پرویز بهرام با بیان اینکه دوبله را کنار نگذاشته
است، در بخشی از صحبتهایش یادآور شد که همیشه جای شخصیت اول فیلمها صحبت میکرده
است.
او با بیان اینکه هیچوقت به سمت کار طنز و کمدی
نرفته، در عین حال خاطرنشان کرد که انتظاراتش به لحاظ مادی از شغلش برآورده نشده است.
به گزارش ایسنا، پرویز بهرام پیشکسوت دوبله ایران
با حضور در برنامه «امضاء» با اجرای احسان کرمی، گفت: من در سال 1312 در تهران محله
در خونگاه به دنیا آمدم و چون پدرم در بابل کار میکرد من را به بابل بردند و شناسنامه
من را در بابل گرفتند، برای همین خیلیها فکر میکنند من متولد مازندران هستم، البته
همه جای ایران سرای من است.
وی افزود: پدرم مجسمه ساز بود و در بابل کار می
کرد، دو سالی را در بابل به همراه برادرم زندگی کردیم که برادرم بزرگتر از من هست،
من اینقدر بابل را دوستدارم که سعی میکنم هر شب جمعه به آنجا سفر کنم و مادر من با
اینکه آذری زبان بودند ولی هر شب جمعه به بابل میرفت.
پرویز بهرام
پیشکسوت دوبلاژ با اشاره به فعالیتش در دوران کودکی
و نوجوانی، گفت: پدرم من را به سر کار می برد و من دوست داشتم مجسمه سازی را یاد بگیرم
ولی خب مجسمه ساز نشدم، البته علاقه خیلی زیادی هم به حرفه پدرم نداشتم، پدرم انسان
اهل هنری، خوشبیان و خوش اخلاقی بود و شب ها که همه دور هم بودند قصه هایی از ویکتور
هوگو می خواند و محتوای قصه را با شرایط آن روز تهران تطبیق می کردند، پدرم هرچند خیلی
جدی بود ولی هیچوقت ما را تنبیه نمی کرد.
بهرام با اشاره به تحصیلاتش گفت: دو سالی را به
مکتبخانه رفتم و بعدا به دبستان عنصری رفتم، اصلا فضای مکتبخانه خوب نبود چون بچهها
را تنبیه و تحقیر میکردند و مجموعا فضای بدی داشت، هیچی یاد نمیدادند و فقط آقایی
می آمد صحبت میکرد و حداقل در مکتب خانه ای که من می رفتم خبری از قرآن، حافظ و سعدی
نبود، ولی دبستان عنصری خوب بود، البته تغییر در شخصیت من نداد.
وی با اشاره به اینکه در مقطعی از زندگی به دلیل
جدایی پدر و مادرم نزد مادربزرگم زندگی میکردم، گفت: مادربزرگم خیلی به من علاقه داشت
و من هم خیلی دوسش داشتم. پیشکسوت دوبله ایران با بیان اینکه فارغ التحصیل رشته حقوق
است، گفت: من 42 سال کار وکالت کردم و بازنشسته شدم.
بهرام با اشاره به دوران جوانی و ازدواجش گفت:
در زمانی که دانشکده ادبیات میرفتم و کار تئاتر میکردم ازدواج کردم و یک پسر به نام
کامبیز از همسر اولم دارم که الان در امریکا است و بار دوم با همسرم در رادیو آشنا
شدم که یک پسر و یک دختر و 2 نوه دارم و پسرم آرش همه امید من برای زندگی است.
بهرام چگونه وارد عرصه هنر شد؟
وی در پاسخ به سوالی درباره ورودش به عرصه هنر،
گفت: زمانی که به دبیرستان خاقانی میرفتم با مرحوم حمید سمندریان دوست بودم و هر دو
ما به کلاس آقای عبد الحسین نوشین می رفتیم و از همانجا من کار تئاتر را شروع کردم
و در دبیرستان هم در رینگ بوکس نمایشنامه اجرا می کردیم و پیش از اینکه مشغول کار هنر
و تئاتر بشوم فقط نزد پدرم کار مجسمه سازی کرده بودم.
پیشکسوت دوبله ایران ادامه داد: عبدالحسین نوشین
تئاتر را به صورت حرفه ای در ایران آغاز کرد و خود من به تئاتر علاقه زیادی داشتم و
مرحوم سمندریان هم علاقه داشت و بعدا برای ادامه تحصیل به آلمان رفت، من در آن زمان
خیلی تئاتر می دیدم و بعدا آقای معینیان صدای من را روی فیلمها شنیده بودند و دعوتم
کردند که من از دوبلاژ به رادیو رفتم.
