یک پیشکسوت حوزه موسیقی گفت: چشمم آب نمی خورد
که ارکستر سمفونیک تهران به دردی بخورد، اما بودنش خوب است.
به گزارش ایسنا، احمد پژمان درباره چالش های ارکستر
سمفونیک تهران در چند سال اخیر، گفت: در ایران، ارکستر در دست رهبر آن است، مثلا یک
رهبر جوان را می آورند که تازه می خواهد تجربه کسب کند. رهبر درجه ی یک هم ارکستر سمفونیک
تهران را رهبری نمی کند. خیلی از آدم های بی تجربه آمدند و با ارکستر سمفونیک رهبری
یاد گرفتند، چون ارکستر ضعیف بود.
آهنگساز فیلم «شازده احتجاب» ادامه داد: این موضوع
دو دلیل دارد که مورد اول، خودخواهی رهبران است، آن ها می خواهند خودشان را مطرح کنند
و بعد در کشور دیگری روی صحنه بروند. اگر هم ارکستر سمفونیک داشته باشیم، همه می خواهند
کارهای کشورهایی را اجرا کنند که می خواهند چند سال بعد، ارکستر آن کشور را رهبری کنند.
البته ارکستر ملی، تمرین های خوبی با «بردیا کیارس» داشت و خیلی خوب پیشرفت کرده بود.
او با بیان این که به هر حال، جوانان امروز پیشرفت
کرده اند و حتی خودشان هم ارکستر مجلسی درست می کنند، اظهار کرد: دولت ارکستر را برای
خودنمایی می خواهد. ای کاش مقداری از آن بودجه ای را که به سازمان های دیگر اختصاص
می یابد، به موسیقی می دادند.
این آهنگساز پیشکسوت همچنین گفت: چند سال پیش،
به قطر رفته بودم که به نظر من، یکی از بهترین ارکسترهای دنیا را دارد. من از ارکستر
سمفونیک تهران چیزی ندیده ام که حالا اگر بخواهد کاری از من را اجرا کند، خوشحال باشم.
رهبران درجه ی یک هم این ارکستر را رهبری نمی کنند. رهبر درجه ی یک «علی رهبری» بود
که از ایران رفت، البته می دانم که آرزو دارد برگردد.
پژمان با بیان این که وقتی به موسیقی توجه زیادی
نمی شود نباید انتظار خاصی داشته باشیم ، افزود: وقتی تلویزیون ساز را نشان نمی دهد،
شما انتظار دارید؟ ارکستر سمفونیک را برای تان در طبق بگذارند؟
او گفت: من خوشحالم که موسیقی کار می کنم و عده
ای هم موسیقی من را دوست دارند.
این هنرمند در پاسخ به پرسشی مبنی بر تغییر فضای
روحی هنرمندان جوان، بیان کرد: پیش از انقلاب، موزیسین های درجه ی یکی فعالیت می کردند
که محل فعالیت شان رادیو بود. سال ها پیش، شارلاتان بازی در موسیقی وجود نداشت و در
موسیقی پاپ و موسیقی ایرانی، فضای بدی حاکم نبود؛ اما نمی دانم چرا حالا شارلاتان بازی
مد شده است. بعضی ها برای این که به موفقیت برسند شارلاتان بازی می کنند وسیله اش هم
برای شان محیا است. از همین فیس بوک و یوتیوپ برای فعالیت های شان استفاده می کنند،
به خارج از کشور می روند و خودشان را مطرح می کنند. آدم باید حواسش باشد که تحت تأثیر
این شارلاتان بازی ها قرار نگیرد.
پژمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: خیلی جالب است
که دولت کاسب شده است؛ دم از موسیقی فاخر می زند، ولی دست کم کارهای خوب موسیقی را
معرفی نمی کند، این کاش دست کم فقط اعلام می کردند که مثلا احمد پژمان یا هوشنگ کامکار
فلان اثر را منتشر کرده است.
آهنگساز فیلم «روسری آبی» که در نشست نخستین دوسالانه
ی «آهنگسازی احمد پژمان» سخن می گفت، درباره
ی دلیل تشکیل چنین مسابقه ای اظهار کرد: چندی پیش، حمیدرضا دیبازر و امیرحسین اسلامی
بانی این کار شدند و به من پیشنهاد برگزاری چنین مسابقه ای را دادند؛ من اول فکر کردم
که دوست ندارم مسابقه ای با نام من ایجاد شود، اما بعد با خودم گفتم در محیطی که موسیقی
علمی مخصوصا موسیقی ایرانی علمی مورد توجه قرار نمی گیرد، ایجاد چنین فضایی خوب است.
او ادامه داد: گاهی در دانشگاه می دیدم که محیط
به موسیقی علمی آوانگارد تبدیل شده است. برای همین تصمیم گرفتیم این مسابقه برگزار
شود. وقتی هم فهمیدم که دانشجویان در دانشگاه دارند برای این مسابقه قطعه می نویسند،
خوشحال شدم.
پژمان در ادامه ی سخنانش اظهار کرد: کسانی که در
زمینه ی موسیقی علمی فعالیت می کنند، باید به این نکته توجه داشته باشند که موسیقی
وطن خودمان را هم در نظر بگیرند. در این سال ها به این نتیجه رسیده ام که کشور ما از
هر گوشه، موسیقی جالبی برای خود دارد و سعی می کنم در کارهایم به آن ها توجه کنم.
وی گفت: شرکت کردن خیلی از آهنگسازان جوان که راهی
پیش روی خود ندارند، در این مسابقه می تواند دریچه ی کوچکی به امید باشد. نمی خواهم
خودم را مطرح کنم، اما خوشحال می شوم تا افرادی را که در زمینه ی موسیقی سمفونیک فعالیت
می کنند تا حدی به سمت خودمان بکشم. دوست دارم عده ای به سمت موسیقی ایران بیایند.
امیدوارم کسانی که فضایی برای نشان دادن خودشان ندارند، از این فرصت برای مطرح شدن
استفاده کنند.
پژمان درباره ی روند برگزاری این مسابقه توضیح
داد: افرادی که در دوسالانه ی «آهنگسازی احمد پژمان» شرکت می کنند، باید از مصالح موسیقی
ایرانی بهره بگیرند. حالا از دستگاه گرفته تا ریتم و... هدف این است که به موسیقی خودمان
توجه کنیم.
او در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره ی فضای موسیقی
در زمان جوانی اش، گفت: محیطی که ما در آن بزرگ شدیم، چندان هنری نبود ؛ ما در محیطی
بزرگ شدیم که وقتی ویلن دستم بود، خجالت می کشیدم. قرار بود من و «تیمور پورتراب» با
هم یک دوئت داشته باشیم که باید برای تمرین به خانه ی پورتراب به سلسبیل می رفتم، من
با ترس از آن محله رد می شدم و سرانجام یک جعبه برای سازم پیدا کردم تا دیده نشود.
وی افزود: اما مثلا شخصی مانند «خاچاطوریان» در
یک کنسرواتوآر تحصیل می کرد و فضایش با ما فرق داشت. ما باید آرام آرام فضا را می ساختیم
و شروع به ایجاد موسیقی علمی می کردیم، البته این، تقصیر ما نبود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر