۱۳۹۲ شهریور ۳, یکشنبه

شاعر ناامیدی که تخلصش «امید» بود

چهارم شهریورماه سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث است؛ او در شاعری، تخلص «امید» را برگزیده بود، اما غم و نا امیدی در شعرهایش موج می زد.

به گزارش ایسنا، مهدی اخوان ثالث سال 1307 در مشهد به دنیا آمد. او از جمله شاعرانی بود که دوران سیاه کودتای 28 مرداد 1332 را تجربه کرد. اخوان در جریان این کودتا به زندان افتاد و یک سال را در بند گذراند. این تجربه بر شعر و جهان بینی شاعر تأثیری ژرف داشت. اخوان در زندگی شخصی نیز پیوسته در رنج و ناداری روزگار می گذراند و در طول دوران حیات هرگز رفاه و مکنت مالی را تجربه نکرد. شاید مجموعه این عوامل در کنار شرایط سیاسی و اجتماعی دوران زیست اخوان، از او شاعری ناامید و تلخ اندیش ساخته بود.
با این اوصاف، اخوان در شعر تخلص «امید» را برای خود برگزید. شاید او با این انتخاب می خواست ذهن مخاطبان شعرش را بیش از حد معمول متوجه نومیدی نهفته در شعرهایش کند. گویا زمزمه های پرسش درباره علت انتخاب این تخلص، به گوش خود شاعر نیز رسیده بود که در مقدمه مجموعه «از این اوستا» سرود: «گویند که «امید و چه نومید!» ندانند / من مرثیه گوی وطن مرده ی خویشم»
اخوان از برجسته ترین پیروان نیما یوشیج در شیوه شاعری به شمار می رود. او با احاطه کامل به ادبیات کلاسیک ایران، فخامت و صلابت شعر کهن فارسی را در اسلوب تازه نیما یوشیج زنده کرد و به عنوان شاعری صاحب سبک شناخته شد. اخوان با این که تحصیلات رسمی چندانی نداشت، با مطالعه مداوم آثار ادبی گذشتگان ادب فارسی، به نوعی مرتبه استادی در این زمینه رسیده بود. او در دوره هایی از زندگی اش در دانشگاه های تهران به تدریس پرداخت.
«ارغنون» (۱۳۳۰)، «زمستان» (۱۳۳۵)، «آخر شاهنامه» (۱۳۳۸)، «از این اوستا» (۱۳۴۵)، منظومه «شکار» (۱۳۴۵)، «پاییز در زندان» (۱۳۴۸)، «عاشقانه ها و کبود» (۱۳۴۸)، «بهترین امید» (۱۳۴۸)، «برگزیده اشعار» (۱۳۴۹)، «در حیاط کوچک پاییز در زندان» (۱۳۵۵)، «دوزخ اما سرد» (۱۳۵۷)، «زندگی می گوید اما باز باید زیست...» (۱۳۵۷) و «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» (۱۳۶۸) از جمله آثار منتشرشده این شاعرند.

مهدی اخوان ثالث چهارم شهریورماه سال ۱۳۶۹ در تهران از دنیا رفت و پیکرش در کنار آرامگاه فردوسی در توس آرام گرفت. مزار این شاعر برجسته معاصر بارگاه مناسبی ندارد و با سنگ قبر کوچک و ساده ای پوشانده شده است.

هیچ نظری موجود نیست: