۱۳۹۵ تیر ۲۱, دوشنبه

بدرقه عباس کیارستمی با حضور گسترده مردم/ مسعود کیمیایی: کیارستمی به اندازه تاریخ ماندگار است

پیکر عباس کیارستمی با حضور گسترده مردم، مسئولان و هنرمندان از کانون پرورش فکری کودکان واقع در خیابان حجاب تهران، به عنوان نخستین پایگاه فیلم‌سازی‌اش، پس از سخنرانی چهره‌هایی چون پرویز پرستویی، اصغر فرهادی، مسعود کیمیایی، سیف الله صمدیان، ابراهیم حقیقی، ابراهیم فروزش و حجت الله ایوبی به خانه ابدی بدرقه شد.
به گزارش «تابناک»، مراسم وداع با عباس کیارستمی با حضور وسیع مردم و جمع بزرگی از هنرمندان و مسئولان از جمله حسین فریدون برادر و دستیار رئیس جمهور، احمد مسجدجامعی، حجت الله ایوبی، شهرام ناظری، رضا میرکریمی، رخشان بنی‌اعتماد، اصغر فرهادی، علی رفیعی، سیف‌الله صمدیان، بهمن فرمان‌آرا، داریوش فرهنگ، نیکی کریمی، فرهاد اصلانی، هدیه تهرانی، مریلا زارعی، رضا کیانیان، نادر مشایخی، جهانگیر کوثری، باران کوثری، ابراهیم مختاری، یدالله صمدی، ابراهیم حقیقی، آتیلا پسیانی، نرگس آبیار، تورج اصلانی، شهرام مکری، جعفر پناهی، حبیب رضایی، جعفر پناهی، همایون اسعدیان، حسین پاکدل، عاطفه رضوی، حسن پورشیرازی، بیتا فرهی، رویا نونهالی، منوچهر شاهسواری، مازیار می‌ری، محمدرضا مویینی، امیر اثباتی، الهام پاوه‌نژاد و... برگزار شد.
در آیین تشییع کیارستمی، پرویز پرستویی به عنوان مجری مراسم، با دعوت حاضران به رعایت نظم و سکوت در مراسم گفت: ما امروز اینجا گرد هم آمدیم تا بدرقه کنیم کسی را که از خود خاطرات زیادی به ‌جای گذاشت و در نیم قرن تلاش، آثاری به ‌جای گذاشت که امروز میراث فرهنگی ایران است. کیارستمی یعنی هنر متعالی و پهناور ایران. 
ابراهیم حقیقی نیز گفت: حرف زدن از کسی که بیش از ۴۵ سال دوست بودیم، بسیار سخت است. تعالی هنر سینما و نگهداری آن بسبار سخت است و کیارستمی در زمانی که فیلم‌ها خشن بودند، آثاری ساخت که پر از مهربانی بود. اینکه می‌گویند همه کیارستمی را نمی‌شناسند و این یک ضعف است، حرف اشتباهی است. مگر همه میکل آنژ را می‌شناسند؟ عباس کیارستمی برای سینمای جهان الفبایی تازه‌ای ساخت و سینما را چند گام به جلو برد.
سیف‌الله صمدیان نیز با اشاره به اینکه نمی‌خواهد خاطره‌گویی کند، گفت: از کیارستمی پرسیدند، دوست داری کدام اثرت بماند؟ گفت: هیچ کدام. می‌خواهم خودم زنده بمانم. کیارستمی را خود کیارستمی نمی‌توانست بشناسد و این حرف او نشان از زندگی عادی و کشدار بی‌معنی نیست، بلکه از عشق‌ او به کار ناشی می‌شد. کیارستمی کارگران بالفطره و خالق بود و ۲۴ ساعت از شبانه‌روز ۲۰ ساعت کار می‌کرد. عطش کار بود که به وی عطش زندگی می‌داد. ژیل ژاکوب رئیس جشنواره فیلم کن می‌گفت، آرزو دارم در ۷۵ سالگی دوباره سر کلاس بروم و سینما را از کیارستمی بیاموزم.
آیدین آغداشلو نیز برای این مراسم، فایل صوتی ارسال کرده بود. او در این فایل درباره کیارستمی گفته است: حاصل عمر کیارستمی را به این سادگی نمی‌شود برشمرد، زیرا او هنرمند ساده‌ای نبود. او در دو وجه شخصی به عنوان یک سینماگر شخصی جهان را روایت می‌کرد و خودش را نشان می‌داد و از طرفی سینمای جدیدی ساخت و جهان کیارستمی تبدیل به سینمایی جدید شد، همانطور که گریفیث این کار را کرد. او یک سینمای متشخص را به وجود آورد.
در پیام صوتی آغداشلو آمده است: کیارستمی هنرمندی جامع‌الطراف بود و روح او فقط در یک قالب نمی‌گنجید و جمع‌بندی کارهای او را نمی‌توان تنها با نگاه به کارهای او در نقاشی یا سینما انجام داد. کیارستمی معتقد بود، باید کار کرده و تغییر ایجاد کند، زیرا چنین وظیفه‌ای برای خود قایل بود و این گونه است که جاودانگی به وجود آمد و این جاودانگی تا سال‌ها ادامه خواهد داشت.
رئیس سازمان سینمایی نیز دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: امروز را جهان هرگز فراموش نمی‌کند. کیارستمی مرد آرام فرهنگ و هنر و همه چشم بود. او مردی از سرزمین خورشید بود. او به تماشا خواند انسان را و شمس‌گونه فریاد زد و چشم‌ها و اندیشه‌ها را روشن کرد. ما امروز سوگوار آینه هستیم؛ آینه‌ای که جام جهان نمای ما شد. چشم‌هایی که او را ندیدند و گوش‌هایی که او را نشنیدند. امیدوارم سرانجام زنگار از چشم و گوش بردارند و سرانجام طعم گیلاس را بچشند، زیرا همچنان کیارستمی ادامه دارد و شاگردان وی هستند و کیارستمی جاودانه است.
