۱۳۹۲ تیر ۱۴, جمعه

یادی از عبدالعلی وزیری و مروری بر زندگی هنری اش

قدیمی ها - پرهام شریعتی: عبدالعلی وزیری متولد ۱۲۹۰ خواننده موسیقی سنتی ایرانی بود. او که پسرعموی علینقی وزیری بود از ۱۲ سالگی در مدرسه موسیقی که پسرعموی اش بنیان گذاشته بود به آموختن تار و آواز مشغول شد.

وزیری بزرگ تا پیش از پرورش یافتن عبدالعلی، قطعاتی را که می ساخت، خودش می خواند اما با پرورده شدن عبدالعلی، جانشین اش در آوازخوانی را پیدا کرد که شاید صدایش از نظر سازگاری با موسیقی سنتی ایران بر صدای خود او نیز برتری داشت. صدای او که روح الله خالقی هم آن را می ستود باعث شد شنوندگان راحت تر آهنگ های نوآورانهٔ کلنل را بپذیرند.
عبدالعلی وزیری از ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ به کارهای غیرموسیقایی روی آورد. ۲ سال در بانک سپه، ۲ سال دیگر در بانک ملی و دو سه سالی را هم در بنگاه راه آهن دولتی گذراند. دلکش خواننده نامدار از شاگردان مکتب عبدالعلی وزیری بوده است. او از سال ۱۳۲۲ همکاری با رادیو ایران را آغاز کرد و اولین خوانندهٔ مرد برنامهٔ گل ها بود.
عبدالعلی وزیری جز خوانندگان بسیار قدیمی معاصر می باشد که با رادیو همکاری داشته و اولین برنامه های گلها را ایشان به همراه استاد بنان اجرا کرده اند. اولین برنامه گلها با همکاری آقایان عبادی، بنان، صبا و عبدالعلی وزیری به مدت 10 دقیقه با مختصر گفتاری از حافظ با این ابیات شروع شد:
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده روشنایی
درودی چون نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه روشنایی
نمی بینم از همدمان هیچ بر جای
دلم خون شد از غصه، ساقی کجایی
این غزل آمیخته با آهنگی بود، اثر استاد علینقی وزیری و منظور من از حیث تطبیق آهنگ و شعر کاملاً تامین بود
دومین برنامه به مدت 10 دقیقه با این رباعی ، که اقای تقی روحانی به سبک انشا خواند، آغاز شد.
در آتش خویش چون همی جوش کنم
خواهم که تو را دمی فراموش کنم
گیرم جامی که عقل خاموش کند
در جام درآیی و تو را نوش کنم
و در پی آن، غزل مشهور مولانا با آوای بنان پخش شد:
من مست و تو دیوانه
ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم
کم خور دو سه پیمانه
ضمن همین برنامه بود که تعلق دیوان شمس تبریزی به مولانا خاطر نشان گردید. در سومین برنامه، از سعدی و چهارمین برنامه از عراقی - که جز نزد خواص معروف نبود - وقتی چند بیت به سمع شنوندگان رسید، ارزش این شاعران عرفانی بر همگان معلوم گردید.
همه شب بر آستانت شده کار من گدایی
به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی
سربرگ گل ندارم، ز چه رو روم به گلشن
که شنیدام ز گلها همه بوی بی وفایی
به کدام ملت است این، به کدام مذهب است این
که کشند عاشقان را که تو عاشقم چرایی
موسیقی سنتی ایران در جریان نوسازی های یکصد سال اخیر، چهره های ریز و درشتی را پرورانده است که همه کدام به سهم خود نقش سازنده ایفا کرده اند. در این میان جاذبه چهره های درشت تر، دیگران را در سایه قرار داده است. عبدالعلی وزیری یکی از آن هاست.


مهدی خالدی، عبدالعلی وزیری، واثقی، دکتر نصرت الله عایلی و علی زاهدی

کاشف صدا
حالا که به اینجا رسیدیم بد نیست این را هم بگوییم که عبدالعلی وزیری به کاشف و پرورنده صداهای ناب دیگری نیز بوده و یافته ها را به رادیو هدیه کرده است. نخستین صدا از آن غلامحسین بنان بود که با او دوستی داشت و از حسن خداداده اش با خبر بود. او را به اداره موسیقی کشور می برد و به خالقی معرفی می کند. خالقی نیر کلنل را در جریان می گذارد و هر دو مجذوب صدای بنان می شوند. در نتیجه بنان از اداره کل غله و نان به اداره رادیو منتقل می شود و کلنل مفسر تازه نفسی برای آثار خود پیدا می کند.

دومین صدا از آن دختر جوانی بود که از بابل آمده بود و معلم موسیقی مدرسه، آن را کشف کرده بود. این دختر را نیز به اداره موسیقی کشور می برند و به خالقی معرفی می کنند و خالقی پرورش صدای او را ره عبدالعلی وزیری می سپارد. این همان خواننده ای است که بعدها خالقی نام دلکش را بر او نهاد و به سرعت از شهرگان آفاق موسیقی ایران شد. خالقی در مورد عبدالعلی افسوس می خورد که قدر صدای خود را نداسته و آن گونه که باید از آن نگهداری نکرده است، ظاهرا اشاره خالقی به اعتیاداتی است که خواننده پرقریحه را از پیشرفت های بیشتر باز می داشته است. باهمه این حرف ها، نام عبدالعلی وزیری در فهرست راهگشایان موسیقی نو آورانه سنتی باقی خواهد ماند.

هیچ نظری موجود نیست: