بانی فیلم: منوچهر والی زاده می گوید اولين حقوقي كه در قبال كار هنري گرفته مبلغ 100 تومان
از زنده ياد علي كسمايی بوده است.
این دوبلور، مجری و گوینده صدا وسیما در گفت و گو با روابط عمومی رسانه ملی از چگونگی شروع کار دوبله، علایقش در زندگی و اوقات فراغت، خاطراتش از سالها فعالیت در این حرفه سخن گفته است.
این دوبلور، مجری و گوینده صدا وسیما در گفت و گو با روابط عمومی رسانه ملی از چگونگی شروع کار دوبله، علایقش در زندگی و اوقات فراغت، خاطراتش از سالها فعالیت در این حرفه سخن گفته است.
ابتدا از دوبله
شروع كرديد يا گويندگي؟
از دوران نوجواني
به حرفه گويندگي علاقه داشتم. يادم هست دبستان كه بودم سر درس انشا، همكلاسيهايم
ميگفتند: انشاي ما را تو بخوان، شايد بهخاطر اينكه انشاي آنها را درست و دقيق ميخواندم.
از همانجا حس گويندگي در ذهنم اوج گرفت و يادم ميآيد كه حدود 12 سالگي در سينمايي
بهنام اخبار در لالهزار اعلام برنامه ميكردم كه شروع گويندگيام از همان سينما اخبار
بود و در 17 سالگي چون فيلمهاي دوبله شده زياد ميديدم به دوبله علاقهمند شدم و بالاخره
با پيگيري در همان سنين وارد حرفه دوبله شدم.
منوچهر والی زاده
در دوران مدرسه
و كودكي چه آرزويي داشتيد؟
آرزو داشتم
كه وارد كارهاي هنري شوم. بههمين دليل به «خانه جوانان» رفتم و تئاتر آماتوري را شروع
كردم.
در بيرون از
سازمان نيز دوبله ميكنيد؟
بله، دوبله
مختص سازمان نيست. از قديم استوديوهاي دوبلاژ در بيرون از سازمان هم بوده، قبل از اينكه
در سازمان كار كنم، در استوديوهاي دوبلاژ مشغول به كار بودم.
اولين حقوقي
كه در قبال كار هنري گرفتيد چقدر بود؟
-100 تومان، به
عبارتي هزار ريال؛ از استادم زندهياد علي كسمايي كه از خدا برايش رحمت طلب ميكنم.
اوقات فراغت
شما چگونه سپري ميشود؟
اگر فرصت داشته
باشم حتماً به سفر ميروم و از طبيعت خداي مهربان كه در اختيارمان گذاشته لذت ميبرم
و با روحيهاي سرشار از انرژي مثبت، زندگي را ادامه ميدهم.
نقش مطالعه
براي توفيق در كار دوبله و راديو چه ميزان است؟
در هر حرفهاي
كه باشيد،مطالعه در جايگاه نخست قرار ميگيرد؛ چراكه در سايه آگاهي، زندگي انسان بهسوي
كاميابي پيش ميرود.
چرا فقط سهشنبهها
گوينده راديو پيام هستيد؟
شيفتهاي راديو
پيام را مديران شبكه با برنامهريزي تعيين ميكنند و در طول هفته، 42 گوينده شيفت دارند
كه بايد به آنها هم نوبت برسد و از سويي خودم تمايل داشتم سهشنبهها و در نوبت صبح
راديو باشم؛ چراكه زمانهاي ديگر مشغول دوبله هستم.
اين روزها
در واحد دوبلاژ مشغول چه كارهايي هستيد؟
آخرين كاري
كه دوبله كرديم «دختر امپراتور» بود كه من بهجاي شخصيت امپراتور حرف زدم. از مدير
دوبلاژ اين كار، خانم زهره شكوفنده كه بسيار متين و صبور هستند، تشكر ميكنم. سريال
ديگري كه تقريباً تازه دوبله آن بهپايان رسيده «رودخانه برفي» است و يك سريال را هم
تازه شروع خواهيم كرد كه «در برابر آينده» نام دارد و مدير دوبلاژ آن محمود قنبري است
كه همواره با اخلاق خوب و زحماتش كارهاي ارزندهاي را به نمايش گذاشته است.
خاطرهاي از
سالهاي فعاليتتان در دوبله برايمان بگوييد؟
به سالهاي
دور برميگردم. يادم هست زمانيكه 17يا 18 ساله بودم به واحد دوبلاژ رفتم و دو خط ديالوگ
را از 9 صبح تا يك بعدازظهر تمرين كردم تا درست اجرا كنم، ولي پايان تمرين بهجايي
رسيدم كه گفتم من اينكاره نيستم و خواستم برگردم كه استادم زندهياد عليكسمايي گفتند:
بايد دو جمله را شما بگويي، چون شما ميتواني و دوبلور خواهي شد. نكته ديگري هم كه
در زمينه كارمان بايد بگويم اين است كه اگر خطا ميكنيم يا تپقي ميزنيم با كمال خونسردي،
شيوه صحيح آن جمله يا ديالوگ را تكرار ميكنيم و درست ميشود؛ بنابراين نبايد تپقها
باعث دوري و ترس از كارمان شود.
با جوانان
علاقهمند به كارهاي هنري چه صحبتي داريد؟
براي همه جوانان
سلامت و پيروزي آرزو ميكنم و اميدوارم براي رسيدن به آرزوهايشان در زندگي بهويژه
در كارهاي هنري، پشتكار زيادي داشته باشند.
كار دوبله
با مجريگري و گويندگي چه فرقي دارد؟
هر كدام مشكلات
خودشان را دارند. بهنظر من مجريگري كار بسيار دشواري است و به مطالعه احتياج مبرمي
دارد؛ چراكه بايد بهروز باشي، در غير اين صورت دچار يكنواختي و تكرار ميشوي، ولي
لازمه كار دوبله اول داشتن تكنيك و سپس داشتن دو ويژگي است: صداي خوب و بيان خوب؛ البته
همراه با مطالعه هميشگي كه ميتواند منجر به توفيق بيشتر در كار و زندگي شود.
احساستان را
درباره واژههاي زير بگوييد.
ميكروفن: با
آن زندگي ميكنم، دوربين: آرزوي هر هنرمندي اين است كه در مقابلش قرار بگيرد، مردم: اگر
نباشند ما هم نيستيم، مرگ: هر لحظه در كنارم حسش ميكنم، هنر: واژهاي كه همه به آن علاقه
دارند، ايران: سرزمينم را دوست دارم، هواپيما: هميشه از بلندي خوشم ميآيد، استرس: گاهي
براي من هم بهوجود ميآيد، سفر: برايم هميشه جذاب است، عشق: واژهاي كه خودم را كوچكتر
از آن ميدانم تا دربارهاش حرف بزنم، خدا: با نام او زندهام و زندگي ميكنم، مدير دوبلاژ:
گاهي پيش بيايد انجام ميدهم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر