۱۳۹۲ شهریور ۱۱, دوشنبه

9 سال از درگذشت دلکش گذشت + عکس



در ویکی پدیا آمده است: عصمت باقرپور با نام هنری دلکش، خواننده ممتاز موسیقی کلاسیک ایرانی است که آوازه بلندش مرز سه نسل از ایرانیان را درنوردیده. وی از معدود خوانندگان زن صاحب سبک ایرانی بود که صدا و شیوه ی خواندنش بیش از چهار دهه معیار و سنجه عمومی ارزیابی دیگر خوانندگان به شمار می رفت و تا زمانی که می خواند کسی در صدد رقابت با او برنیامد. هنوز سال ها پس از خاموشی دلکش، بدون کمترین اغراقی، بخش مهمی از آثار وی نمونه های بی نقص آواز ایرانی محسوب می شوند. اما قطع نظر از صدای بسیار پر قدرت، توانایی های تکنیکی منحصر به فرد و ذوق درخشانش در اجرای آوازها و قطعات موسیقی گوناگون، این شخصیت هنری و اجتماعی دلکش بود که با در هم آمیختن افتادگی و وقار و پرهیز از آلودن دامن هنر به سیاست، او را طی چندین دهه پیاپی به خواننده ی مورد ستایش تمامی طیف های فرهنگی جامعه ایرانی، و به نوعی خواننده ملی بدل ساخته بود. بر خلاف بسیاری از همکاران همدوره اش، نه پیش و نه پس از انقلاب، دلکش زبان آوازش را به مدح نگشود اما هرگز از اجرای قطعآتی که هدفشان تهییج روحیه ملی و میهن دوستی بود دریغ نورزید. مارش سرباز وطن که اثری است از انوشیروان روحانی نمونه ای است از این قطعات.
او پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران زندگی پر جنب و جوش و مرفهی داشت، پس از انقلاب اما به گونه ای ناخواسته به انزوا رانده شد. بانو دلکش سه سال پیش از مرگش چند کنسرت در اروپا و آمریکا برپا کرد و در آغاز هر کنسرت با دوستاران خود این طور سخن گفت: اول سلام عرض می کنم به تمام هموطنانم. امشب شب خاطرات است. شبی که با آهنگ های من تجدید خاطرات می کنید. من با شماها جوان بودم و با شماها پیر شدم و افتخار می کنم که امشب در جمع شما هستم.

دلکش

زندگی دلکش و درخشش هنریش
عصمت بابلی باقرپور پنبه فروش در هفتم اسفبدماه ١٣٠٣ در بابل در یک خانواده پر اولاد چشم به جهان گشود. مادرش که پس از مرگ پدر توانایی رسیدگی به تمام فرزندان را نداشت، عصمت نوجوان را در دوازده سالگی نزد خواهر بزرگش به تهران فرستاد. عصمت در دبستان اردیبهشت واقع در خیابان ناصر خسرو تحصیلات ابتدایی را گذراند و جز اولین دانش آموزان دختر بود که در سن شانزده سالگی به سلک پیشاهنگی پیوست. در همین دوران بود که، ظهرالدینی، معلم موسیقی مدرسه هنگام آموزش سرودهای رایج آن دوران به شاگردان، از قدرت و طنین صدای عصمت شانزده ساله شگفت زده شد. معلم مدرسه دختر جوان را به هنرستان موسیقی ملی آن دوران برد و از استادان هنرستان خواست تا صدای عصمت را بشنوند.
روح الله خالقی، پس از چند آزمایش، به قابلیت های صدای او پی برد و بدین ترتیب دلکش از ١٣١٩ خورشیدی در مدرسه موسیقی به تحصیل آواز پرداخت. از بلند اقبالی های عصمت جوان آن بود که آموزش او به دست عبدالعلی وزیری سپرده شد. عبدالعلی وزیری پسر عموی کلنل علینقی وزیری بانی نخستین مدرسه موسیقی نوین در ایران بود و در عین حال از نزدیکترین دست پرورده های او. عصمت تخلص هنری بدیع و پر مسمای خود را نیز مدیون استادش عبدالعلی خان بود. دلکش در دوران چهار ساله تحصیل از محضر دیگر استادان برجسته آن دوران بهره جست که از این میان باید مشخصا ازعلی اکبر خان شهنازی و ابوالحسن صبا یادنمود. صبا ضمن آموزش ریتم و جمله بندی های آوازی به دلکش موجبات آشنایی وی با یکی از برجسته ترین و با استعدادترین شاگردان خود را به نام مهدی خالدی فراهم ساخت. این آشنایی که نخستین دوران زندگی هنری هم دلکش و هم مهدی خالدی را رقم زد با استخدام دلکش در رادیو تهران در اوایل ١٣٢٤ خورشیدی آغاز شد و هفت سال بعد در ١٣٣١ پایان گرفت. این دوران هفت ساله که راه را برای ورود دلکش و خالدی به جرگه برترینهای موسیقی ایرانی گشود، بدود تردید از درخشانترین و پربارترین دوران موسیقی معاصر ایران محسوب می شود.
دلکش دو بار ازدواج نمود. بار نخست با شاپور یاسمی و بار دوم با داریوش فزونمایه. وی از این وصلت اخیر صاحب فرزند پسری شد به نام سهیل. ازدواج با شاپور یاسمی، فرزند رشید یاسمی، ادیب مشهور، و برادر سیامک یاسمی، سینماگر و فیلمساز دهه های ٣٠ و ٤٠، دلکش را به سینما هم کشاند و در مجموع در ۱۰ فیلم ظاهر شد، فیلم هایی که گرچه سرگرم کننده بودند ولی در ردیف آثار تأثیرگذار سینمای ایران قرار نمی گیرند. هنر آواز دلکش، اما بر عکس، تأثیرگذار بود.

دلکش

جایگاه دلکش در موسیقی معاصر ایران
دلکش، در واقع بیش از آنکه نام هنری عصمت باقرپور باشد، نام دورانی درخشان از موسیقی ایرانی در یک صد سال اخیر است. دورانی که او در پدید آمدنش نقشی بسزا داشت. دورانی که مشترکا به نام او و مهدی خالدی رقم خورده و باز شناخته می شود. در تاریخ موسیقی معاصر ایران خوانندگانی که آوازه شان ایرانگیر شده و آثارشان مرز سه نسل را در نوردیده است از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمی رود. بی گمان عصمت باقرپور یکی از آنان است. دلکش همواره مورد ستایش دیگر بزرگان موسیقی ایران و همکاران و همدوره هایش بود. غلامحسین بنان که خود آثار مشترکی با دلکش اجرا کرده است در مصاحبه ای از او به نام خواننده درجه اول زن دوران خود یاد می کند. محمودی خوانساری نیز به نوبه خود بر این باور بود که بسیاری از خوانندگان مرد باید بنشینند و با گوش سپردن به آواز دلکش راه و رسم صحیح خواندن را بیاموزند.
تاثیر شیوه آوازی دلکش هم نزد همدوره هایش مشهود بود و هم نزد خوانندگانی که در دوران کناره گیری اش به جرگه هنر پیوستند. در گروه اول باید از پروین، الهه و یاسمین نام برد که گر چه فعالیتشان ده سالی پس از دلکش آغاز شده بود، با این حال همدوره های دلکش به شمار می روند چون عمده کارهای هنری ایشان نیز کمابیش محصول همان مقطع زمانی، یعنی دو دهه ٣٠ و ٤٠، می باشد. هر سه آنها بر تاثیر دلکش گواهی داده اند. یاسمین در مصاحبه ای که اخیرا از او در دسترس عموم قرار گرفته، می گوید تا چه اندازه در صدد الهام پذیری از دلکش بوده است و چهچهه ها و فرود و فراز هایش متاثر از او هستند.
الهه دیگر خوانندهٔ سرشناس که سه سال پس از مرگ بانو دلکش از این دنیا رفت، در مصاحبه ایی با علی تابش در سال ١٣٥٣، دلکش را پس از قمرالملوک وزیری بزرگترین خواننده زن می داند: من برای قمرالملوک وزیری احترام قائلم، برای اینکه قدمی که او برداشت آن شرایطی که کسی نمی توانست بیاید بخواند ولی بعد از او همه باید بدانند خانم دلکش خواننده پر قدرت و مسلط بود. در گروه دوم باید مشخصا ازهایده یاد کرد که در جایی گفته بود: من خواندن آواز و تصنیف را در واقع از طریق رادیو و شنیدن صدای بانوی آواز ایران خانم دلکش آموختم. اما سیمین غانم را نیز نباید از خاطر برد. وی گر چه شهرت خود را مدیون ترانه های پاپ و آثار بابک بیات، فریدون شهبازیان و لاچینی می باشد، اما در آغاز کارش به مدد علی تجویدی قصد داشت درست جای پای جای دلکش بگذارد. شباهت فراوان صدایش با دلکش و پیروی آشکار از سبک و شیوه او، سیمین غانم را به عنوان دلکشی دیگر به ایران پایان دهه ٤٠ و آغاز دهه ٥٠ می شناساند. با این حال وی از لحاظ تکنیکی با دلکش فاصله داشت و هرگز در آوازهای کلاسیک ایرانی طبع خود را نیازمایید. پس از بازخوانی چند ترانه مشهور دلکش سیمین غانم به جرگه خوانندگان پاپ پیوست. اما هراز چند گاهی آهنگ هایی از آهنگسازان برجسته موسیقی کلاسیک ایرانی اجرا می کرد و می کوشید شیوه ای مجزا از دلکش برای خود بجوید. با اینحال وی همواره زیر سایه سنگین دلکش باقی ماند.

دلکش در چهارشنبه شب ١١ شهریور ماه ١٣٨٣ خورشیدی، در آستانه هشتاد سالگی، در بیمارستان مهر تهران به مرگ طبیعی چشم از جهان فرو بست و در گورستان امامزاده طاهر کرج در نزدیکی خاک استادش عبدالعلی وزیری و در کنار خاک همکاران و دوستان سال های دورش، بنان و فاخته ای (حسین قوامی) و حبیب الله بدیعی به خاک سپرده شد. بر سنگ آرامگاه او چنین می خوانیم: در اینجا آتش کاروان هنر، دلکش، آرمیده است.

دلکش

دلکش

دلکش

دلکش

دلکش

ویگن و دلکش

گوگوش و دلکش

مزار دلکش

۳ نظر:

وی آی پی گفت...

با سلام به گروه قدیمیها که جا داره بخاطر زحمات و کارهای ارزندشون ازشون سپاسگزاری کنم و یک خسته نباشید جانانه بگم ضمنا تشکر ویژه دارم بخاطر عکس های زنده یاد خانم دلکش که بنده یکی از هواداران و علاقه مندان صدای زیبای ایشون هستم و برای شما گروه قدیمیها آروزی نیکروزی دارم بنده حدود سه ساله که پیگیر وبلاگهای قدیمیها هستم با احترام

Unknown گفت...

هزار بار از شما ممنون هستم. درود بر شما که ما را به یاد صدای جاودانه دلکش بزرگ انداختید. دلکش نامیراست.
از عکسهایی که پیوست کرده بودید نیز متشکرم. به دوران پدرانمان رفتیم و بر گشتیم. دستتان درد نکند.

پوران گفت...

خسته نباشید یاد قدیما بخیر