در رونمایی از کتاب «یادنامه سیمین دانشور» عنوان
شد، آثار این نویسنده ماندگارتر از آثار همسرش جلال آل احمد خواهد بود.
به گزارش ایسنا، در آغاز این مراسم که عصر جمعه
14 تیرماه در خانه ی سیمین دانشور و جلال آل احمد برگزار شد، غلامرضا امامی با اشاره
به فرارسیدن روز قلم گفت: این روز مناسبت خوبی است تا از سیمین آل قلم یاد شود. کتاب یادنامه این نویسنده بزرگ با عنوان
«بی سرو سیمین» تألیف و تدوین سیدجواد میرهاشمی رونمایی می شود. این کتاب را خانم منصوره
مرآت نیا چاپ کرده است. سیمین برای من همواره مظهر جمال بوده است و از 46 سال پیش که
در این خانه پا گذاشتم و با او و همسرش آشنا شدم، همواره او را انسانی وارسته و نویسنده
ای خلاق می دانم. سیمین دانشور به بهاران زاده شد و در زمستان از دنیا رفت. حرکت زندگی
اش بی وقفه بود، مانند چهار فصل که توفقی ندارد. او زیبا زیست و زیبا نوشت، همچنین زیبایی ها را به دیگران نشان داد.
در عنفوان جوانی با جلال پیوند محبت بست و تا پایان عمر حلقه جلال نیز در دستش بود.
در تابستان عمرش رمان مهم «سووشون» را خلق کرد و از پی آن آثار متعدد دیگری را تألیف
و ترجمه کرد.
این نویسنده و مترجم در ادامه متذکر شد: جلال و
سیمین همراه یکدیگر بودند و در عین حال هیچ کدام به لحاظ ادبی بر دیگری تأثیر نگذاشتند
و هر کدام سیاق داستان نویسی خود را پیش گرفتند. سیمین هیچ وقت تحت تأثیر نام جلال
قرار نگرفت و در آغاز زندگی و ازدواج هم شرطش این بود که سیمین دانشور بماند نه این
که سیمین آل احمد شود.
امامی گفت: امیدوارم با همکاری خانواده زنده یاد
دانشور و همچنین کارگزاران فرهنگی، زمینه راه اندازی موزه دانشور و آل احمد فراهم شود تا مردم به راحتی امکان بازدید از
این مکان را داشته باشند. سیمین دانشور از من خواست یادداشت ها و نامه های پراکنده
اش را جمع آوری کنم. همین جا از تمام دوست داران خانم دانشور می خواهم چنان چه نامه
و اثری از ایشان دارند، در اختیار ما بگذارند تا تدوین و چاپ شود. آثاری از ایشان نایاب
بود که برای تجدید چاپش اقدام کردیم؛ کتاب «سرباز شکلاتی» اثر برنارد شاو، همچنین
«رمز موفق زیستن» دیل کارنگی دست نشر روزنه است و به زودی تجدید چاپ می شود. او افزود:
باید بگویم خواهرم بسیار فرهیخته و باسواد بود.
سیدجواد میرهاشمی، گردآورنده کتاب «بی سرو سیمین»،
نیز شعری را تقدیم به سیمین دانشور خواند.
همچنین جواد مجابی به دو موضوع روز قلم و خاطره
ای از سیمین و جلال پرداخت و گفت: جشن تیرگان یا سیزدهم تیر براساس آموزه های ایران
باستان، روز قلم بوده است و به تیرروز معروف است. در ایران باستان هر روزی نامی داشت
و هنگامی که نام روز و ماه یکی می شد، آن روز را جشن می گرفتند. تیرگان دو وجه تسمیه
دارد؛ یکی درباره قلم است و دیگری آزادی ایرانیان. وقتی منوچهر به محاصره درآمد و در
نهایت با افراسیاب بر سر این مسأله توافق کرد هر جا که تیر بنشیند، آن مرز ایران خواهد بود، از آرش که حکیم ایرانی بود، خواست این کار را انجام
دهد. ابوریحان نقل می کند آن روز آرش نیمه تنش را برهنه کرد و گفت، اکنون سالم هستم،
اما هنگامی که تیر پرتاب می شود، بدن من تکه تکه خواهد شد و من جانم را فدای ایران
می کنم. یکی از وجه تسمیه های تیرگان همین است. دیگر آن که براساس آموزه های ایران
باستان، هوشنگ پیشدادی دستور می دهد روز تیر به نام کشاورزی و قلم باشد و در این روز
دبیران و نویسندگان مورد تکریم و احترام قرار بگیرند. در این روز ملوک، موبدان و تمام
مردم لباس اهل قلم را می پوشیدند و این نشانه ی احترام و تکریم آن ها بود.
این شاعر و نویسنده با بیان انتقادی و طنزآمیز
گفت: درست مثل الآن که اهالی قلم و نویسندگان صاحب اعتبار منزلت هستند. ما باید بدانیم
در کشوری زندگی می کنیم که سال ها هر ساله مردم برای تکریم و احترام اهالی قلم لباس
آن ها را می پوشیدند و این موضوع برای شان اهمیت داشت. امیدوارم روزی برسد که از مسأله
تکراری خسته کننده سانسور در ایران دست بردارند.
مجابی در بخش دیگری از سخنانش به همراهی جلال آل
احمد و سیمین دانشور در مجامع فرهنگی و هنری
اشاره کرد و گفت: آن ها در برنامه های مختلف اعم از کانون فیلم، کانون نویسندگان و
روزهای دوشنبه ی کافه فیروز همواره با هم بودند. کم تر جایی را می توان سراغ گرفت که
این دو نویسنده با هم نباشند و این موضوع نشان دهنده روحیه و منش مدرن آن ها بود.
او در پایان با مرور خاطره ای از سیمین دانشور
و جلال آل احمد در کافه فیروز، از آل احمد
به عنوان روشنفکر شجاع طبقه متوسط یاد کرد و گفت: آل احمد همواره به همه چیز این مملکت
کار داشت. اما به نظر من، آثارسیمین دانشور بیش از آثار آل احمد ارزش ادبی اش ماندگار
شده است و تا کنون صدها هزار نسخه از آثارش فروش رفته است.
در ادامه، فرخنده حاجی زاده به مرور خاطره ای از
سیمین دانشور پرداخت.
محمد بقایی ماکان هم با اشاره به آشنایی اش با
سیمین دانشور از سال 40 در دانشگاه تهران، از این نویسنده به عنوان چهره ای فرهیخته،
خلاق، صاحب سبک و نام یاد کرد و گفت: امیدوارم روح آل احمد با بیان این سخن نرنجد. به اعتقاد من، آثار
سیمین دانشور همیشه می ماند و ماندگار است؛ در حالی که این موضوع در مورد آل احمد صادق نیست، زیرا هرچه بیش تر می گذرد، دستگاه
فکر او بیش تر مورد چون و چرا قرار می گیرد.
این پژوهشگر و مترجم در پایان پیشنهاد کرد: برای
راه اندازی خانه موزه سیمین دانشور و جلال آل احمد حسابی باز شود تا علاقه مندان خودشان کار راه
اندازی آن را دنبال کنند.
او تاکید کرد: در واگذار کردن این کار به کارگزاران
فرهنگ نمی توان امیدی بست و تجربه نشان داده است آن ها کاری نمی کنند؛ اگرنه خانه هدایت
را به تاراج بچه های مهدکودک نمی گذاشتند تا آن جا پوشک بچه ها را باز کنند که دیگر
کسی سراغ نوشتن «مازیار» نرود.
احمدرضا احمدی هم که در مراسم حضور نداشت، در صحبت
های کوتاه تلفنی به آشنایی اش با سیمین دانشور از سال 1357 به واسطه محمدعلی سپانلو
اشاره کرد و گفت: از پی آن نخستین دیدار ما در روزهای بعد هم غروب ها به دیدار سیمین
دانشور می رفتیم و او برای ما سنجیده و دقیق در مورد موضوع های مختلف سخن می گفت و
از حرف هایش استفاده می کردیم. به اعتقاد من، سیمین دانشور انسانی باذکاوت ، شجاع و
خلاق بود. در سال های پس از انشعاب خلیل ملکی و آل احمد، توهین ها و بی احترامی ها و تهمت های بسیاری
از طرف حزب توده به آل احمد و همسرش وارد شد،
اما آن ها خم به ابرو نمی آوردند.
در این مراسم، یادنامه سیمین دانشور با عنوان
«بی سرو سیمین» رونمایی شد. همچنین قسمتی از
صحبت های این نویسنده فقید در شب های شعر انستیتو گوته برای حاضران پخش شد.
جمال میرصادقی دیگر نویسنده ی پیشکسوت جمع بود
که از او برای ایراد سخن دعوت نشد. همچنین در این مراسم شیوا ارسطویی، اسد الله امرایی،
احمد پورنجاتی و برخی دیگر از فعالان حوزه فرهنگ و ادب حضور داشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر