صفحه فیس بوک
«سینمای فردین» در خاطره ای به نقل از یلدا شهسواری نوشت: حدودا پاییز سال 75 یا
76 من و حمید دلشکیب و آقای محمدعلی فردین به تئاتر شهر می رفتیم.
هوا بسیار سرد
بود و فردین کت چرم بسیار زیبایی به تن داشت. بنده رفتم سه تا چای بگیرم. موقع برگشت
دیدم فردین کت خودش را که از ایتالیا برایشان فرستاده بودند را از تن درآوردند و بخشیدند
به مرد فقیری که در حال گدائی بود.
فردین فقط در
فیلم ها مرد نبود، در زندگی واقعیشان هم مرد تر از مرد بودند. روحش شاد...
شرح عکس: عکس
مربوط به رستوران هانی. با تشکر از آقای اکبر تهرانی برای ارسال این عکس کمتر دیده
شده از جهان پهلوان فردین.
۳ نظر:
درود بر روح پاک و قلب با صفا وسیرت زیبای همیشه ماندنی ات
فردین عزیز
توفقط مایۀ افتخار خانواده وآشنایان و دوستان و اطرافیانت نیستی بلکه مایۀ افتخار همۀ ایرانی یان و مسلمانان واقعی وبی آزار هستی
روحت شاد جوانمرد
همچنان سلطان قلب های بسیاری می مانی .
فردین یک مرد به تمام معنا بود.
چقدر لذت بردم از خواندن این خاطره.
از خانم یلدا شهسواری برای نگارش آن،
و همچنین از سایت وزین قدیمیها برای بازنشر،
سپاسگزارم. در ضمن، فردین با آنکه بسیار خوشتیپ،
مشهور و محبوب نزد همگان بود، اما بسیار سالم از جهت اخلاقی زیست.
عکسی هست قدیمی، که در محفل قدیمیها چندین سال پیش، مجتبی خان نظری،
آنرا به اشتراک قرار دادند. اگر اشتباه نکنم، مربوط هست به عروسی نقره ای فردین،
یعنی جشن ۲۰ سالگی ازدواج که دوباره مراسمی شبیه به ازدواج گرفته میشود.
یادش گرامی. سپاسگزارم برای نگارش و بازنشر این خاطره ی بیاد ماندنی.
اگه اين كارها رو نميكرد ،كه فردين نميشد
ارسال یک نظر