۱۳۹۲ آبان ۳, جمعه

اتفاقات به یاد ماندنی مراسم بزرگداشت احمد پژمان

مراسم بزرگداشت احمد پژمان با اتفاقات جالبی مانند اجرای همزمان علی رهبری به افتخار پژمان در آنتالیا، سخنرانی بهمن فرمان آرا و فرهاد فخرالدینی، ابراز علاقه پژمان به موسیقی ایرانی همراه شد.

به گزارش نای، مراسم بزرگداشت احمد پژمان 29 مهر در حالی در تالار وحدت برگزار شد که علاوه بر شاگردان و دوستدارانش، بسیاری از چهره های هنری و فرهنگی چون فرهاد فخرالدینی، فخرالدین فخرالدینی، بهمن فرمان آرا، کمال تبریزی، محمد اسماعیلی، هوشنگ کامکار، مصطفی کمال پور تراب، فردین خلعتبری، وارطان ساهاکیان، هانیبال یوسف، شهرام توکلی، علی اکبر قربانی، حسن ریاحی، عباس خوشدل و رازمیک اوهانیان نیز حضور داشتند.
حمیدرضا دیباذر که مجری گری این مراسم را بر عهده داشت در ابتدای برنامه ضمن خوشامدگویی به حاضران گفت: من و آقایان اسلامی و آقاپور به طور اتفاقی در جریان برگزاری یک مستر کلاس به این جمع بندی رسیدیم که دوست داریم بزرگداشتی برای آقای پژمان برگزار کنیم. ماجرا را با احمد پژمان مطرح کردیم و ایشان به این شرط موافقت کرد که برنامه را بدون حمایت هیچ نهادی برگزار کنیم.
این موسیقیدان در ادامه افزود: خوشحالیم که بعد از 3 ماه تلاش جمعی از دوستان و شاگردان احمد پژمان، این مراسم بزرگداشت را در سالنی برگزار می کنیم که افتتاح اش با اجرای اثری از احمد پژمان انجام شده است. احمد پژمان در 78 سالگی همچنان پر کار است و به تازگی کار ساخت موسیقی سریالی 100 قسمتی را که توسط کمال تبریزی کارگردانی شده به پایان رسانده است. این در حالی است که پژمان همزمان با این کار پروژه دیگری را بر اساس اشعار سهراب سپهری و با همکاری ارکستر سمفونیک و گروه کر انجام می دهد. با این همه پرکاری ما جوان ها چاره ای جز قدردانی و یاد گرفتن پرکاری نداریم.
در ادامه برنامه فرهاد فخرالدینی به دعوت دیباذر پشت تریبون قرار گرفت و درباره احمد پژمان گفت: بسیار خوشحالم در چنین جمعی درباره دوست دیرینم پژمان سخن می گویم؛ من واژه استاد را برای پژمان به کار نمی برم چرا که از قدیم ترها یکدیگر را اینگونه شناخته و صدا زده ایم. برای اولین بار در سال 1340 به وسیله تیمور پورتراب با پژمان آشنا شدم. این آشنایی به تدریج به دوستی تبدیل شد و رابطه مان به قدری نزدیک شد که بعدها به قول پژمان 3 تفنگدار شدیم. من در ارکستر شماره 4 اداره هنرهای زیبای کشور به رهبری مصطفی کمال پورتراب کار می کردم و تیمور و پژمان نیز از شاگردان حشمت سنجری بودند که با او کار می کردند.
پژمان در آن زمان هم موقعیتی استثنائی داشت چرا که او را به عنوان آهنگساز می شناختند. در همان دوران پژمان با دریافت یک بورسیه تحصیلی راهی وین شد و به موفقیت هایی دست پیدا کرد. او در ضمن تحصیل، برای رادیو وین و ارکستر مجلسی این شهر نیز آثاری می نوشت و هر از چند گاهی خبرهای خوشی از او به ما می رسید.
فخرالدینی ادامه داد: پژمان پس از تحصیل دو اپرای جشن دهقان و دلاور سهند را نوشت که به رهبری حشمت سنجری در همین سالن به روی صحنه رفت. پژمان عاشقانه کارش را دوست داشت و مدام در حال کار و پیشرفت بود. پژمان موسیقی ایرانی را نیز به خوبی می شناسد؛ به خاطر می آورم او مدتی سه تار می نواخت و در این کار نیز خوب بود. در موسیقی ایرانی، کلیت نت های موسیقی شناخت ویژ ای می خواهد تا به فعل و انفعالات و ریزه کاری های موسیقی ایرانی به اشراف رسید. پژمان چنین اشراف و شناختی را در موسیقی ایرانی دارد.
اصولا در کار هنر کسانی موفق می شوند که دانش وسیعی داشته باشند و هم از نیروی خلاقانه بالایی بهرمند باشند. پژمان ضمن دارا بودن دانش وسیع در موسیقی، از خلاقیت قابل توجهی برخوردار است و باعث نوآوری های شگفت انگیزی در آثارش شده است. پژمان در زمینه موسیقی جهانی فرد بسیار آگاهی است و آثار مهمی نیز نوشته است. او با ارکسترهای بزرگی در اروپا و آمریکا همکاری کرده و در حال حاضر نیز آثارش را با ارکسترهای مهم دنیا اجرا و ضبط می کند.
وی گفت: در سال 1356 که دوستی ما بسیار صمیمی شده بود خبردار شدیم پژمان برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری و در رشته موسیقی الکترونیک قرار است راهی آمریکا شود. پژمان رفت و پس از تحصیل دوباره به خاطر جذابیتی که سرزمین اش ،خانواده اش و دوستانش برای او دارند به ایران بازگشت و در همین جا خدمت کرد. احمد پژمان جلد  ایران است و امیدوارم همیشه با خلق آثار زیبا، مردم و دوستانش را شاد کند تا همواره از آثار او لذت ببریم.
در بخش بعدی این مراسم ارتباط تلفنی با علی رهبری در ترکیه برقرار شد که در این ارتباط، رهبری ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری مراسم بزرگداشت احمد پژمان، قطعه ای را به همراه ارکستر سمفونیک آنتالیا به افتخار احمد پژمان به اجرا در آورد. هر چند کیفیت ارتباط تلفنی با علی رهبری چندان مطلوب نبود اما اجرای یک اثر ارکسترال به صورت همزمان در کشور ترکیه آن هم به افتخار پژمان حاضران در سالن را غافلگیر کرد.
 در ادامه برنامه، گروهی از سازهای ایرانی به رهبری محمدرضا فیاض به روی صحنه آمدند و بخش هایی از موسیقی عیاران را که بازسازی کرده بودند برای حاضران به اجرا در آوردند.
همچنین بخش هایی از فیلم های «بوی کافور عطر یاس»، «شازده احتجاب» و «یه بوس کوچولو» هر سه به کارگردانی بهمن فرمان آرا که موسیقی آنها را احمد پژمان ساخته بود به نمایش در آمد.
پخش بخش هایی از این فیلم زمینه ای شد تا بهمن فرمان آرا به عنوان سخنران بعدی پشت تریبون قرار بگیرد او درباره احمد پژمان گفت:آشنایی من با پژمان به زمانی باز می گردد که تازه فیلمبرداری«شازده احتجاب» را به پایان رسانده بودم و به دنبال یک آهنگساز برای موسیقی فیلمم می گشتم. آن زمان احمدرضا احمدی اثری به من داد که در آن شعرهای نیما را با موسیقی پژمان ضبط کرده بود.
بهمن فرمان آرا در ادامه افزود: من وقتی آن اثر را گوش دادم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم چرا که دیدم معنای کلام شاعر، واقعا به موسیقی تبدیل شده است. من آدرس پژمان را گرفتم و به منزل او رفتم. وقتی این کار را به پژمان پیشنهاد دادم او با کمال صداقت گفت من تاکنون موسیقی فیلم کار نکرده ام و بلد نیستم. من هم به پژمان گفتم من می دانم چه می خواهم و بالاخره کار را شروع کردیم.
این کارگردان سینما همچنین عنوان کرد: تنها فیلم من که موسیقی اش را پژمان کار نکرده«خاک آشنا» است آن هم به دلیل این بوده که در آن زمان پژمان بنا به دلایلی در ایران نبود.
فرمان آرا گفت: من از اینکه دوست احمد پژمان هستم یا بهتر بگویم از اینکه او اجازه داده که با او دوست باشم بسیار خوشحالم و این ستایش دیر هنگام از پژمان را به این هنرمند و مادر گرامی اش تبریک می گویم.