ابراهیم فروزش به عنوان سخنران بعدی این مراسم گفت: نبود کیارستمی جبران ناپذیر است؛ اما امروز در این مراسم معلوم شد کیارستمی تنها نیست. کیارستمی سینما را از میان مردم کوچه و بازار آغاز کرد، ولی این انتخاب با وسواس بود. نگاه او به انسان بسیار شریف بود و این نگاه روی سینمای دنیا تأثیر گذاشت و امروز در میان ده سینماگر بزرگ دنیاست. درگذشت او ضایعه‌ای برای سینمای ایران و جهان است. او افتخار سینمای ایران بود. یادش گرامی؛ او هنگامه زمان بود.
همچنین اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران گفت: آقای کیارستمی سلام! باورم نمی‌شود چند هفته پس از آخرین دیدار امروز در میان این جمع ایستاده‌ام تا به بهانه سفر بی‌بازگشتتان، این جملات را به زبان بیاورم. این روز‌ها درباره شما بسیار گفته‌اند و گفته‌ایم؛ هرچند دیر، بسیار دیر. امروز اینجا ایستاده‌ام تا صمیمانه از شما سپاسگزاری کنم. از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید.
فرهادی ادامه داد: سپاسگزارم که دل نبردید از این خاک، با همه نادیده گرفتن‌ها و قدرناشناسی‌ها. از شما سپاسگزارم که راه ناهموار سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کرد، که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقی است برای دیدن آثار ایرانی در بیرون از این مرز‌ها، وامدار گام‌هایی است که در آن دوران سخت برداشتید.
این کارگردان سینما افزود: سپاسگزارم که بیش از شمارگان فیلم‌ها و عکس‌ها و شعر‌هایتان، تشنگان فراگیری را در گوشه گوشه دنیا گردتان جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آن‌ها، بلکه برای فرا‌تر از آن؛ به اینکه می‌توانند در هر شرایطی با اندک امکاناتی رویا‌هایشان را به تصویر بکشند. سپاسگزارم نه به این خاطر که زیبایی‌های جهان را دیدی، بلکه تو جهان را زیبا می‌دیدی. از شما سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختی، که با همه بزرگیتان از دایره فروتنی فرو نلغزیدید.
فرهادی خاطرنشان کرد: من از شما سپاسگزارم به خاطر همه زحماتتان و زحمت آخر رساندن یک پیغام؛ آقای کیارستمی عزیزم، «تو اگر در تپش باد خدا را دیدی همت کن/ و بگو ماهیان، حوضشان بی‌آب است (سهراب سپهری).»
داریوش شایگان نیز به جمع سخنرانان این مراسم اضافه شد. او در جمع مردم حاضر در مراسم گفت: امروز من صلاحیت این را ندارم که در برابر نخبگان سینمایی درباره کیارستمی حرف بزنم. من و کیارستمی در ایتالیا با هم آشنا شدیم. و از آن زمان فهمیدم بین ما دو نفر آن کسی که باید شنونده باشد، من هستم تا بیاموزم. او چیزهایی می‌دید که من نمی‌دیدم. در او جوهره نفیسی وجود اشت که از عمر فرهنگ کهنسال ایران نشأت می‌گرفت. عباس برای یاد گرفتن نیاز به انباشت اطلاعات نداشت و مانند داوینچی بود و اسرار طبیعت را کشف می‌کرد.
وی ادامه داد: جوهر درون کیارستمی از درونش به بیرون ساطع می‌شد و در پس مظاهر دنبال جوهر بود و دنیا را با چشم دل و عین‌القرب می‌دید و شخصیت‌های فیلم‌های وی همیشه در مسیر رفتن و دنبال جوهر حقیقت بودند. او در راه کشف حقیقت از سینما و عکاسی کمک گرفت. سینمای او همیشه در آزمون بود و هرگز به گیشه تبدیل نمی‌شد و با وجود شهرت زیادی که داشت، هرگز در این شهرت غرق نشد و به قول یک شاعر آلمانی، شهرت را مجموعه‌ای از رفتارهای سوءتفاهم بر‌انگیز می‌دانست.
مسعود کیمیایی دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: کیارستمی به اندازه تاریخ ماندگار است و من امروز بسیار ناراحتم و حال خوشی ندارم و نمی‌توانم حرف بزنم.
احمد کیارستمی نیز در سخنانی کوتاه گفت: من از ستاد بدرقه تشکر می‌کنم. همچنین از کانون پرورش فکری کودکان و از بهمن کیارستمی که چهار ماه سختی کشید. در سالهایی که کمتر از پدر کارهایی پخش می‌شد؛ او گلایه نمی‌کرد. او اگر امروز بود و این محبت مردم را می‌دیدید خیلی لذت می‌برد.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین دعایی بر پیکر عباس کیارستمی نماز خواند و در پایان پیکر این سینماگر برجسته کشورمان روی دست‌های دستیاران این کارگردان تشییع شد.

هیچ نظری موجود نیست: