدتی به شنا و ژیمناستیک روی آورد و این رشته را تا قهرمانی ادامه داد، اما سرانجام آن را هم کنار گذاشت و به کشتی روی آورد. او کشتی را هم از همان باشگاه شماره سه شروع کرد و پس از مدتی به باشگاه نیرو و راستی رفت و زیر نظر کیومرث ابوالملوکی به فراگیری فنون کشتی پرداخت.
ابوالملوکی در مورد فردین می گوید: بسیار باهوش بود. فنون کشتی را به راحتی یاد می گرفت و راحت تر از آن اجرا می کرد. بیش از آن که از زور بازو و قدرت خود استفاده کند، از هوش و ذکاوت خود بهره می برد.
پس از باشگاه نیرو و راستی، فردین به باشگاه تهران رفت. در این جا بود که با تختی آشنا شد. بسیاری معتقدند که تختی و فردین از دوستان دوران دبستان بوده اند، اما دست نوشته های فردین بیانگر آن است که او در باشگاه کشتی با تختی آشنا شد.

محمدعلی فردین

فردین در این باشگاه زیر نظر حبیب الله بلور به صورت حرفه ای کشتی را دنبال کرد و به تیم ملی راه یافت. او از معدود کشتی گیرانی بود که در همان سال اول حضور در تیم ملی، موفق  به کسب مدال نقره مسابقات جهانی توکیو (۱۹۵۴) شد. اما به دلیل آسیب دیدگی و پاره ای نامهربانی ها مجبور شد با دنیای کشتی خداحافظی کند.
ورود فردین به عرصه سینما اتفاقی بود. در زمستان ۱۳۳۸ زمانی که ۲۸ سال داشت، با دکتر اسماعیل کوشان آشنا شد. دکتر کوشان به او پیشنهاد کرد در فیلم «چشمه آب حیات» که سیامک یاسمی آن را کارگردانی می کرد، به عنوان هنرپیشه نقش اول در مقابل ایرن بازی کند. ایرن می گوید: یک پلان را بارها و بارها تکرار کردم، چون فردین به دلیل کم رویی و خجالت نمی توانست آن را بازی کند. از همان آغاز چنگیز جلیلوند به جای او حرف می زد و آوازش را ایرج می خواند.
دومین فیلمش را، «فردا روشن است»، به همراه دلکش در سال ۱۳۳۹ بازی کرد. از آن پس دیگر به صورت حرفه ای به سینما روی آورد تا سال ۱۳۴۴ که فیلم «گنج قارون» به کارگردانی سیامک یاسمی را بازی کرد. تا این زمان دستمزد چندانی به بازیگران داده نمی شد. در یکی از دست نوشته های فردین آمده است که به همراه آرمان و ناصر ملک مطیعی قرار گذاشتیم دستمزد زیر ۲۰ هزار تومان نگیریم، اما در فیلم گنج قارون فردین حدود ۴۰ هزار تومان به اضافه پنج درصد از فروش را که حدود ۶۰۰ هزار تومان می شد، دریافت کرد. پس از آن دیگر ثروتمند و ستاره درخشان فیلم فارسی بود. کمتر ایرانی را می توان یافت که این فیلم را ندیده باشد. بسیاری معتقدند اگر جمعیت آن زمان را در نظر بگیریم، رکورد فروش این فیلم هنوز شکسته نشده است.
فردین اولین فیلم وسترن تاریخ ایران را هم بازی کرده است، آن هم در ایتالیا. این فیلم که عنوانش «مردانه بکش» بود، در ایتالیا با نام «و حالا روحت را به خدا بسپار» به نمایش درآمد. او همچنین در لبنان فیلم «بر فراز پترا» و در هند فیلم «همای سعادت» را بازی کرد.
او علاوه بر بازیگری در زمینه کارگردانی، تهیه کنندگی و حتا گریم نیز فعال بود. استودیوی سینمایی فردین فیلم را بنیاد گذاشت و ویلیام وایلر، کارگردان آمریکایی را به ایران دعوت کرد. فردین در سال ۱۳۴۷ فیلم «سلطان قلب ها» را ساخت. وقتی که این فیلم در مرحله مونتاژ بود، مدتی را در انگلستان و به دور از سینمای ایران سپری کرد. در سال ۱۳۵۵ در فیلم «غزل» به کارگردانی مسعود کیمیایی بازی کرد و در سال ۱۳۵۶ «بر فراز آسمان» را ساخت.

محمدعلی فردین

بعد از انقلاب نیز به همراه سعید راد و ناصر ملک مطیعی در فیلم «برزخی ها» به کارگردانی ایرج قادری بازی کرد که سال ۱۳۶۱ روی پرده رفت. این فیلم آخرین حضور فردین در عرصه سینمای ایران بود و پس از آن او دیگر اجازه کار نداشت و از این بابت اندوهگین بود. در مراسم سالگرد علی تابش گفته بود: همه مردم هر روز زندگی می کنند تا یک روز بمیرند. ما هر روز می میریم تا یک روز زندگی کنیم.
در این جا باید عنوان شود که فردین به همراه مرحوم ظهوری و سه تن دیگر سرپرستی ۴۰ کودک را به عهده گرفته بود و گروه آنها تمامی هزینه آنها را پرداخت و ماهی یک بار به آنها سرکشی می کردند.
فردین در یادداشت های خود خطاب به کسی که در جایی نوشته بود، فردین عددی نیست، نوشته است: امروزه تعدادی از همین بچه های دوست داشتنی و گل های شکفته با عنوان دکترا مشغول مداوای خانواده های ما هستند که بی شک خانواده شما هم برای بازیابی سلامت به آنها مراجعه کرده اند و من هم با برخوردی اتفاقی در دانشگاه سان فرانسیسکو در ساختمان دندان پزشکی عظمت دستگاه الهی را بیشتر از آن چه در باره اش می دانستم، ستودم. آخر برای معالجه دندان هایم حدود پنج هزار دلار احتیاج بود که نداشتم و این گل بی خار که امروز شکفته با پنجه های طلایی خود دندان های مرا معالجه کرد، بدون دریافت حتا یک دلار. خدایا بنازم عظمت و بزرگی تو را.
در نهایت فردین پس از سکوتی طولانی در ۱۸ فروردین ۱۳۷۹ از دنیا رفت.

۱ نظر:

Leila گفت...

من دلم براى فردين كه به نا حق كنار گذاشته شد. نميسوزه دلم براى سينماي ايران ميسوزه كه همچين هنرپيشه اى رو إز دست داد.