در بخش دیگری از این مراسم، گروه کر تهران به سرپرستی و رهبری مهدی قاسمی به روی صحنه آمد و دو اثر کرال به نام های «ای یار» و «آئینه» از ساخته های احمد پژمان را به اجرا در آورد.
همچنین در ادامه بخش هایی از فیلم هایی چون«باران» و «بید مجنون» به کارگردانی مجید مجیدی که موسیقی متن آنها را احمد پژمان ساخته است برای حاضران به نمایش در آمد. این در حالی بود که به عنوان هدیه ویژه برگزار کنندگان مراسم بزرگداشت احمد پژمان به وی، موسیقی تیتراژ سریال 100 قسمتی«سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی که ضبط آن چند روز قبل در مسکو به پایان رسیده بود در تالار وحدت پخش شد.
حمیدرضا دیباذر اجازه نامه برگزاری مسابقه دوسالانه احمد پژمان را به امضای خود این موسیقیدان رساند. اوح یادبود این مراسم نیز در میان تشویق های ممتد حاضران در سالن که به احترام احمد پژمان به پا خواسته بودند توسط بهمن فرمان آرا به وی تقدیم شد. در ادامه برنامه احمد پژمان پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تشکر از همه حاضران گفت: امشب در این سالن آنقدر عشق و علاقه مشاهده می کنم که نمی دانم چه بگویم. این مراسم یکی از بزرگترین تجربه های زندگی من محسوب می شود.
احمد پژمان در ادامه افزود: وقتی بعد از سه سال از وین به ایران بازگشتم و در خیابان های اینجا راه می رفتم به خودم گفتم اینجا خانه من است؛ حس عجیبی بود که با حس مالکیت همراه شده بود. در آن زمان تازه داشت این تالار افتتاح می شد و امروز پس از گذشت سال ها که یکبار دیگر در این سالن قرار گرفته ام حس آن لحظه را دارم و می گویم اینجا خانه من است. اولین بار که به من گفتند اپرا بنویس وحشت کردم چرا که از اپرا خوشم نمی آمد. از آواز هم خوشم نمی آمد. به کتابخانه دانشگاه رفتم و پارتیتور اپرای «فالستاو» از وردی را در خواست کردم. در همان زمان لئونارد وستاین به وین آمده بود و قرار بود اپرایی را ضبط کند؛ دوست مصری من به من گفت که می تواند من را یواشکی به محل ضبط این اثر ببرد و وقتی این اثر را دیدم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و به اپرا و آواز علاقمند شدم.
وی ادامه داد: وقتی به ایران آمدم و شروع به ساخت اپرا با زبان کشورمان کردم ارتباط بیشتری با آواز برقرار کردم و یواش یواش به این مقوله علاقمند شدم. یکی از افتخارات من این است که این فرصت به من داده شد تا اپرا بنویسم و اپرای من به همراه اثری از باغچه بان در مراسم افتتاحیه همین سالن به اجرا در آمد. در این سال ها که ارکسترها نیز تعطیل شده وقتی می بینم که جوانان خودشان دست به کار شده اند و ارکسترهایی را راه اندازی می کنند بسیار تحت تاثیر قرار می گیرم و خوشحال می شوم؛ من ایران را در همین جوانان می بینم.
این آهنگساز افزود: لازم می دانم در همین جا از کسانی تشکر کنم و بگویم دوستشان دارم که هرگز در زندگی نتوانسته بودم این موضوع را به آنها بگویم. همین جا از مادرم و همچنین از همسرم که شانس زندگی ام بوده اند قدردانی می کنم.

این موسیقیدان در پایان صحبت های خود درباره موسیقی ایرانی عنوان کرد: وقتی موسیقی ایرانی خوب می شنوم بی اختیار اشک می ریزم. هیچ وقت فکر نکنید که موسیقی ایرانی نیاز به اصلاح دارد بلکه این مجریان موسیقی ایرانی هستند که نیاز به اصلاح دارند. ما باید بتوانیم در موسیقی به یک همزیستی مسالمت آمیز برسیم و نگویم این موسیقی خوب است و فلان موسیقی بد است.

هیچ نظری موجود نیست: