۱۳۹۳ اردیبهشت ۷, یکشنبه

محمد صالح علا: 19 ساله بودم که استخدام رادیو شدم/ از همان اول اهل پریشان‌بازی بودم

محمد صالح علا با تأکید بر اینکه رادیو مخاطب فرهنگی، فرهیخته و باهوش دارد و کار در رادیو افتخار است، یادآور شد که از سن 19 سالگی استخدام رادیو بوده و به قول خودش از همان سن و سال نوجوانی اهل پریشان‌بازی بوده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، محمد صالح‌علا، بازیگر، ترانه سرا و گوینده رادیو و تلویزیون به مناسبت چهارم اردیبهشت روز رادیو مهمان برنامه «سبقت آزاد» رادیو جوان بود. وی که اکنون 62 سال دارد، همراهی خود با رادیو را از دوران نوجوانی دانست و گفت: خاطرم هست که آن موقع‌ها عصرهای جمعه یک نمایش داستانی از رادیو پخش می‌شد که در آن برنامه هنرمندان خوش صدایی بودند که همه در حال حاضر روی بر نقاب خاک کشیده‌اند و در دنیای ناز هستند و از این دنیا رفته اند. من‌ اینطور بود که به رادیو علاقه مند شدم و در دوران جوانی کم کم نوشتن نمایش‌های داستانی برای رادیو را آغاز کردم و به عنوان نویسنده وارد رادیو شدم.
وی افزود: اولین ورود من به رادیو در 17 سالگی‌ام بود. آن روزها نیز همانند‌ امروز اهل پریشان بازی بودم و برای رادیو، کارکنانش و کسانی که شنونده آن هستند احترام خاصی قائل بوده و هستم. اولین دستمزدی که از رادیو گرفته‌ام یادم نمی‌آید، چون اصلا برای پول کار نمی‌کردم. عشقم حضور در رادیو بود و بخاطر عشقم پا در‌ این رسانه محترم گذاشتم.
صالح اعلا تأکید کرد: دستمزدی که رادیو می‌دهد، هر چقدر هم که باشد دستمزد مقدس، مبارک و مهمی‌ برای من است. برای من در زندگی‌ام دو دستمزد بسیار ارجمند است، اولی رادیو و دومی‌ دانشگاه و تدریس. دستمزد رادیو را حتی بیشتر از سینما و تلویزیون دوست دارم. من فکر می‌کنم برای اغلب همکاران عزیزم در رادیو نیز‌ اینگونه باشد که دستمزدی که از رادیو می‌گیرند بسیار با برکت و محترم است
 
مسعود کیمیایی و محمد صالح اعلا در پشت صحنه «تیغ و ابریشم»
 
وی که خود مدتی برنامه «سراسیمه سلام» را از شبکه رادیویی جوان روی آنتن داشت، در‌ این خصوص گفت: برنامه «سراسیمه سلام» جزو اولین برنامه‌های‌ این شبکه رادیویی بود و در واقع اولین سالی که‌ این شبکه رادیویی افتتاح شد،‌ این برنامه در جدول پخش اولیه شبکه قرار گرفت. من از سال 1352 یعنی زمانی که 19 سالم بود استخدام تلویزیون بودم و به عنوان کارگردان و تهیه کننده در صداوسیما رسمی‌ شدم. زمانی که علیرضا نوری و شهرام گیل آبادی به عنوان مدیران رادیو جوان فعالیت داشتند از تلویزیون به رادیو جوان آمدم و برنامه‌ای را تحت عنوان «سراسیمه سلام» ساختم.
وی تفاوت بین رادیو و تلویزیون را چنین برشمرد: من همیشه برای تلویزیون برنامه سازی می‌کردم و از‌ این منظر زلف گره زده‌ای با تلویزیون داشتم، اما رادیو مخاطب فرهنگی، فرهیخته، با هوش و با کمالات دارد و خیلی افتخار است که شخصی در رادیو کار کند. متاسفانه تنها نقصان رادیو‌ این است که گوش ندارد. یعنی کسانی که‌ این دستگاه را اختراع کرده‌اند برایش یک گوش تعبیه نکرده‌اند. اگر رادیو گوش داشت و همانطور که شنوندگان جان حرف‌های رادیو را می‌شنوند، رادیو نیز می‌توانست حرف‌های آن‌ها را بشنود آن وقت‌ این دستگاه از نظر من یک دستگاه قدسی و آسمانی بود. تنها ضعف رادیو به نظر من‌ این است که تنها می‌گوید و نمی‌تواند بشنود.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

een Aghaa vaghean kami ravaan-parish tashrif dashtaand.

Yek nemaayesh ejraa farmoodand ke 2 dagighe tool mikeshid!

Yek nafar choon hosele nadarad dar otagh-e entezaar-e doktor montazer nobatash shavad, Kaleh khod raa ghat mikond va meegooyad, lotafan kaleh maraa beh aaghaay-e doktor neshaan dehid, va khodesh bedoon-e Kaleh az Matab biroon miravad

Esm-e Nemaayesh
Eski rooy-e Aatash!!!

Lotafan maloom kondi Divaaneh va Majnoon raa!

ناشناس گفت...

جريمه کنيد اينهايي که فارسي نمي نويسند. نفرماييد صفحه کليد فراسي دارند که ژذيرفته نيست.
آقاي محمد صالح علا در راديو و تلويزيون نقش سوهان اعصاب را بازي مي کند. مخاطب را تا کفري و دلزده نکند ساکت نمي شود.
واقعا بدجوري پريشان حال است. از صدا و لحن کلام خودش ارضا مي شود.
اما در نوشتن و ترانه سرايي، بايد حرمتش را نگه داشت که کارهاي خوي داشته است

ناشناس گفت...

اقا خوبه؟ اقاى صالح،آدم از حرف زدن ايشون و كلامشون عاصى ميشه

جلال غلام جو گفت...

درود بر تو ای ناشناس
۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ ه‍.ش.، ساعت ۲۳:۱۶

من هم کاملاً باشما موافقم
لُب کلام را در هر دو مورد گفته ای
- من اصلاً حوصلۀ خواندن این دوستانی که فارسي نمي نويسند را ندارم چون مثل کلاس اول ابتدایی باید کلمه کلمه بخوانم

ناشناس گفت...

سلام دوستان تواین کشور هرکسی خارجازعرف حرف بزنه شعر بگه یاپریشان گوست یا..... مرحوم حسین پناه یادتان رفته.ما باموهای نداشته گره به زلف اقای صالح علا زدهایم .برنامه دوقدم مانده به صبح یادتان رفته دمش گرم وپایدار