به گزارش کافه
سينما به نقل از شبکه ایران سعید راد جزو معدود بازیگرانی است که حدودا چهار یا شاید
هم پنج دهه ای هست که در سینمای ایران فعالیت دارد.
این بازیگر قدیمی
سینمای ایران به تازگی در گفتگویی با دنیا خمامی در روزنامه «تماشا» نکات جالبی را
درباره سال سینمایی 91 و البته ستاره های جوان سینمای ایران بیان کرده است.
سال 91 برایتان
چطور تمام شد؛ سال خوبی را پشت سر گذاشتید؟
مثل همه سال های
خدا... از زمانی که سال ها را شناختم خوب بوده، این ما بودیم که گاهی آنها را بد کردیم.
اصلاً به نظر من در دنیا چیز بدی وجود ندارد.
اما بعضی وقت
ها پیش می آید که در یک سال اتفاقات بدی برای آدم می افتد و در نتیجه تصور می شود که
سال بدی را پشت سر گذاشتیم.
این هم بستگی
به نگاهمان به اتفاقات دارد چون بازهم به نظرم اتفاق بدی وجود ندارد و این ما هستیم
که به اتفاقات بد نگاه می کنم. هراتفاقی ممکن است در ظاهر بد به نظر بیاید اما باعث
رشد ما شود. باعث می شود با صبر از کنار آن بگذریم و وقتی به گذشته فکر کنیم ببینیم
که همان اتفاقی هم که فکر می کردیم بد بوده چقدر به صلاحمان تمام شده. در این دنیا
وقوع بعضی چیزها اجتناب ناپذیر است و چقدر خوب می شود که به همه چیز مثبت نگاه کنیم.
آقای راد شما
از میان فصل ها کدام فصل را بیشتر دوست دارید؟
پاییز را خیلی
دوست دارم. به خاطر اینکه هم در این فصل متولد شدم و هم در این فصل همه چیز رنگ های
منحصر به فرد دارد و حتی اگر به کویر هم سفر کنید در آنجا رنگ می بینید. درست است که
الان در بهار هم همین اتفاق افتاده اما انگار پاییز رنگ های خاص تری می بینیم.
حالا که در ابتدای
سال 92 هستیم برای سال پیش رو چه آرزوهایی داشتید که هدف امسالتان است؟
همه چیز را به
زمان پیش رو می سپارم و از آن دسته از آدم ها نیستم که ابتدای سال برای خودشان برنامه
ریزی می کنند که این هدف ها را داشته باشند. من به این معتقد هستم که انسان به هرچیزی
که دوست دارد می تواند برسد چون این قدرت در نهاد آدمی گذاشته شده. بنابراین فکر نمی
کنم که نتوانم به چیزی برسم.
در سال 92 همکاری
با مسعود کیمیایی دیده می شود؟
همیشه دوست داشتم
که دوباره با آقای کیمیایی کار کنم و اگر این اتفاق قرار باشد در سال 96 هم بیفتد من
بی صبرانه منتظر هستم چون شخص مسعود کیمیایی را خیلی دوست دارم همان طور که تصور می
کنم اگر مسعود کیمیایی هم بخواهد با من کار بکند با سعید راد است که کار می کند نه
فقط به واسطه بازیگری و فن من.
خیلی ها می گویند
که سال 91 بدترین سال سینما بوده ، نظر شما چیست؟
به نظر من اصلا
سینمایی وجود ندارد که بدترین یا بهترین باشد. سینمای ایران خیلی کوچک شده، بازیگرها
کوچک شده اند، فیلمنامه ها بد شده، سناریوهای یک خطی تبدیل به فیلم سینمایی می شود.
این چیزهایی که من در جشنواره فجر گذشته دیده ایم به هیچ عنوان در سطح سینمای ایران
نبود؛ چه در میان کارگردانان اصلی و چه در میان کارگردانان الف.
یعنی به زعم شما
برای سینمای ایران سال 92 بدتر از سال 91 خواهد بود؟
من کارشناس نیستیم
و الان فقط با منطق خودم حرف می زنم. فکر می کنم سینمای ایران آن جوهره و جنم خودش
را از دست داده و مثل سابق حرفی برای گفتن ندارد. سناریو در سطح است و دور هم انگار
جمع شدند و برای خالی نبودن عریضه فیلمنامه ای هم نوشتند. بازیگرها از آن بدتر. این
تازگی ها مد شده که همه می گویند دیدید چقدر خوب بازی کرد خودش بود انگار، کاملاً واقعی.
این غلط است بازیگر که نباید خودش باشد باید بازی کند، باید تکنیک داشته باشد.
سینما تصویر زندگی
است و اگر همه چیز رئال باشد بهتر نیست؟ اینکه بازیگرها واقعی بازی کنند اتفاق بدی
است؟
شوخی است این
حرف ها. مگر پرویز پرستویی در «آژانس شیشه ای» خودش بود؟ معلوم است که نه؛ پرستویی
بازیگری کرد و خیلی هم عالی بود. مرحوم شکیبایی مگر در «هامون» خودش بود؟ متاسفانه
این آدم ها به تازگی یک کارهای من درآوری جلوی دوربین می کنند فکر می کنند دارند بازی
می کنند. پس کلاس های بازیگری را جمع کنند که همه خودشان باشند دیگر! چون گویا با این
وضع دیگر نیازی به فن بیان و فن حرکت وجود ندارد! در خود آمریکا که مهد سینما است مگر
چندتا بازیگر مهم داریم که کل جهان قبولشان دارند بقیه فقط برای پول می آیند و می روند
اما همان ها هم قواعد بازی را رعایت می کنند.
البته این اتفاق
که می گویید به درستی و به جا در فیلم های فرهادی رخ داد و به شکلی اپیدمی شد.
به هرصورت این
چیزی که بعد از آن سبک در میان کارگردانان و بازیگران مد شد شمایل شکل فیلم های فرهادی
هم نیست. چون مشخص بود که او روی بازیگرانش کاملاً نظارت می کند و همان بازی واقعی
پراز تکنیک و تمرین بود. من نمی خواهم بگویم که این سبک وجود نداشته باشد اما نه اینکه
کل سینما بشود همین رئال بازی. چون در این صورت دیگر «دوئل» ساخته نخواهد شد ، چون
همه کارگردانان که درویش و مجیدی و کیمیایی و... نیستند.
البته بازیگران
الان خیلی هم مغرور شدند و از بالا به همه نگاه می کنند.
به نظر من مثل
تنبیه دوران مدرسه مان باید گوش برخی از بازیگران را گرفت و برد گوشه کلاس و بگویند
کلاغ پر بروید! مردم اصلا خیلی از اینها را نمی شناسند و بود و نبودشان فرقی ندارد.
در این شرایط بازیگرانی مثل فریبرز عرب نیا، محمدرضا فروتن و حامد بهداد باید از خودشان
خیلی بیشتر از اینها محافظت کنند. چون من فکر می کنم این سه نفر از آن بازیگران ماندنی
هستند.
در جریان فروش
فیلم ها در نوروز هستید؟
ببینید حتی اگر
فیلمی 5 میلیارد هم بفروشد باز هم دلیلی برای سینما داشتن نیست. مردم عید تفریح ندارند
می روند سینما، همین می شود که فروش فیلمی بالا می رود. اما سوالی که پیش می آید این
فیلم ها کجای سینما هستند؟
به هر صورت مردم
بخش مهمی از صنعت سینما هستند.
خب بله سینما
بسته به صنعت است اما آن صنعت در سینمای ما وجود ندارد. فیلمبرداری ، افکت های آن چنانی
و جلوه های ویژه قدرتمندی در سینمای ما هست؟ نه ؛ بعضی برای دیدن یک بازیگر با گریم
عجیب و غریب که لهجه دارد یا روحانی شده و... ذوق زده و کنجکاو می شوند درنتیجه فیلمی
می فروشد. خود من هم شاید یکی دوتا فیلم در سینمای بدنه داشته باشم اما دلیلی برای
خوب بودن آنها نیست.
چقدر از این ناکارآمدی
سینما برمی گردد به غیبت کارگردانان بزرگ؟
خیلی. اگر آنها
باشند حداقل این جوان ها سعی می کنند خودشان را به آنها برسانند و کارشان را ارتقا
ببخشند. اما وقتی حریفی مثل کیمیایی، فرمان آرا و تقوایی و... نباشد هرچیزی بسازی همه
می آیند و به به و چه چه می کنند.
۱ نظر:
بنظر من سینمای ما از اون جهت سرد و کسل کننده شده چون کارگردانها اجازه ندارن یک فیلمنامه مستقل رو بتصویر بکشند ,مجبورن از سروته فیلمنامه بزنن چون ارشاد ایراد میگیره و اون فیلم هم خودتون بهتر میدونید چی از آب در میآد چرا فیلم جیرانی رو از پرده ها پایین کشیدن؟چرا بیشتر فیلمها رو اجازه اکران نمیدن مثل زندگی خصوصی ؟چون فیلم خوبی هستند و مردم تحت تاثیر قرار میگیرند و چرا باید مسعود ده نمکی فیلم رسوایی رو بسازه؟ببینید بنظر من سینمای ما رو خفقان گرفته آزادی نیست همه فیلمها باید در مسیر خاصی موضعشون باشه سال 91 بنظر من مزخرفترین فیلمها رو داشتیم صحبت زیاده بگذاریم و بگذریم
ارسال یک نظر