بهرام در پاسخ به این سوال که از چه زمانی متوجه
شدید صدای شما یک صدای ویژه است، گفت: دوستی داشتم به نام آقای هوشنگ لطیف پور که با
جعفر والی و آقای رضایی در لاله زار بودند و روزی بر حسب تصادف با هم رودررو شدیم و
به محض اینکه صدای من رو شنید من را به دوبلاژ بردند که سال 1324 بود، پیش از آن در
زمان تئاتر کسی در مورد صدای من صحبت نکرده بود.
بهرام گفت: در آن زمان خیلی از فیلم ها را برای
دوبله به ایتالیا می بردند و بین ما و ایتالیا در دوبلاژ رقابت وجود داشت، حتی من را
به ایتالیا دعوت کردند و در امتحان هم قبول شدم، اما چون مادرم تنها بود گفت که نرو،
در آن زمان امکانات و تکنیک در ایران پایین بود، اما امروزه تکنیک خیلی بالا است و
با اینکه امکانات محدود بود کار برای من خیلی جذاب بود.
وی افزود: در آن زمان صاحبان فیلم، فیلمهای کشورهای
مختلف را می خریدند و حتی افراد را برای دوبله خود صاحبان فیلم انتخاب میکردند که
در آن زمان جعفر والی، لطیف پور و ایرج دوستدار در کار دوبله بودند.
درآمد دوبله بالاتر از بازیگری بود
پیشکسوت دوبله ایران ادامه داد: من اهل طنز و کمدی
نیستم و در کارم آدم جدی هستم، اولین فیلمی که صحبت کردم جای یک هنرپیشه فرانسوی به
نام ژان ماره بود و از ابتدا با دوبله شخصیت اول آمدم و همیشه جای نقش اول صحبت میکردم
و اکثر ما هنرپیشه تئاتر بودیم که به دوبله آمدیم و بعدا خیلیها مانند آقای جعفر والی
به تئاتر برگشتند ولی من در دوبله ماندم و از تئاتر فاصله گرفتم.
بهرام گفت: اینکه حاضر شدم بازیگری در تئاتر را
کنار بگذارم و به دوبله بپردازم دلیلش هم مادی است و هم معنوی که باعث میشد مردم سینما
بیشتر بروند و از نظر مادی درآمد بیشتر از بازیگری بود و بعدا خیلیها وارد دوبله شدند.
وی در پاسخ به این سوال که آقای تهامی معتقدند دوبله هنر نیست یک فن است نظر شما چیست؟
گفت: دوبله یک هنر- صنعت است و صنعتش مربوط به اتاق فنی و ضبط صداست برای همین فقط
فن نیست بلکه هنر است.
وی با اشاره به دلیل تحصیل در رشته حقوق گفت: در
آن زمان خیلیها به من میگفتند بیان خوبی داری، لذا دوست داشتم کار وکالت انجام بدهم
و اکثر پرونده هایی که وکالت آن را بر عهده می گرفتم جنایی بود و رشته حقوق دانشگاه
تهران را انتخاب کردم، البته روحیه هنری و کار جنایی مغایر با هم است ولی خب علاقه
داشتم، البته اگر الان به همان زمان برگردم تنها دوبله را انتخاب می کنم حرفههای دیگری
که داشتم فقط از روی علاقه بود و تنها عاشق دوبله بودم من عاشق سینما و مخاطب زیاد
آن هستم.
کانون وکلا مخالف کار هنری من بود
پیشکسوت دوبله ایران گفت: خیلیها صدای من را تقلید
کردند، اما موفق نشدند و ناراحت هم می شدم از اینکه صدای من را تقلید میکنند، حتی
یکی از این افراد را در اصفهان که پرونده وکالت داشتم دیدم و به او گفتم چرا ادای من
را در میآوری که گفت صدای من را خیلی دوست دارد، البته صدای خودش هم خوب بود.
بهرام گفت: کانون وکلا در آن زمان از من ایراد
میگرفت که چرا کار هنری انجام میدهی، برای همین رادیو را رها کردم و به دلیل اینکه
برخی از موکلینم در شهرستان بودند و باید برای دفاع به آنجا میرفتم، نمی توانستم در
رادیو حضور داشته باشم.
وی افزود: در زمانی که در رادیو بودم فقط به عنوان
نقش خوان حضور داشتم و در برنامههای طنز و کمدی صبحهای جمعه حضور نداشتم، تنها در
برنامه «داستان شب» که جمعه شب ها پخش می شد بازی می کردم و تنها کار جدی انجام می
دادم.
پیشکسوت دوبله ایران با اشاره به تربیت نسل جدید
در هنر دوبلاژ گفت: من مدت کوتاهی در تئاتر تهران فن بیان درس دادم و افرادی که به
دوبله آمدهاند جوانهایی هستند که علاقه بسیاری دارند، البته باید عاشق این کار باشند
تا پیشرفت کنند.
بهرام با اشاره به اهمیت مطالعه زیاد در حرفه هنر،
گفت: هنر علاقه شخصی من بود که ناگزیر باید مطالعه میکردم و دلیلش این بود که احساس
میکردیم کسی که در کار هنر است باید سواد بالایی داشته باشد و باید زبان انگلیسی بلد
باشد و حتی من رابطه بسیار خوبی با شعر دارم و شعر زیاد میخوانم.
وی با اشاره به صحبتش به جای اورسن ولز در فیلم
«مرد سوم»، گفت: من اورسن ولز را دوست دارم که در فیلم مرد سوم جای او صحبت کردم. البته
بعدا خیلیها جای اورسن ولز حرف زدند، تصورم این نبود که هر جایی که اورسن ولز هست
من باید صحبت کنم و در فیلم «همشهری کین» من مدیر دوبلاژ بودم و نقش اورسن ولز را به
آقای ناظریان دادم، هیچوقت با بازیگرانی که جای آنها صحبت کردم برخوردی نداشتم.
پیشکسوت دوبله ایران با اشاره به دوبله مستند
«جاده ابریشم»، گفت: برای من خیلی عجیب بود که یک فیلم مستند این قدر محبوب شده است
و خیلیها من را صدای «جاده ابریشم» میدانند و بعد مستند «مسلمانان» را گفتم و هر
دو این مستندها را دوست دارم، ولی جاده ابریشم خیلی بیشتر از نقشهایی که دوبله کردم
تاثیر گذار بود و ماندگار شد.
انتظاراتم به لحاظ مادی از شغلم برآورده نشده است
بهرام در مورد حضورش در سریال «مختارنامه» گفت:
آقای میرباقری من را دعوت به کار کرد و من هم قبول کردم که در مختارنامه صحبت کنم و
در بین دیگر فیلم های ایرانی واقعا برای فیلم مختار زحمت زیادی کشیده شده بود و من
هم با علاقه نریشن این سریال را گفتم.
وی با اشاره به اینکه چه چیزی او را در زندگی ناراحت
میکند، گفت: ناهماهنگی روزگار به معنی بی نظمی و مسائل مادی و معنوی من را عصبی می
کند و انتظارات من به لحاظ مادی از شغلم برآورده نشده است و امروز باید در شرایط بهتری
زندگی می کردم، مانند افرادی که در دیگر کشورها کار دوبله انجام می دهند و زندگی خوبی
دارند، البته هنر دوبله ایران به اعتراف شرق و غرب در دنیا اول است و لی افرادی که
در کشورهای دیگر در کار هنر هستند وضعیت خوبی دارند. پیشکسوت دوبله ایران در پاسخ به
اینکه چه چیز او را خوشحال میکند؟ گفت: موفقیت های خوب و کمک به دیگران چه مادی و
معنوی من را خوشحال می کند.
بهرام با اشاره به حضور نسل جوان در هنر دوبله،
گفت: اینکه میگویند دوبلورهای قدیم رابطه خوبی با نسل جوان که وارد دوبله شدناند
ندارند حرف درست نیست و برعکس است و دوبلورهای جوان در فضای خوبی کار می کنند. وی در
پاسخ به سوالی درباره کم کار شدنش در عرصه دوبله، گفت: کار دوبله را کنار نگذاشتهام
ولی کار وکالت را بعد از اینکه بازنشسته شدم کنار گذاشتم.
پیشکسوت دوبله ایران در پاسخ به این سوال که اگر
قرار باشد مستندی از زندگی شما ساخته شود دوست دارید چه افرادی در مورد شما صحبت کنند؟
گفت: منوچهر والیزاده، منوچهر و فریدون اسماعیلی، بانکی و خانم زویا خلیل آذر دوست
دارم در مورد من صحبت کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر