۱۳۹۲ آبان ۱۱, شنبه

گل هایی که یک سیاستمدار را جاودان ساخت

یازدهم آبان ماه 1350 سیاستمداری درگذشت که آنچه جاودانه اش ساخت، پایه گذاری برنامه گلها بود که شاخ و برگ های دیگر آن چون گل های جاودان، گل های رنگارنگ و برگ سبز به بر نشست و هنوز و فرداها، نواهای اصیل این برنامه جاویدان خواهد ماند.

به گزارش ایرنا، داود پیرنیا فرزند مشیرالدوله که در خانواده ای اهل سیاست به دنیا آمده بود و فرمان مشروطه را مظفرالدین شاه در خانه پدری وی صادر کرد، ملزم به پیشه گیری این راه بود اما در دلش به بار نشاندن موسیقی اصیل ایرانی برای همه نسل ها موج می زد و همین شد که آخر کار، به هنگامی که توانست سیاست را کنار بگذارد، در پیرانه سری، موسیقی را جوان ساخت!
پیرنیا در سال 1279 هجری خورشیدی در تهران متولد شد و به طور منظم تحصیلات و فراگیری زبان فرانسه و حقوق سیاسی را پیش گرفت و برای ادامه تحصیل به سوییس رفت و در آنجا حقوق خواند و دکترای اش را در سال 1302 گرفت. پیرنیا که در تهران به صورت پراکنده موسیقی را می آموخت در سوییس در کنار تحصیل با نواختن پیانو و موسیقی کلاسیک آشنا شد و فراگرفت.
با آمدن به تهران بار دیگر تنها امر حقوق و سیاست را پیش گرفت و آرزوی درون را در خود کشت، اما در همین عرصه نیز فعالیت هایی کرد که هر حقوقدان یا سیاستمداری نمی تواند همگی را در دوره کاری اش جمع کند. از آن جمله می توان به بنیانگذاری کانون وکلا و تاسیس اداره آمار ایران و فعالیت در دوره نمایندگی مجلس به عنوان یک حقوقدان در کمک به ختم واقعه حرکات شوروی برای جداسازی آذربایجان یاد کرد. شاید به همین دلیل در سال 1325 خورشیدی هنگامی که احمد قوام (قوام السلطنه) نخست وزیر شد او را مدیر کل بازرسی نخست وزیری کرد و پس از چند ماه معاون نخست وزیر شد.

پس از سیاست!
سرانجام عشق به موسیقی بر سیاست فائق شد و کارهای دولتی را کنار گذاشت و به مطالعه در زمینه موسیقی ایران پرداخت و به جمع آوری آهنگ های اصیل ایرانی مشغول شد، اما این همه کار نبود، بلکه آغاز راهی بود که به برنامه گلها در سال 1334 منتهی شد، برنامه ای که نه تنها موسیقی اصیل را برای ایرانیان همیشگی ساخت بلکه آن را به مردم دیگر نقاط جهان نیز معرفی کرد. پیرنیا درباره برنامه گلها و نام آن در گفت و گویی اعلام کرده بود: از اوان کودکی، علاقه بسیاری به گل بخصوص گل لاله داشتم.
سید علیرضا میرعلی نقی محقق و مورخ موسیقی درباره پیرنیا می گوید: پیرنیا در محافل و مجامع سیاسی و ادبی رفت و آمد داشت و با اکثر شخصیت های نامدار و نویسندگان و موسیقی دانان دوره خود دوست بود، به این خاطر توانست در برنامه گلها از بهترین نوازندگان،خوانندگان و آهنگسازان عصر خود استفاده کند و برنامه گلها با حضور هنرمندان بزرگی چون ابوالحسن صبا و غلامحسین بنان آغاز شد.
گفته می شود که اوایل برنامه گلها بیشتر خواندن شعر و همراهی یک ساز بود که بعدها رفته رفته به آواز و موسیقی تبدیل شد یعنی با قطعه ای ضربی و بدون کلام آغاز می شد و بعد از آن قطعه ای به صورت ساز و آواز به اجرا درمی آمد و درپایان برنامه، قطعه ای ضربی به صورت تصنیف توسط خواننده، همراه با ارکستر اجرا می شد. برنامه گلها از سال 1339 به بار بیشتری نشست و با توجه به استقبال مردمی به دو برنامه «گل های جاویدان» و «گل های رنگارنگ» گسترش یافت تا زمان و تنوع بیشتری یابد.
زمان گل های جاویدان به طور معمول چهل و پنج دقیقه بود که درآن یک یا دو ساز ، به همراهی صدای خواننده، به اجرای برنامه می پرداختند و اشعار انتخابی آن اغلب از شاعران گذشته چون مولوی، سعدی و حافظ بود و تصنیف نداشت. زمان گل های رنگارنگ در حدود 30 دقیقه بود که اشعار آن بیشتر از شاعران معاصری همچون رهی معیری، نواب صفا، شهریار، معینی کرمانشاهی انتخاب می شد و تصنیف هایی هم در آن با ارکستر معروف گلها به رهبری روح الله خالقی اجرا می گردید. پایان این برنامه هماره با این جمله بود: همیشه شاد و همیشه خوش باشید.
از دیگر برنامه هایی که بعدها به برنامه گلها افزوده شد، برنامه برگ سبز بود که آن هم زمانش سی دقیقه بود. این برنامه به ساز و آواز و شعرخوانی اختصاص داشت و تصنیف اجرا نمی شد. سال به سال برنامه گلها، درخواست های بیشتری می یافت و به همین دلیل برنامه یک شاخه گل نیز با زمان 15 دقیقه شکل گرفت که به معرفی یک شاعر و خواندن چند بیت از همان شاعر و سپس اجرای یکی از ترانه های گل های رنگارنگ اختصاص داشت. و آخرین برنامه گلها اثر پیرنیا گلهای صحرایی بود که به موسیقی محلی می پرداخت.پس از پیرنیا، هوشنگ ابتهاج گلهای تازه را ساخت و به مجموعه برنامه گلها اضافه کرد. گفته می شود نخستین برنامه کودکان برای پخش رسانه ای که آن زمان تنها رادیو بود از کارهای پیرنیا است.

برنامه 405 !
بنا به قولی: پیرنیا بار نخست در فروردین 43 روزی که برنامه گلها ضبط می شد اظهار ناراحتی می کرد و راهی بیمارستان شد؛ در غیاب وی تا بهبودی کامل هیچ برنامه ای ضبط نشد . پس از بازگشت او ، در آبان 45 دو تن از خوانندگان علیه پیرنیا شروع به تحریک می کنند و وزیر اطلاعات کسانی را جهت بازرسی کارهای پیرنیا اعزام می دارد در حالیکه وی در ازای کارهایی که می کرد حقوقی دریافت نمی کرد و اصولا پولی در اختیار او نبود که احتیاج به بازرسی داشته باشد. پس از این ماجرا پیرنیا بلافاصله استعفا داد و اصرار دوستان نیز مفید واقع نشد و برنامه گلهای 405 آخرین برنامه ای است که زیر نظر وی ضبط شد.

سرانجام استاد داود پیرنیا در 11 آبان مان 1350 پس از ارایه خدمات ارزنده در زمینه حقوق، سیاست، امر محاسبات، توجه به برنامه سازی برای کودکان، تاسیس انجمن موسیقی ملی ایران در سال 1325 و پشتکار بی نظیر در انتخاب شایسته آثار و نوازندگان و خوانندگان در ایجاد برنامه گلها در سن 71 سالگی در تهران درگذشت.

هیچ نظری موجود نیست: